نقد و بررسی فیلم بازی زیبا (The Beautiful Game)

حتما جالب توجه خواهد بود اگر بدانیم یک جام جهانی فوتبال برای بی‌خانمان‌ها وجود دارد. جایی که افرادی که در جامعه نادیده گرفته می‌شوند و به هر دلیلی محلی برای سکونت ندارند و زندگی، روی تلخ خود را به آن‌ها نشان داده است، می‌توانند شانس دوباره‌ای را تجربه کنند. به خود فرصت بدهند تا بار دیگر زندگی را از صفر آغاز کنند. این اولین نکته‌ای است که می‌توانید درباره آن با فرزندان خود گفتگو کنید که چطور یک جام جهانی می‌تواند تا این حد، امیدآفرین و زندگی‌ساز باشد. اینکه اهمیت برگزاری مسابقات این چنینی چیست؟ چرا ما نیاز داریم که با یکدیگر رقابت کنیم و یا اساسا رقابت چه نقشی می‌تواند در موفقیت انسان‌ها داشته باشد.

درباره علت بی‌خانمان‌شدن و تنهایی وینی و سرخورده شدن او با فرزندان خود گفتگو کنید. به آن‌ها بگویید قهرمان‌ها از ابتدا قهرمان نبوده‌اند. آن‌ها حتما شکست‌هایی را نیز تجربه کرده‌اند. اشکالی ندارد اگر یک نابغه گاهی آنطور که باید دیده نشود؛ این‌ها دلیل افسرده‌شدن و دست از زندگی کشیدن نیست. همانطور که وینی با یک بار شکست از یک بازیکن حرفه‌ای به یک بی‌خانمان تبدیل شده بود! در حالی که می‌توانست با تلاش و پرهیز از ناامیدی، گرفتار این اتفاق تلخ نشود. به آن‌ها بگویید که غرور و خودخواهی چطور وینی را به اینجا کشانده بود.

درباره اهمیت کار گروهی می‌توانید با آن‌ها صحبت کنید و نقش آن را در موفقیت تیم آفریقای جنوبی بررسی کنید.

برای تماشا بهتر است از نسخه‌های پالایش‌شده استفاده کنید.

شخصیت‌ها:

مَل: مربی پیشکسوت فوتبال. مل در جوانی یک بازیکن اسطوره‌ای بوده و مربیگری نیز می‌کرده است. او کاشف استعدادهای فوتبال بوده است. وینی: پسری که در باشگاه وستهام بازی می‌کرده اما کنار گذاشته می‌شود. او اکنون یک بی‌خانمان است و یک دختر نیز دارد. ناتان: او نیز یک بی‌خانمان است که قبلا اعتیاد داشته و به همین علت اکنون متادون مصرف می‌کند. کَل: او نیز یک بی‌خانمان است که یک پسر دارد. کل درصدد جبران اشتباهات گذشته است. آلدار: یک آواره سوری که به انگلیس مهاجرت کرده و اکنون یک بی‌خانمان ست. جیسون: یکی دیگر از اعضای تیم بی‌خانمان‌ها که عاشق یکی از بازیکنان تیم فوتبال آمریکا می‌شود.

داستان اثر:

وینی که در حال بازی‌ فوتبال در خیابان است، توسط مَل به حضور در مسابقات جام جهانی بی‌خانمان‌ها دعوت می‌شود. اما نمی‌پذیرد؛ چرا که می‌گوید من بی‌خانمان نیستم! و همسر و فرزند دارم، یک ماشین و همینطور یک شغل!

فردای آن روز او شغل موقت خود را نیز از دست می‌دهد. او در نهایت تصمیم می‌گیرد که با تیم مَل همراه شود. تیم 6 نفره آن‌ها راهی رُم می‌شود تا در قالب تیم بی‌خانمان‌های انگلستان در مسابقات شرکت کند. آن‌ها موفق می‌شوند تا مقام سوم این مسابقات را کسب کنند. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که وینی با خودخواهی و غرور خود باعث شکست تیمشان می‌شود. او حتی حاضر نبود شب‌ها در هتل در کنار سایر هم‌تیمی‌هایش بخوابد چرا که خود را برتر از آن‌ها می‌دانست. با این کار او، ناتان که در گذشته اعتیاد داشته، مصرف متادون را کنار می‌گذارد و در نتیجه با حال جسمی خراب، پیش از موعد، رم را ترک می‌کند. از طرف دیگر خود او از یک بازی جا می‌ماند و مسابقه بدون حضور او انجام می‌شود. به درخواست مربی تیم آفریقای جنوبی، او در فینال در تیم آن‌ها بازی می‌کند و قهرمان مسابقات می‌شوند.

وینی بالاخره درمی‌یابد که هر انسانی ممکن است در زندگی شکست بخورد و یا اشتباه کند اما مهم این است که از این اشتباهات درس گرفته و شکست را مقدمه‌ای برای پیروزی بداند.