آنچه لازم است والدین بدانند
این داستان در ادامهی سریال مدرسهموشها فضای موزیکال و کودکانهای از دنیای موشها را روایت میکند که به اقتضای چرخهی طبیعی حیات حیوانات از گربهها فراری هستند و آنها را دشمنان خود میپندارند. اما در این داستان با شبیهسازی شهر موشها به شهر انسانها شاهد چالشهای فانتزی و متفاوتتری از چرخه طبیعی هستیم. این داستان ضمن روایت خشن و ترسناکی که از دنیای گربهها نسبت به موشها دارد در عینحال فضای سالم و سرشار از محبت بچهموشهایی را به تصویر میکشد که قصد دارند در دنیای صادقانه و کودکانه خودشان که خالی از هرگونه خشم و خشونت است به یک گربه کوچکِ بیپناه کمک کنند.
تفکیک و روشن شدن مرز این دو مسئله میتواند علاوه بر تعریف درست از چرخه طبیعی حیات حیوانی برای فرزندانتان، الگوهای مثبت و اثرگذاری را که از جانب شخصیتهای اصلی داستان به نمایش درآمده است برای آنها روشن و درونی کند.
کارگروهی، عامل موفقیت موشها برای رسیدن به هدفشان بود. اما متقابلا این اتفاق با بیتوجهی نسبت به بزرگترها اتفاق افتاد. سیر داستان خطرات احتمالی که در پی بیاهمیت بودن والدین ممکن بود را به نمایش نگذاشته است در نتیجه بهتر است از خطرات و پیامدهای احتمالی چنین رفتاری با فرزندانتان گفتوگو کنید.
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : مهبد خیری
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
گربه سیاه کابوس من بود تا حدی که از فیلم هلی ترسناک نمیترسیدم از این میترسیدم
بزرگسال
توسط : پاییز شفایی
۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
اصلا برای سن کودکان زیر ۱۳سال مناسب نیست
بزرگسال
توسط : علی رضازاده
۲۵ خرداد ۱۴۰۱
کل دوران بچگیمو نابود کرد. گربه ی سیاه مدام تو کابوسم بود.
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد شهر موشها