نقد و بررسی فیلم مدرسه خیر و شر ( The School for Good and Evil)

این فیلم براساس رمانی به همین نام به نویسندگی «سومان چینانی» ساخته شده است، فضای داستان رنگارنگ، جذاب و پر از عناصر جادویی است. این داستان وجود افراد خوب و شرور را لازمه تعادل جهان می‌داند و در ادامه دو مدرسه متفاوت و متضاد را نشان می‌دهد که دو گروه با عناوین «خوب» و «شرور» را تربیت می‌کنند.

به طور کلی مطالب بحث برانگیزی در این محصول مطرح می‌شود؛ فیلم ابتدا تعاریفی سطحی از خوب و بد را به مخاطب ارائه می‌دهد و در پایان ضمن رد هر دو گروه این مطلب را می‌رساند که تقسیم‌بندی افراد به خوب و بد اشتباه است. این موضوع می‌تواند برای مخاطبان نوجوان قدری پیچیده باشد و آن‌ها را در تشخیص خوب و بد و درستی و نادرستی کارها به اشتباه بیاندازد. با این دیدگاه، انتخاب دوست خوب و ناباب چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد. ممکن است برای نوجوانان این سوال پیش بیاید که چرا وجود افراد شرور در دنیا ضروری است؟ آیا دنیا به افراد شرور برای تعادل نیاز دارد؟ رفتار «خوب» و «بد» چه تعریفی می‌تواند داشته باشد؟ والدین می‌توانند پیرامون این موضوعات با فرزندانشان گفت‌و‌گو کنند.

به نظرت اعضای گروه «خوب» به راستی افراد خوبی بودند؟ اعضای گروه «شرور» چطور؟ ویژگی منفی اعضای هر دو گروه چه بود؟

آیا برچسب زدن به دیگران کار درستی است؟

دو مدرسه جادویی به نام خیر و شر وجود دارد. مدرسه خیر قهرمان‌ها را و مدرسه شر افراد خبیث را تربیت می‌کنند. دو برادر به نام‌های ریان و رافال به ترتیب مدیر این مدارس هستند اما رافال در یک مبارزه ناعادلانه و با استفاده از جادوی خون به دور از چشم همه برادرش ریان را می‌کشد و در پوشش ریان مدیریت کتابخانه را به عهده می‌گیرد.

سال‌ها از این ماجرا می‌گذرد؛ دو دوست صمیمی به نام‌های آگاتا  و سوفی در روستای گاوالدون زندگی می‌کنند. سوفی نامادری بدجنسی دارد و همیشه در آرزوی ازدواج با یک شاهزاده است. آگاتا نیز به خاطر مادر جادوگرش، از طرف بقیه مردم شهر اذیت می‌شود. این دو وارد مدارس خیر و شر می‌شوند؛ سوفی که عاشق رفتن به مدرسه خیر بود، بالاجبار وارد مدرسه شر شده و آگاتا که هیچ علاقه‌ای به هیچکدام از مدارس ندارد وارد مدرسه خیر می‌شود.

کارگردان: Paul Feig/ پائول فیگ

نویسنده: David Magee/ Paul Feig/ Soman Chainani/ دیوید مگی/ پائول فیگ/ سومان چینانی