آنچه لازم است والدین بدانند
روایت این فیلم، روایتی غمانگیز و در عین حال امیدوارکننده است اما غم آن برای کودکان پررنگتر از امید آن است. خانوادههای تنگدستی که در خانههای خیریه زندگی میکنند و شب و روز برای امرار معاش خانواده تلاش میکنند اما سختیِ زندگی آنها تنها به همین جا ختم نمیشود بلکه نگاهِ منفیِ جامعه به آنها، وجود بزهکاری در میان برخی از آنان و اتفاقات تلخ دیگری که کودکان نیز از آن آگاه میشود گویی جزء لاینفکِ زندگی در میان فقرا است. به هر حال برخی از آنان برای امرار معاش دست به قاچاق مواد مخدر، دزدی و یا ناهنجاریهای دیگر میزنند. در این فیلم نیز کشتهشدن یک کودک 7 ساله با شلیک گلوله در آن محله که فقط در ساحت کلام مطرح میشود، شرایط زندگی را برای بچهها و خانوادهها سخت میکند. البته دو پسربچهی داستان، همچنان امیدوار به آینده، با یکدیگر خیالپردازی و رویاپردازی میکنند و سعی دارند آیندهای روشن را برای خود رقم بزنند. مالیک به اریک میگوید که هرگز از پروازکردن نترس و این جمله نوید روزهای خوش آینده را به آنان و به مخاطب میدهد. شما میتوانید درباره برداشت بچهها از داستان فیلم با آنان گفتگو کنید و نظرشان را درباره مالیک و اریک جویا شوید. از آنها سوال کنید: فکر میکنی مالیک و دوستش، آینده روشنی دارند؟ آیا مادر مالیک با تلاش خود، ثابت کرد که آینده برای کسانی که زندگی سالم و پر از امید و تلاش و پشتکار دارند، روشن است؟ نظر تو در این باره چیست؟ این جمله را شنیدهای که : اگه فقیر به دنیا بیای تقصیر تو نیست اما اگه فقیر از دنیا بری، تقصیر تویه! نظر تو درباره این جمله چیست؟ مفهوم این جمله چیست؟
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد ما دیگه بزرگ شدیم