• امروز : 3 آذر 1403
logo

نقد و بررسی فیلم بی‌خوابی (Insomnia )

author-img

توسط : فاطمه مقیم خان ارزیاب کدومو

4 سال پیش

مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه

5098 بازدید

reviews-image

دیدگاه کدومو

kodoumo-logo 17 +
این ستاره‌ها کیفیت فنی محصول بوده و فارغ از معیارهای تربیتی و ارزش‌های اخلاقی به اثر داده شده است. ارزیاب براساس میانگین امتیاز اثر در پلتفرم‌های مختلف و نگاه فنی خود به محصول این امتیاز کیفی را برای محصول لحاظ کرده است.
 

«بی‌خوابی» یکی از فیلم‌های موفق کریستوفر نولان است. داستان درباره‌ی کارآگاه پلیسی به نام دورمر (آل‌پاچینو) ‌است که حین انجام مأموریت‌های خود برای دستگیری افرادی که به مجرم‌بودنِ آن‌ها اطمینان دارد، شواهدی دروغین ارائه می‌دهد تا دادگاه آن‌ها را آزاد نکند. دورمر در یکی از پرونده‌های خود مرتکب اشتباهی می‌شود که خودش هم به دردسر می‌افتد و درنهایت به گناه خود اعتراف می‌کند.

سال 2002 ۱۱۶ دقیقه جزئیات کامل اثر
5 مناسب خانواده 2 نامناسب خانواده

دیدگاه والدین

kodoumo-logo 16 +
بر اساس 1 رای

دیدگاه فرزندان

هیچ دیدگاهی ثبت نشده است.

شاخص های اثر

شما هم بررسی کنید
جزئیات
جزئیات
جزئیات
جزئیات
جزئیات

آنچه لازم است والدین بدانند

لازم است والدین بدانند با وجود مشهوربودن فیلم‌های کریستوفر نولان به پیچیدگی، فیلم سینمایی «بی‌خوابی» با وجود اینکه در ژانر معمایی قرار می‌گیرد، از پیچیدگی‌های کمتری در سیر داستانی برخوردار است. در نسخه‌ی اصلی این فیلم نا‌سزا‌هایی جنسی ردوبدل می‌شود؛ اما در لینک مورد اعتماد کدومو این صحنه‌ها‌ حذف شده است. از خیانت دوست‌پسر مقتول (رندی) به کی‌کانل صحبت می‌شود. کی‌کانل که دختر نوجوانی است، با نویسنده‌ی بزرگسال و معروفی (قاتل کانل) رابطه‌ی عاطفی داشته است. خشونت در صحنه‌های معدودی از فیلم وجود دارد؛ اما همان هم صحنه‌های پر‌رنگی را دربرمی‌گیرد؛ مانند نمایش جسد دختری که توسط نویسنده‌ی مورد اعتمادش کشته شده است، تیراندازی، خون‌ریزی، کتک‌زدن، درگیرشدن بدون دلیل و... .

با فرزندان نو‌جوان خود درباره‌ی چالش اخلاقی‌ای که در فیلم مطرح می‌شود (توجیه‌کردن وسیله‌ای مانند تدارک شواهد دروغین‌ برای رسیدن به هدفی نیک؛ مانند دستگیری مجرمان) صحبت کنید. سعی کنید فضای گفت‌وگو را برای فرزندان خود فراهم کنید، نتیجه‌گیری را به فرزندان خود بسپارید و استقلال آن‌ها را در ابراز نظر و عقایدشان حفظ کنید و خودتان در نقش راهنمای بحث، با آن‌ها به گفت‌وگو بپردازید.

