نقد و بررسی فیلم خواهرناتنی زشت (the ugly stepsister)

فیلم The Ugly Stepsister یک بازگویی آشفته و تاریک از افسانه‌ی سیندرلاست؛ اما با زاویه دیدی که کمتر دیده شده: چشم دختری که «زیبا» نیست. این فیلم برای مخاطبانی مناسب است که به داستان‌های کلاسیک با نگاه نقادانه و مدرن علاقه دارند، مخصوصاً کسانی که به مضامین روان‌شناختی، فشارهای اجتماعی، بدن‌هراسی، و ساختارهای زیبایی‌محور حساس هستند.

اگر با موضوعاتی مانند: فشارهای تحمیلی جامعه بر ظاهر و بدن زنان، ایده‌آل‌سازی خشونت‌آمیز زیبایی در رسانه‌ها، تأثیرات سمی رقابت درون‌خانوادگی و زخم‌های روانی ناشی از طرد، مقایسه و شرم بدنی درگیر یا آشنا هستید، این فیلم ممکن است تأثیر عمیق و حتی شخصی بر شما بگذارد.

این فیلم برای چه کسانی مناسب است؟

مخاطبانی که تحمل روایت‌های تلخ، خشونت روانی و تصویری، و فضای خفقان‌آور روان‌کاوانه را دارند.

کسانی که به سینمای هنری، ژانر وحشت بدنی (Body Horror)، و نقد اجتماعی علاقه‌مندند.

بینندگانی که از سینمای کلیشه‌گریز و ضد افسانه‌ای استقبال می‌کنند.

و برای چه کسانی ممکن است مناسب نباشد؟

افراد با حساسیت بالا نسبت به محتوای مربوط به اختلالات تغذیه، خودآزاری یا فشار زیبایی‌شناختی.

کسانی که به دنبال روایت‌های گرم، امیدبخش یا کلاسیک هستند.

بینندگانی که تحمل صحنه‌های گرافیکی و تکان‌دهنده را ندارند.

پرسش‌هایی برای درک بهتر فیلم: الویرا واقعاً قربانی است یا هم‌زمان نقش قربانی و عامل خشونت را بازی می‌کند؟ – چگونه فشارهای بیرونی به خشونت درونی تبدیل می‌شوند؟

آیا مادر (ربکا) تنها یک چهره منفی است، یا بازتابی از جامعه‌ای است که زنان را تنها در صورت جذاب‌بودن، شایسته بقا می‌بیند؟ – آیا اقداماتش از سر خشونت است یا ترس و ناامیدی؟

چرا فیلم تصمیم می‌گیرد افسانه‌ی سیندرلا را از دید "خواهر ناتنی زشت" بازگو کند؟ – این تغییر زاویه دید چه چیزی را درباره‌ی "قهرمان" و "شرور" در داستان‌ها نشان می‌دهد؟

چه شباهت‌هایی میان عمل جراحی زیبایی الویرا و عناصر ژانر وحشت بدنی وجود دارد؟ – آیا زیبایی در این فیلم با نوعی نابودی جسمی همراه است؟

The Ugly Stepsister/خواهرناتنی زشت، با تصویرسازی خشونت‌آمیز اما هنرمندانه‌اش، ما را مجبور می‌کند دوباره به این فکر کنیم که چه کسی در قصه‌ها «زیبا» و چه کسی «شرور» شمرده می‌شود، و اساساً این برچسب‌ها از کجا می‌آیند.

شخصیت‌ها: الویرا: دختر ناپدریافته و ساده‌رو که برای جلب عشق شاهزاده دست به فداکاری‌های هولناک می‌زند. اگنس: خواهر ناتنی زیبارو و محبوب که بدون تلاش خاصی توجه شاهزاده را جلب می‌کند. ربکا: مادر جاه‌طلب و بی‌رحم که دخترش را برای منافع شخصی به مسیر خودآزاری سوق می‌دهد. آلما: خواهر کوچک‌تر و بی‌گناهی که نقش وجدان بیدار الویرا را دارد. شاهزاده جولیان: مرد جذاب و سرد که نماینده معیارهای سطحی جامعه در انتخاب شریک زندگی است.  

داستان اثر:

الویرا، دختر ساده‌رویی است که پس از ازدواج مادرش، ربکا، با یک مرد ثروتمند، با خواهر ناتنی زیبایش، اگنس، روبه‌رو می‌شود. پس از مرگ ناگهانی شوهر ربکا، مشخص می‌شود که او ثروتی نداشته است. ربکا که نگران آینده مالی خانواده است، تصمیم می‌گیرد الویرا را برای ازدواج با شاهزاده جولیان آماده کند. با توجه به ظاهر نه‌چندان جذاب الویرا، ربکا او را مجبور به انجام جراحی‌های زیبایی دردناک و رژیم‌های سخت می‌کند، از جمله بلعیدن کرم نواری برای کاهش وزن.

در حالی که الویرا تحت فشارهای جسمی و روانی قرار دارد، حسادتش نسبت به اگنس افزایش می‌یابد. در نهایت، در تلاش برای جلب توجه شاهزاده، الویرا به اقدامات افراطی دست می‌زند، از جمله قطع انگشتان پای خود تا کفش شیشه‌ای به پایش بخورد. اما تلاش‌هایش بی‌ثمر می‌ماند و شاهزاده اگنس را انتخاب می‌کند. در پایان، الویرا و خواهر کوچکش، آلما، تصمیم می‌گیرند از سلطه مادرشان فرار کنند و زندگی جدیدی را آغاز کنند.