نقد و بررسی فیلم نهنگ عنبر۲، سلکشن رویا

این فیلم که یک فیلم تجاری محسوب می‌شود، صرفا برای فروش و سرگرمی ساخته شده است و پیام خاصی هم ندارد. خاطرات دهه شصت و تیپ‌های ویژه آن دوران به علاوه محدودیت‌های عجیب، مانند ممنوعیت خوردن معجون! دستمایه طنز قرار داده شده‌اند. روابط شخصیت‌ها که دو دختر و دو پسر هستند، بسیار آزادانه است. آن‌ها همه جا در کنار هم دیده می‌شوند؛ از زمان ورزش در پارک و رقصیدن و غذا‌خوردن و شب و نصف شب و گاه و بیگاه! در نتیجه میزان ناهنجاری این فیلم از این دیدگاه بالا است.

خلاصه: این فیلم، فیلمی تجاری است و میزان ناهنجاری اجتماعی آن، بالاست.

دهه 60، دوران خاصی برای مردم ایران است. دورانی که کشور درگیر جنگ با عراق است و از طرفی، انقلابی که تازه پیروز شده و هنوز در حال آزمون و خطاست. امروز اگر به گذشته نگاه کنیم، بسیاری از محدودیت‌های آن دوران، خنده‌دار و بدون محلی از اعراب، به نظر می‌رسد. مثل همین ممنوعیت خوردن معجون که در فیلم به آن اشاره می‌شود. تکنولوژی در میانه راه بود. صفر نبود اما 100 هم نبود. چیزی بود که انگار دقیقا در وسط قرار گرفته بود و همه چیزش اکنون تبدیل به خاطره و نوستالژی شده است. درباره این دهه پرخاطره و پرمخاطره با فرزندان خود گفتگو کنید و با این خاطره‌بازی، لحظات شیرینی را در کنار اعضای خانواده، بسازید.

خلاصه: درباره دهه 60 و خاطراتتان با فرزندان خود گفتگو کنید.

بالاخره پس از سال‌ها انتظار، ارژنگ و رویا قرار است در 50 سالگی با یکدیگر ازدواج کنند. مراسم عروسی در شمال برگزار می‌شود. ارژنگ که حالا وضع مالی بسیار خوبی دارد، عروسی لاکچری برای رویا تدارک دیده و تمام دوستان قدیمی، از جمله فرناز و شهاب را نیز دعوت کرده است. او و رویا از تهران با خودروی شخصی به سمت شمال حرکت می‌کنند و تمام مسیر به مرور خاطرات گذشته‌شان، به ویژه خاطرات دهه 60، می‌گذرد. رویا که تا کنون چندباری در آمریکا ازدواج کرده، گویا از سر تنهایی و اجبار، تن به این ازدواج داده است اما پس از مرور خاطرات گذشته، رویا بالاخره به ارژنگ ابراز علاقه می‌کند که ناگهان ارژنگ تصادف کرده و راهی بیمارستان می‌شود. این بار نیز مراسم عقد و عروسیشان سر نمی‌گیرد و پس از روزها، ارژنگ، نشسته بر ولیچر، در حالی که با رویا بر سر نرفتن به آمریکا، جر و بحث می‌کند، از بیمارستان خارج می‌شود. در همان‌جا مردی از رویا، ساعت می‌پرسد و رویا محو او می‌شود! ولیچر را رها کرده و باز ارژنگ به ناکجاآباد سقوط می‌کند!

کارگردان/ مولف: سامان مقدم

نویسنده/ مترجم: سامان مقدم

نام تهیه کننده: سامان مقدم

نام بازیگران: رضا عطاران، مهناز افشار، ویشکا آسایش، حسام نواب صفوی، رضا ناجی، امیرحسین آرمان، سیروس گرجستانی، علی قربان‌زاده

نام شخصیت ها:

ارژنگ: مردی که ساده، بی‌آلایش و بی‌ریاست. او سال‌های سال عاشق دختر همسایه بوده است اما هرگز موفق به ازدواج با او نشده تا اینکه در 50 سالگی بالاخره قرار است با او ازدواج کند که باز یک تصادف مانع این وصلت می‌شود.

رویا: معشوقه ارژنگ است. رویا زیبارو است اما ساده است. او به شدت عاشق فرهنگ غربی و به ویژه آمریکاست. رویا به اصطلاح خنگ است! در دنیا چیزی نیست که برایش ارزش و اعتقاد خاصی قائل باشد و بیشتر ذهنش معطوف ظواهر دنیایی است.

شهاب: از دوستان صمیمی رویا و ارژنگ که وضع مالی بسیار خوبی دارد. پاسپورت آمریکا دارد، موسیقی می‌نوازد، شجره‌نامه خانوادگی دارد و در واقع اصیل‌زاده است. رویا و فرناز هردو عاشق شهاب هستند چرا که علاوه بر اینها خوش‌تیپ و جذاب است.

فرناز: یکی از دوستان ارژنگ و رویا که سادگی در رفتار، از ویژگی‌های بارز او نیز هست. فرناز به دلیل حسادت به رویا، با دو به هم‌زنی، میانه ارژنگ و شهاب را به هم می‌زند.

کشور سازنده: ایران

کمپانی سازنده: تصویر گستر پاسارگاد