با فرزندان خود صحبت کنید درباره

به‌نظرت هدف دورمر، (دستگیری مجرمان) تدارک‌دیدنِ شواهد دروغین برای مجرمان را توجیه می‌کرد؟

چرا در پایان دورمر از الی‌بور خواست کارش را درست انجام دهد و شواهد قتلی را که دورمر مرتکب شده بود، از بین نبرد؟

به‌نظرت علت اصلی بی‌خوابی دورمر چی بود؟

خلاصه: به‌نظرت هدف، وسیله را توجیه می‌کند؟ چرا؟

داستان اثر

 «کارگاه دورمر» به همراه همکارش، «هاپ اکهارت»، از لس‌آنجلس به شهر کوچک ماهی‌گیری «نایتموت» در «آلاسکا» می‌روند تا پرونده‌ی قتل دختری هفده‌ساله به نام «کی‌کانل» را بررسی کنند. «الی‌بور»، کارگاه جوان محلی که از طرفداران دورمر است، به استقبال آن‌ها مي‌رود. دورمر متوجه می‌شود همکارش، هاپ، می‌خواهد در ازای مصونیت، از طریق سازمان بازرسی علیه دورمر شهادت دهد؛ زیرا در پرونده‌های قبلیِ او موارد مشکوکی دیده شده است. دورمر به او مي‌گوید درصورت شهادت هاپ، ممکن است جنایتکارانی که با شواهد مشکوک دستگیر شده بودند، بعد از بازگشایی پرونده‌ها، آزاد شوند. دورمر قاتل کانل را به محل جنایت می‌کشاند؛ اما او در مه فرار می‌کند و به پای یکی از افسران پلیس شلیک می‌کند. دورمر نیز در مه فردی را می‌بیند و با سلاح پشتیبان خود، به او شلیک می‌کند؛ اما بعد که نزدیک آن فرد می‌شود، متوجه می‌شود به همکارش هاپ شلیک کرده است. دورمر قتل را به گردن قاتلِ کانل می‌اندازد.

طی چندروز آینده دورمر گرفتار بی‌خوابی می‌شود که ناشی از عذاب وجدان بابت قتل هاپ و همچنین روشنایی دائمی شهر نایتموت در تابستان است. دورمر از قاتل کی‌کانل تماس‌هایی دریافت می‌کند و متوجه می‌شود او از چگونگی قتل هاپ مطلع است. پلیس بعد از تحقیقات متوجه علاقه‌ی کی‌کانل به نویسنده‌ی داستان‌های پلیسی، «والتر فینچ»، می‌شود. دورمر به آپارتمان فینچ می‌رود و فینچ متوجه حضورش می‌شود و فرار می‌کند. فینچ با دورمر قرار ملاقاتی را در کشتی ترتیب می‌دهد. او به دورمر می‌گوید در ازای مقصر جلوه‌دادن دوست‌پسر کانل، «رندی»، که در گذشته کانل را کتک می‌زده است، درباره‌ی قتل هاپ سکوت می‌کند. فینچ این مکالمات را بدون اطلاع دورمر ضبط می‌کند. در پایان فیلم دورمر با وجود دو‌دل‌شدن درباره‌ی لودادنِ فینچ یا مقصر جلوه‌دادنِ رندی، تصمیم می‌گیرد فینچ را دستگیر کند. فینچ با دورمر درگیر می‌شود. فینچ می‌میرد و دورمر هم زخمی می‌شود. در همین حین، الی‌بور متوجه علت اصلی مرگ هاپ می‌شود. او درحالی‌که تلاش می‌کند دورمر را نجات دهد، به دورمر می‌گوید لازم نیست کسی متوجه قضیه هاپ بشود؛ اما دورمر درحالی‌که به‌خاطر خون‌ریزی و بی‌خوابی طولانی درحال بی‌هوش‌شدن است، به بور توصیه می‌کند کارش را درست انجام بدهد و از هوش می‌رود.

جزئیات اثر

کارگردان / مؤلف: Christopher Nolan / کریستوفر نولان

نویسنده / مترجم: Hillary Seitz / هیلاری ستیز

نام بازیگران: Al Pacino, Martin Donovan, Hilary Swank, Robin Williama/ آل پاچینو، مارتین دونُوان، هیلاری اسوانک، رابین ویلیام

نام شخصیت‌ها:

کارآگاه دورمر: کارآگاهی کهنه‌کار و با‌تجربه که برای حل پرونده‌ی قتلی به شهر کوچکی در آلاسکا اعزام می‌شود، دورمر در گذشته برای دستگیری مجرمان از راه‌های غیرقانونی مانند تدارک‌دیدن شواهد دروغین استفاده می‌کرده است،

