آنچه لازم است والدین بدانند
این فیلم به زندگی و شرایط روحی پیرمردی میپردازد که درآستانهی زوال حافظه ایستاده است. اگرچه مضمونی غمانگیز دارد، اما میتواند به مخاطبان در هر شرایط سنی قدرت درک متقابل بدهد و آنها را دعوت به دیدن دنیا از چشم چنین سالمندانی بکند و اگر در زندگی خود با چنین موضوعی دست و پنجه نرم میکنند، این اثر میتواند آنها را برای گرفتن تصمیمات بهتری به فکر فرو ببرد. مخاطب نوجوان میتواند به موازت تماشای آنتونی، شخصیت پدربزرگش را جایگزین او کند؛ و یا خود را جای آنه که چنین پدری دارد قرار دهد. این فیلم فارغ از ماهیت توصیفی روزگار کهنسالی و مسائلش، میتواند در مقام انذار باشد. چنین سرنوشتی میتواند برای هرکسی رخ دهد. حتماً نوجوان با تماشای محصول حاضر، آیندهی والدین خود را در روزگار پیری تصور میکند. در این زمینه با او صحبت کنید. گاهی باید به واقعیتها هم فکر کرد...از طرفی هم نباید نگران آیندهی نامعلوم شد.
صحنههایی که حاوی خشونت روانی است مثل، خفه کردن آنتونی توسط آنه و نیز سیلی خوردن آنتونی از پائول، در خیالات آنتونی اتفاق میافتد اما میتواند برای مخاطبین در سن پایین، بسیار تاثیرگذار باشد.
خلاصه:
این فیلم شرایط روحی و حالات روانی یک پیرمرد رو به زوال را به بهترین شکل برای مخاطبان به نمایش میگذارد و میتواند به آنها قدرت درک متقابل از وضعیت چنین سالمندانی را بدهد.
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : مریم فروزان کیا
۶ تیر ۱۴۰۰
فیلم پدر را دیدم به خاطر بازیگرش یعنی آنتونی هاپکینز که تمام کسانی که اهل کتاب و مطاله باشند فیلمی اقتباس شده از کتاب سکوت بره ها اثر توماس هریس که او به زیبایی در نقش دکتر لکتر هانیبال ظاهر شده بود را به خوبی میشناسند همان نقشی که به خاطرش برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد و حالا نوبت ایفای نقش هاپکینز در فیلمی به اسم پدر است، یعنی اولین ساخته فلوریان زلر نمایشنامه نویسی که حالا برای اولین بار نمایشنامه اش را کارگردانی و در قالب فیلم سینمایی به تصویر می کشد همان طور که می دانیم گاردین او را هیجانانگیزترین نمایشنامهنویس قرن حاضر میداند. اضافه می کنم که مابحث زبانشناسی، روانشناسی و فلسفه در آثار زلر بسیار قوی هستند در واقع او در آثارش دغدغههای اجتماعی دنیای مدرن را به تصویر کشیده است درست مثل همین اثر که یکی از سه گانه های او ست یعنی نمایشنامه هایش به نام های (پدر، مادر و پسر) و ناگفته نماند تبدیل یک نمایشنامه به یک فیلمنامه اصلا کار راحتی نیست(همانطور که خواندن این دو نیز باهم متفاوت است) و اینکه بتوانی پیامت را به همان خوبی به مخاطب سینمایی ات انتقال دهی. باید اعتراف کنم فیلم پدر به خوبی از آب در آمده و پیامی را که می خواسته خیلی عالی منتقل کرده است فیلم از دیدگاه من یک نوآوری بسیار عالی و در عین حال ظریف داشت اگر فیلم من هنوز آلیس هستم(Still Alice) را دیده باشید و حتی فیلم هایی از این دست را متوجه میشوید همه مخاطبان در دنیای بیرون از ذهن بیمار آلزایمری قرار دارند اما برعکس در فیلم پدر با کمک قلم بسیار زیبای زلر و چیدمان صحنه ها و بازی بی نظیر هاپکینز این بار مخاطب دنیای بیرون را از دنیای درون ذهن یک فرد آلزایمری می بیند. فیلم مثل تکه های پازل پراکنده با المان ها و نشانه هایی که در طول فیلم به ما می دهد حتی بعضا شخصیت های اصلی داستان مثل آن، همسر آن که حتی هنرپیشه هایشان هم تغییر می کنند به خوبی به بیننده نشان می دهد که دنیا از دید یک فرد آلزایمری چه شکلی و چه رنگی است؟ چیدمان ذهنی او به چه صورتی است؟ آدم ها را چگونه می بیند؟ نزدییکانش را چگونه شناسایی می کند؟ تنها چیز ثابت این فیلم شخصیت دختر فوت شده آنتونی است، دختر مورد علاقه اش که هنوز برخلاف دنیای واقعی زنده، دوست داشتنی و شاداب است. تمام علاقمندی آنتونی خانه و ساعتش است، ساعتی که مدام گمش می کند و در انتها به صورت سنجاق سینه روی لباس پرستار در آسایشگاه می بینیمش. خانه مکانی برای زندگی، آرامش و سکون است و ساعت نماد زمان است. در طول فیلم شاهد هستیم که آنتونی علی رغم علاقه اش هر دوی این ها را از دست می دهد حتی متوجه می شود دختر کوچک مورد علاقه اش مدت ها پیش مرده است. دنیای آنتونی به مرور با دریافت این واقعیت ها از دنیا و افراد بیرونش، در هم می شکند و آستانه تحملش پایین می آید سکانس پایانی که به زیبایی توسط آنتونی هاپکینز به تصویر در آمده است خود گواه این مطلب است: کنار پنجره می رود و در حالی که سردگم است مادرش را می خواهد، بغضش می ترکد(مخاطب هم در این جا با او همدردی می کند) Anthony: I feel as if I\'m losing all my leaves. آنتونی: احساس می کنم برگ هم داره میریزه The Woman: Your leaves? پرستار آسایشگاه: برگ هات؟ Anthony: Yeah. آنتونی: آره The Woman: What do you mean? پرستار آسایشگاه: منظورت چیه؟ Anthony: The branches and the wind and the rain. I don\'t know what\'s happening anymore. Do you know what\'s happening? آنتونی: شاخه ها، باد و بارون، دیگه نمی دونم چه اتفاقی داره میفته؟ تو میدونی داره چی میشه؟ در دیالوگ بالا که ترجمه اش کرده ام، آنتونی خودش را درختی می داند که در بین تمام وقایع گم شده است و حالا با واقعیتی دردناک مواجه شده است اینکه طراوت و نشاط و سلامتی اش را از دست داده است و این را حالا خودش با تعبیر از دست دادن برگ های یک درخت به طرز دردناکی توصیف می کند. او مرز واقعیت و عدم واقع گرایی را گم کرده است و تنها با استناد به اطلاعاتی که مدام اطرافیانش به او می دهند متوجه شده جایی چیزی اشتباه است اما به خاطر بیماری آلزایمر قدرت تفکیک و تشخیص آن را ندارد چون مغزش رو به زوال رفته و قادر به تحلیل و تجزیه و امور مربوط به اطرافش نیست. درواقع او علاوه بر مغزش خود واقعی و هویتش را هم از دست رفته یافته و چه چیزی می تواند برای یک انسان وحشتناک تر از این موضوع باشد. شاید به همین خاطر است که خودش را نه یک انسان که یک درخت معرفی کند او خودش را انسان نمی داند اما درختی می داند که ریشه دارد متعلقاتی دارد و در پس ذهنش می داند روزی به جایی و به کسانی متعلق بوده است، می داند کسانی و چیزهایی به او تعلق داشته اند. این فیلم به خوبی به افرادی که با بیماران آلزایمری در ارتباط هستند واقعیت درون ذهن این بیماران را نشان می دهد و به خوبی کمک می کند چگونه دنیا را از دید یک فرد مبتلا به آلزایمر تماشا کنیم، کمکمان می کند بیشتر درکشان کنیم. اما اگر با فرزندانتان این فیلم را تماشا می کنید ممکن است به خاطر فضای داستان(در اتاق ها و خانه ها محبوس است)، تغییر هنرپیشه های اصلی(تغییر بازیگران نقش های آن و همسرش، پرستار و ...)، اطلاعات داده شده و تناقض های بین اطلاعات کمی گیج شوند. حتی ممکن در جایی فکر کنند واقعا جان این پیرمرد در خطر است و نزدیکانش می خواهند او را بکشند. می توانید برایشان توضیح دهید که ذهن یک بیمار آلزایمری این گونه بهم ریخته و آشفته است. حتی ممکن است فرزندانتان را کمی خسته کند چرا که این یک فیلم بسیار مفهومی و برای رده بزرگسالان است و درک مفهوم آن برای نوجوانان هم می تواند سخت باشد. این فیلم در بخشهای بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین تدوین، بهترین طراحی صحنه اسکار ۲۰۲۱ نامزد شد و توانست جوایز بهترین بازیگر نقش اول مرد(آنتونی هاپکینز) و بهترین فیلمنامه اقتباسی(فلوریان زلر) را از آن خود کند. به شخصه از دیدن فیلم بسیار لذت بردم دیدنش را به همه توصیه می کنم ضمن اینکه می تواند الگوی خوبی برای درک یک بیمار آلزایمری باشد.
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد پدر