نقد و بررسی فیلم ناتوردشت

"ناتوردشت، بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و سعی کرده تا ابعاد مختلف این اتفاق را به مخاطب نشان دهد. یکی از مسائلی که در این فیلم به آن پرداخته شده، تاثیر فضای مجازی و قدرت آن برای اطلاع‌رسانی است. احمد با کمک بلاگری که خبر را در صفحه خود منتشر می‌کند، می‌تواند به سرعت نیروهای مردمی و دولتی را به روستا فراخوانده و خلافکاران را از ادامه نقشه‌شان منصرف کند. احمد که الگوی مثبت این فیلم است، مثل هر انسان دیگری، خوبی‌ها و بدی‌ها را در کنار هم دارد و قهرمان صرف نیست. او با اینکه فداکار و از خودگذشته است و به خاطر پیداکردن یسنا در روستا می‌ماند، اما ضعف‌هایی هم دارد که در طول داستان، مخاطب با آن آشنا شده و درمی‌یابد که آدم بی‌عیب و نقض، وجود ندارد، مهم این است که انسان از کارهای اشتباهش پشیمان بوده و قصد جبران داشته باشد. تعلیق در فضای داستان بسیار بالاست. این میزان، در لحظات پایانی فیلم به اوج خود می‌رسد. در برخی از صحنه‌ها، زاویه دید مخاطب، در زیرزمین و قناتی خشک‌شده روایت می‌شود. این موضوع ممکن است جز ترس‌های شخصی یا فوبیاهای مخاطب باشد و بهتر است پیش از انتخاب اثر، به این نکته توجه کرد. تعلیق بالای فیلم، تماشای آن را برای گروه سنی کمتر از 15 سال نامناسب کرده است، همچنین به طور ویژه برای گروه سنی کمتر از 12 سال، به خاطر حساسیت موضوع که ربوده‌شدن یک بچه آن هم از کنار پدرش است، منع تماشا وجود دارد."

روستایی کوچک از شمال کشور، دست‌خوش اتفاقی ناگوار می‌شود؛ «یسنا» دختر یکی از روستاییان، به شکلی ناگهانی مفقود می‌شود. «احمد» که محیط‌بان بازنشسته روستاست، برای حل مشکل ویدئویی ضبط می‌کند و از مردم روستاهای اطراف درخواست کمک می‌کند. با کمک اهالی، تیم‌های تجسس به راه می‌افتد، اما زمان زیادی نمی‌گذرد که متوجه می‌شویم «آیهان»، دستیار احمد، بچه را دزدیده تا او را به وسیله «بایرام» به خانواده دیگری بفروشد و مشکل مالی نامزدش را حل کند. آیهان، یسنا را در یک قنات قدیمی، زیر اصطبل نگه‌داری می‌کند و کسی از جای او خبر ندارد، تا اینکه احمد، به رفتارهای آیهان مشکوک شده و به قنات سر می‌زند. احمد و آیهان با یکدیگر درگیر شده و آیهان در زیر آوار قنات کهنه باقی‌ می‌ماند، اما سرانجام یسنا به آغوش خانواده باز می‌گردد.