والتر فینچ: قاتل کی‌‌کانل، مردی میانسال و نویسنده‌ی کتاب‌های پلیسی که به کانل علاقه‌مند می‌شود و به علت اینکه کانل او را مسخره می‌کند، به او حمله می‌کند و او را به قتل می‌رساند،

کی‌کانل: مقتول، دختری هفده‌ساله که برای درددل به والتر فینچ پناه می‌برد، از او هدایای زیادی دریافت می‌کند و درباره‌ی خیانت دوست‌پسرش با او حرف می‌زند،

رندی: دوست‌پسر کی‌کانل که به او خیانت می‌کند و گاهی کانل را کتک می‌زند،

الی‌بور: کارآگاه وظیفه‌شناسی که از طرفداران دورمر است و در پایان متوجه می‌شود دورمر مقصر قتل هاپ است؛ اما با وجود ارادتی که به دورمر دارد، از وظیفه خودش سرپیچی نمی‌کند و در عین کمک‌کردن به دورمر شواهد جرم دورمر را از بین نمی‌برد،

هاپ اکهارت: همکار دورمر است که با او اختلافاتی دارد و دورمر بدون قصد و نیت قبلی در حین تعقیب‌وگریز والتر فینچ در هوایی مه‌آلود، به‌سمت اکهارت شلیک می‌کند و برای اینکه می‌ترسد دیگران گمان کنند از قصد این کار را کرده است، قتل اکهارت را به گردن فینچ می‌اندازد.

