نقد و بررسی فیلم تتریس (Tetris)

داستان این فیلم در دل وقایع تاریخی و در دهه 1980اتفاق می‌افتد. زمانی که آغاز فراگیری بازی‌های ویدیویی در بین کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان است. در برهه‌ای که گورباچوف، شوروی کمونیستی را رهبری می‌کند و مردم از خفقان آن دوران به ستوه آمده‌اند. تماشای این فیلم علاوه بر اینکه می‌تواند منبع انگیزه و الهام نوجوانان قرار بگیرد، آنان را با شرایط زندگی مردم مسکو در آن دوران به خوبی آشنا کرده و اطلاعات خوبی را در اختیارشان قرار می‌دهد. از طرفی روند دریافت مجوز یک بازی نیز خود جای تامل و توجه دارد. نوجوانان درمی‌یابند که از ساخت یک بازی تا جهانی‌شدن و فروش آن، چه مراحلی پشت سر گذاشته می‌شود و چه چالش‌هایی می‌تواند در مسیر دستیابی به هدف وجود داشته باشد. هنک، شخصیت اصلی فیلم، با داشتن 4 فرزند، برای به دست‌آوردن مجوز بازی تتریس، خطرات بسیاری را به جان می‌خرد و از خانه و خانواده دور می‌شود. دختر 8 ساله‌اش که قرار است اجرایی در مدرسه داشته باشد، دوست دارد تا پدر در این مراسم حضور داشته باشد اما هنک درگیرِ کار و سفر است و نمی‌تواند در این مراسم شرکت کند. در پایان او برای جبران عدم حضورش، خانه را تزیین کرده و جایگاهی برای اجرای دخترش تدارک می‌بیند و از او می‌خواهد که در خانه برایش اجرا کند. این کار هنک بسیار تحسین‌برانگیر بوده و می‌تواند برای والدین الگوی خوبی باشد. خشونت و ترس در این فیلم قابل توجه نبوده اما توصیه می‌کنیم برای تماشا از نسخه‌های پالایش‌شده استفاده کنید.                         خلاصه: نکات تاریخی و پیام‌های مثبت فیلم قابل توجه است. برای تماشا از نسخه‌های پالایش‌شده استفاده کنید.

موضوعات متعددی وجود دارد که می‌توانید درباره آن با فرزندانتان صحبت کنید. می‌توانید گفتگو را با سوالاتی مانند سوالات زیر آغاز کنید: تا حالا تتریس بازی کردی؟ جذابیت این بازی از نظر تو چیست؟ در مورد روند دریافت مجوز و جهانی‌شدن این بازی و به طور کلی بازی‌های کامپیوتری دیگر، چقدر اطلاعات داری؟ (درباره این موضوع می‌توانید در کنار هم تحقیق و جستجو کنید.) نقش صداقت و روراستی را در موفقیت هنک، تا چه حد موثر می‌دانی؟ در مورد اتحاد جماهیر شوروی و کمونیست چه اطلاعاتی داری؟ (در این باره نیز می‌توانید به او پیشنهاد تحقیق و مطالعه بدهید.) از نظر تو افراد موفق چه ویژگی‌هایی دارند؟ کدام ویژگی شخصیتی هنک و الکسی را بیشتر می‌پسندی؟                 خلاصه: در مورد خودِ بازی تتریس، تصمیمات و رفتار هنک و اطلاعات تاریخی فیلم با یکدیگر گفتگو کنید.

هنک راجرز در نمایشگاه محصولات الکترونیکی مصرفی در حالی که ناامید از فروش بازیِ ساخته‌ی خود است با بازی جدیدی به نام تتریس آشنا می‌شود. از نظر او این بازی پتانسیل فروش بالای جهانی و قبضه‌کردن دنیا را دارد و اگر روی آن سرمایه‌گذاری کند، عواید مالی بسیار زیادی را برایش به ارمغان خواهد آورد. او می‌خواهد امتیاز فروش بازی در ژاپن را از آن خود کند اما پس از عقد قرارداد با شرکت نینتندو در ژاپن متوجه می‌شود که امتیاز آرکِید این بازی قبلا به شرکت سگا فروخته شده است. در نتیجه به نمایندگی نینتندو در آمریکا می‌رود و با جدیدترین فناوری ساخت این شرکت یعنی آتاری دستی روبرو می‌شود. او پیشنهاد می‌دهد که آتاری دستی را با بازی تتریس، بسته‌بندی کنند و قول می‌دهد تا امتیاز آن را از شرکت ایلورگ در اتحاد جماهیر شوروی دریافت کند. از طرفی شرکت میررسافت در لندن و آقای استاین همزمان به مسکو رفته‌اند تا همین کار را به سرانجام برسانند. این سه نفر چالش‌های زیادی در مسکو دارند و دقیقا مانند یک بازی کامپیوتری در رقابت با یکدیگر هستند که در نهایت هنک راجرز با سماجت و صداقتی که سرلوحه کارش است و جلب اعتماد الکسی پاچینوف، مخترع این بازی، پیروزِ میدان می‌شود.

کارگردان: Jon S. Baird نویسنده: Noah Pink نام تهیه کننده: Matthew Vaughn, Gillian Berrie, Claudia Schiffer, Len Blavatnik, Gregor Cameron نام بازیگران: Taron Egerton, Nikita Efremov, Sofia Lebedeva, Anthony Boyle, Toby Jones نام شخصیت‌ها: هنک راجرز: یک برنامه‌نویس بازی‌های کامپیوتری یا ویدیویی که این بار سعی می‌کند امتیاز یک بازی دیگر را بگیرد و از این طریق کسب درآمد کند. هنک مردی خانواده‌دوست، صادق و وفادار است که 4 فرزند دارد. الِکسی پاچینوف: مردی اهل اتحاد جماهیر شوروی و مخترع بازی تتریس. الکسی مردی آرام و محافظه‌کار است که با وجود اختراع یک بازی درآمدزا و محبوب، هیچ سودی از آن نبرده است. او دو فرزند دارد و نسبت به سرنوشت خانواده‌اش متعهد است. استاین: مردی که امتیاز تمام بازی‌های ویدیویی در سراسر جهان را خریداری کرده و سپس به قیمت‌های گزاف می‌فروشد. رابرت مکسوِل: رییس گروه میررسافت در لندن که او نیز به دنبال کسب امتیاز بازی تتریس است. کِوین مکسوِل: پسر رابرت مکسول و مدیرعامل میررسافت که سعی می‌کند خود را از زیر سایه نام پدر بیرون بیاورد اما موفق نمی‌شود! نیکولای بلینکوف: مدیرعامل شرکت ایلورگ در شوروی که مردی زیرک و مدبر است. آکِمی: همسر هنک که مدیر مالی مجموعه تحت مدیریت اوست. آکمی زنی همراه و همدل و مادری مهربان است. کشور سازنده: آمریکا، انگلیس کمپانی سازنده: Apple Studios, AI Film, Marv Studios, Imagine Entertainment Unigram