نقد و بررسی فیلم جابه‌جایی اعضای خانواده (Family Switch)

والدین گرامی این فیلم یک اثر نسبتا فانتزی است که مقوله همدلی میان اعضای خانواده با یک جادو در آن به نمایش در آمده است. در حالت کلی بهترین روش برای ارتباط برقرار کردن و درک دیگران این است که خود را به جای آن‌ها بگذاریم و از این راه بفهمیم آن‌ها چرا تصمیمی را گرفته اند یا رفتاری را انجام داده اند.

این فیلم این کار را با یک جادو ممکن می‌کند و نتیجه را نیز نشان می‌دهد. اعضای خانواده بعد از این که به جای هم قرار گرفتند متوجه شدند مشکلاتی که با یکدیگر داشتند به خاطر نگاه یک‌طرفه‌شان بود. گفت و گوی سالم و مداوم میان اعضای خانواده موجب می شود که ما به شناخت بیشتری از نیاز ها و احساسات یکدیگر برسیم . در این صورت اعضا یکدیگر را بیشتر درک می کنند و فضای خانواده گرم تر و صمیمی تر می شود. از طرفی همکاری و کار تیمی در این فیلم به خوبی نشان داده شده و نتیجه آن نیز به خوبی به نمایش در می‌آید.

از دیگر مفاهیمی که اثر سعی دارد به آن بپردازد لزوم هماهنگی انتظارات والدین و سن فرزندانشان است. در سنین کودکی فرزندان به حمایت و توجه مضاعفی احتیاج دارند و تا حدی تشخیص نیازهای آنان راحت تر است اما با بالا رفتن سن آنان، نوجوانان نیاز به استقلال بیشتری دارند و لازم است والدین برای حمایت از آنان با خودشان گفت و گو کرده و نیازهایشان را از خودشان بپرسند و در مقابل انتظارات خود را بیان کنند. در این صورت می توان نوجوانان و والدین می توانند به یکدیگر تکیه کنند.

با توجه به ناهنجاری های فیلم توصیه می‌کنیم حتما نسخه پالایش شده آن را مشاهده کنید.

 

خلاصه: این فیلم اثر همدلی و کار تیمی را نشان می‌دهد؛ ولی با توجه به ناهنجاری‌های آن تماشای آن برای افراد زیر 15 سال مناسب نیست.

می‌توانید با سوالات زیر صحبت با فرزندان خود را شروع کنید:

به نظرت دلیل مشکلات خانواده چه بود؟

عامل موفقیت را معجزه می‌دانی یا تلاش اعضای خانواده؟

تو بیشتر شبیه کدام یک از اعضا هستی؟

من را بیشتر شبیه کدام عضو خانواده می‌بینی؟

چند روز قبل از کریسمس خانواده واکر که اختلافات شدیدی با هم دارند تصمیم می‌گیرند برای تماشای یک پدیده نجومی به رصدخانه بروند. در جریان رصد و موقعی که کنار تلسکوپ ایستاده‌اند جر و بحثی میان آن‌ها شکل می‌گیرد. پدر و پسر در خصوص این که هیچ کدام دیگری را درک نمی‌کند بحث می‌کنند و مادر و دختر هم همینطور. تا این که آن‌‌ها در مسیر پدیده نجومی قرار می‌گیرند و آرزویشان در خصوص این که به جای هم باشند تحقق می‌یابد در همین جریان به تلسکوپ برخورد می‌کنند و باعث می‌شوند که بشکند. صبح روز بعد هر کدام در بدن دیگری بیدار می‌شود. مادر و سی‌سی با هم جابه‌جا شده اند، پدر و وایت با هم. در حالی که در همان روز مادر یک پروژه بسیار حیاتی برای آینده شغلی‌اش را باید ارائه دهد، پدر یک اجرای زنده دارد، وایت مصاحبه ورود به دانشگاه را در پیش دارد و سی‌سی یک مسابقه بزرگ دارد که تنها شانس او برای ورود به تیم ملی است.

در ابتدا همه به خاطر عدم اعتماد و عدم همکاری‌ای که با هم دارند در ماموریت‌هایی که باید به جای هم به انجام برسانند شکست می‌خورند اما بعد وقتی خود را به جای یکدیگر می‌بینند و می‌فهمند هر کدام برای دیگری چه فداکاری‌هایی کرده اند می‌پذیرند که با تمام توان به هم کمک کنند.

در آخر با همکاری یک‌دیگر جادو را باطل می‌کنند. و به طرز معجزه آسایی همه چیز درست می‌شود. پدر موفق می‌شود یک اجرای بزرگ بگیرد. مادر موقعیت شغلی مورد نظرش را به دست می‌آورد. سی‌سی شانس مجددی برای اردوی انتخابی تیم ملی به دست می‌آورد و وایت با وجود این که در دانشگاه پذیرفته نمی‌شود اما در روابط بین فردی‌اش پیشرفت خوبی می‌کند و درمی‌یابد هنوز فرصت هست تا در زمان خودش به دانشگاه برود.

کارگردان: McG

نویسنده: Victoria Strouse / Adam Sztykiel / Amy Krouse Rosenthal

نام تهیه کننده: Lawrence Grey

نام بازیگران: Jennifer Garner / Ed Helms / Emma Myers / Brady Noon / Matthias Schweighöfer

نام شخصیت‌ها:

جِس : مادر خانواده که یک معمار موفق است. او در کارها وسواس زیادی دارد و تمام تلاشش را می‌کند همه چیز به بهترین شکل پیش برود.

بیل: پدر خانواده که معلم موسیقی در مدرسه است و یک بند موسیقی با دوستانش دارد. او سهل‌گیر است و بیشتر به دنبال یک زندگی مفرح و شاد است.

سی‌سی : دختر دبیرستانی خانواده که فوتبالیست خوبی است و انتظار می‌رود برای تیم ملی انتخاب شود.

وایت : پسر نابغه خانواده که او هم دبیرستانی است ولی انتظار می‌رود پذیرش زودهنگام برای ورود به یکی از دانشگاه‌های مهم کشور را بگیرد.

مایلز : فرزند کوچک خانواده که کودک نوپایی است.

کشور سازنده: آمریکا

کمپانی سازنده: Grey Matter Productions.