کشور سازنده: آمریکا، انگلستان

کمپانی سازنده: Alcon entertainment

نظرات کاربران

بزرگسال

توسط : مریم فروزان کیا

۱۲ خرداد ۱۴۰۰

مناسب سن 16 +

موضوع فیلم قتل یک دختر جوان است اما نکته شاخص فیلم بازی بازیگرانی چون آلپاچینو و رابین ولییامز است، بازی هردو مثل همیشه خیره کننده و قابل تحسین است. آلپاچینو به عنوان کاراگاهی زبده به شهری سفر می کند تا پرونده قتل دختر جوانی را حل کند، اما این شهر یک شهر معمولی نیست، اینجا همیشه روز است و این نور برای الپاچینو آزار دهنده می شود برای من نور تعبیر وجدان را داشت و وجدان برای آدمی همیشه عاملی است تا او را به خود آورد یا مانع از انجام کار بد یا عاملی برای سرزنشش می گردد اینجا در این شهر همه چیزش برای آلپاچینو غریبه و سخت است در حالیکه مردمانی که در آنجا زندگی می کنند به خوبی با شرایطش کنار آمده اند مهارت بازپرسی آلپاچینو تمامی کارکنان پلیس به خصوص برای یک پلیس زن در ان مرکز را تحت تأثیر قرار می دهد اما آدمی جایزالخطاست حتی کاراگاهی زبده که رازی از اشتباه خود را در گذشته در دل دارد و حال در این شهر با وجود همیشه بیدار بودنش دوباره مرتکب اشتباهی می شود و قتلی را که خودش ناخواسته عاملش بوده را پنهان می سازد (به خاطر وجود مه و نداشتن دید مناسب ناخواسته همکارش اکهارت را می کشد غافل از اینکه قاتل او را دیده است) روند پرونده پیش می رود، بازپرسی از خانواده ها، دوستان مدرسه ایی دختر و ... اما روشنایی همیشگی شهر مانع از استراحت این کاراگاه زبده شده است و دائم بیدار است گویی وجدان خفته اش حالا فرصتی یافته که مدام به او تلنگر بزنددرست مثل اصطلاح رایج خودمان که می گوییم وجدان همیشه بیدار نور روز همیشگی این شهر باعث شده وجدان خفته آلپاچینو بیدار شود درست مانند عنوان فیلم که از نظر من نشأت گرفته از همین مسئله است، بی خوابی و بی خوابی عاملی است برای از دست دادن تمرکز، پرخاشگری و ... به عبارت دیگر اشتباهات ما عاملی می شوند تا وجدان همیشه بیدارمان ما را سرزنش کند و به اصطلاح تمام این سرزنش ها مانع از یک خواب با آرامش ما می شود کاراگاه دومر(آلپاچینو) به عدالت و اجرای حکم اعتقاد شدید دارد اما حالا که پای خودش گیر است و خودش نیز قتلی انجام داده تغییر می کند، سعی در پوشاندن قتلش دارد و از تهدیدهای قاتل می ترسد شعاری در سازمان اف بی آی وجود دارد مبنی بر اینکه جنایتکار، جنایتکار به دنیا نیامده بلکه شرایط او را به جنایتکار تبدیل کرده است و ما اینجا به خوبی شاهد این تعبیر هستیم این فیلم به خوبی و با دیدگاهی روانشناسانه به ما نشان می دهد تغییرات و شرایط پیرامون ما چگونه می توانند بر اخلاق و باورهای ما مسلط شده و ما را تبدیل به فردی کنند که تمام عمر از آن فراری بوده ایم تصویر جنایتکار و قاتل در اینجا کاملا با باورهای ما تفاوت دارد، به خوبی می بینیم یک نویسنده آرام با چهره مهربان(رابین ویلیامز) چگونه می تواند دختر معصومی را همراه با شکنجه به قتل برساند و از مرگش لذت ببرد یا کاراگاهی که همیشه دم از عدالت و اجرای حکم می زده چگونه قتل همکارش را که خودش مسببش بوده را پنهان می سازد نکته پایانی برای من که خیلی مثبت بود لحظه اعتراف کاراگاه دومر(آلپاچینو) به کاراگاه زنی بود که همیشه تحسینش می کرد، پلیس زن نیز می خواهد به خاطر ارادتی که به آلپاچینو دارد اشتباه او را یعنی قتلش را بپوشاند که کاراگاه دومر او را از این کار منع می کند و می گوید اشتباه من را تکرار نکن در واقع برای شخص من ضرب المثل ایرانی (خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج) را داشت. دروغ ما، اشتباهات ما ولو هرچند کوچک اگر جلویشان گرفته نشود به اشتباهات و دروغ های بزرگتری تبدیل می شوند این فیلم بسیار آموزنده است من دوستش داشتم و بیشتر از یک بار دیدمش وبه نظر من درست مثل آیینه عمل میکند ولی به خاطرداشتن یک سری از صحنه های خشن، روابط آزاد دختر و پسر و دیالوگ های مرتبط با روابط دختر و پسر ، توصیه می کنم حتما سانسور شده اش را همراه با فرزندانتان ببینید و حتما توضیحاتی را مرتبط با دروغ گفتن، اشتباهات ما و اثراتشان در زندگی و طولانی مدت به ایشان بدهید.

هیچ نظری وجود ندارد

افزودن دیدگاه در مورد بی‌خوابی

مناسب برای رده سنی :
این اثر چطور بود :

سرویس کدومو به عنوان دستیار چندرسانه‌ای خانواده و سامانه‌ی هدایت مصرف خانواده اعلام می‌کند که کلیه‌ی تصاویر استفاده‌شده در این نرم‌افزار به‌صورت رایگان و بدون مالکیت شخص یا نهادی است و همچنین محتواهای متنی، پادکست‌های صوتی و یا ویدیوهای تولید و ثبت‌شده در بخش‌های مختلف این نرم افزار متعلق به سرویس تولید محتوای کدومو بوده و حق انحصاری پدیدآورنده‌ی اثر برای بهره‌برداری مادی و معنوی برای این مجموعه محفوظ است.

درباره کدومو

شما والدین عزیز تنها نیستید. هم می‌توانید با تیمی از کارشناسان زبده و با تجربه همراه شوید و هم از تجارب دیگر والدین نسبت به محصولات رسانه‌ای استفاده کنید.

با هم می‌توانیم دنیای رسانه‌ای امن برای فرزندانمان بسازیم. فقط کافیست با ما همراه شوید تا در این مسیر دستیار شما باشیم!