نقد و بررسی فیلم شهر گربه‌ ها ۲

«شهر گربه‌ها 2» در واقع پیش‌درآمدی بر قسمت اول آن است. قسمت اول، به مسئله مهاجرت و مشکلات گربه‌ها پرداخته بود و در قسمت دوم، می‌بینیم که معاون، چطور زمینه مهاجرت گربه‌ها از گربستان را فراهم کرده و با همدستی چاپر، عرصه را به گربه‌ها تنگ می‌کند. چاپر، پلیس فاسدی‌ست که به خاطر هر کار ریز و درشتی، از گربه‌ها تقاضای رشوه می‌کند. چاپر و معاون فقط به فکر پیشرفت خودشان هستند و سرنوشت دیگران برایشان اهمیتی ندارد. هر دو آن‌ها، الگویی منفی‌ هستند. بخش‌های مختلفی در اثر، به موسیقی و حرکات موزون گروهی اختصاص داده شده است، بهتر است با توجه به عرف خانواده خود، درباره تماشای آن، تصمیم‌گیری کنید. گربستان، در واقع نمونه‌ای از یک جامعه واقعی‌ست که در آن، افراد با انگیزه‌های مختلف، فکر می‌کنند که با مهاجرت به شهر گربه‌ها موفق خواهند شد. در طراحی شخصیت‌ها، سعی شد تا با استفاده از چهره‌های آشنا، میزان نزدیکی به دنیای واقعی زیاد شود و نوجوانان بهتر با موضوع ارتباط برقرار کنند. حالا که مهاجرت، مسئله مهم این روزهای ایران است و بسیاری از نوجوانان در فکر آن هستند، تماشای این اثر و گفت‌وگو پیرامون این مسئله بسیار حائز اهمیت است. همانطور که در «شهر گربه‌ها» می‌بینیم، وعده‌های دروغین برخی از کشورها درباره آزادی و ... تو خالی بوده و آن‌ها قصد سواستفاده از مهاجرین را دارند. بهتر است درباره شیوه صحیح مهاجرت، که شامل بررسی دقیق کشور مقصد و مقایسه آن با ایران است، با فرزندان صحبت کنید.

فیلم «شهر گربه‌ها 2» یک اثر کمدی و موزیکال است که پیام مثبتی دارد. پیام آن متناسب با سن مخاطب انتخاب شده و صحبت درباره پیام اثر، برای گروه سنی +12 سال مفید است.

شخصیت‌ها:

شنگول: گربه‌ای که به خاطر آوازخوانی تحت تعقیب چاپر است. او برای رسیدن به موفقیت، راهی شهر گربه‌ها می‌شود. خنگول: گربه‌ای خیابانی که به شنگول کمک می‌کند تا از دست چاپر بگریزد. چاپر: رئیس پلیس فاسد شهر گربه‌ها. او به خاطر کارهایی که خلاف قانون نیستند، از گربه‌ها باج می‌گیرد. گرفسور: دانشمند شهر گربه‌ها. او با انجام آزمایشات علمی، به فرمولی دست پیدا می‌کند که می‌توان به کمک آن، عمر گربه‌ها را افزایش داد.

داستان اثر:

گربه‌ها در شهر گربستان، با آرامش در حال گذران زندگی هستند تا اینکه رئیس پلیس شهر، با سخت‌گیری، عرصه را به آن‌ها تنگ می‌کند. چاپر که یک پلیس فاسد است، گربه‌ها را با بهانه‌های واهی، زندانی می‌کند و از آن‌ها تقاضای رشوه دارد. او با سخت‌گیری‌هایش کاری می‌کند تا اهالی شهر، به فکر مهاجرت به شهر گربه‌ها بیفتند. شنگول، گربه آوازه‌خوان، به دست چاپر، زندانی می‌شود و در زندان با خنگول آشنا می‌شود. آن‌ها از دست چاپر می‌گریزند تا راه نجاتی برای خود پیدا کنند. در این میان، سفید و مفید، مادر و پدر شنگول، طبق یک آزمایش علمی، از عمرشان کاسته می‌شود، گرفسور نیز که مسئول این آزمایش است به شهر گربه‌ها سفر کرده تا عمر شاه گربه را جاودانه کند. شنگول به دنبال گرفسور و برای به دست‌آوردن عمر مادر و پدرش، راهی شهر گربه‌ها می‌شود و ...