نقد و بررسی فیلم بازگشت به اوج در ایسکیا (Cassino in Ischia)

" نیک کازینو " بازیگر بزرگ و مشهوری است و اینطور به نظر می‌رسد که همیشه قوی بوده و هرگز شکست یا غمی را در زندگی تجربه نکرده است اما حقیقت چیز دیگری است. از طرفی دیگر سن او بالا رفته و گزینه مناسبی برای بازی در فیلم‌های هالیوودی نیست و از طرفی مسائلی در عمق وجوش، سال‌ها او را آزرده اما او  آن‌ها را نادیده گرفته است و یا شهرت، ثروت و محبوبیت نگذاشته تا فرصت فکرکردن به خودش را نیز داشته باشد.

هر انسانی روزی میانسالی را تجربه خواهد کرد. دوره میانسالی که نه هنوز پیر شده‌ای و نه جوان هستی، مسائل و حتی بحران‌هایی را در پی خواهد داشت. این موضوع در مورد نیک کازینو نیز اتفاق افتاده بود. هرچند او تلاش خود را کرد و توانست زندگی را از نگاه دیگری ببیند. خوب است در مورد این مسئله نیز فرزندان خود را آگاه کنیم که زندگی در هر دوره‌ای رنگی دارد و آنکه به آن رنگ تازه می‌بخشد، خودِ فرد است. در ک و همراهی اطرافیان و به ویژه اعضای خانواده نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.

فیلم با وجود اینکه به نظر می‌رسد صرفا برای سرگرمی ساخته شده و در ژانر کمدی است اما پیام‌های خوبی دارد و می‌تواند محل گفت‌و گویی با مخاطب نوجوان قرار بگیرد. از جمله اینکه آن رویِ سکه‌ی شهرت و خاصه بازیگری در سینمای هالیوود، تاریک و سخت است.

زندگی فراز و نشیب دارد و مردم هر روز از سینما، توقع تازه‌ای دارند. ممکن است امروز محبوب باشی و فردا منفور! در این باره می‌توانید از فرزند نوجوان خود سوال کنید: مضرات و سختی‌های شهرت چیست؟

چه چیزی باعث شده بود کازینو، سال‌های سال از خانواده بی‌خبر باشد؟

چرا خانواده اینقدر برای کازینو، اهمیت داشت؟

چه خلأیی در وجود کازینو او را آزار می‌داد؟

نسخه اصلی فیلم ناهنجاری بالایی دارد و برای افراد زیر 18 سال نامناسب است.

شخصیت‌ها:

نیک کازینو: بازیگر مشهور و محبوب سال‌های گذشته‌ی هالیوود که دوران اوجش تقریبا به پایان رسیده اما او تلاش می‌کند تا دوباره به روزهای اوج خود برگردد. تیتینا: راهنمای توریست در جزیره ایسکیا که با کازینو وارد رابطه می‌شود. فابریزیو فاووزو: کارگردانِ بازنشسته ایتالیایی که به دنبال ساخت فیلمی جدید در سبکی جدید است و به کازینو پیشنهاد بازی در این فیلم را می‌دهد.

داستان اثر:

نیک کازینو‌ معروف به نیک کازینوی بزرگ، بازیگر مشهور و محبوب فیلم‌های اکشنِ هالیوود حالا دیگر 53 سال دارد و روزهای اوج خود را پشت سر گذاشته است. او البته دوست ندارد این حقیقت را بپذیرد و مصرانه در تلاش است که با نوشتنِ سناریویی جدید، بار دیگر، پرده‌های سینما و جوایز آن را از آن خود کند. نیک تصمیم می‌گیرد برای استراحت و تجدید قوا به جزیره زیبا و توریستیِ ایسکیا در ایتالیا برود و همینطور نگارش فیلم‌نامه خود را آغاز کند. فابریزیو فاووزو، کارگردان ایتالیایی نیز از قضا به این جزیره می‌آید تا با خانواده نامزدِ دخترش آشنا شود. در بازدید از موزه‌ای در این جزیره، نسخه خطی از نویسنده شهیر ایتالیایی پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد یک فیلم با محوریت این داستان، بسازد. او به طور اتفاقی متوجه می‌شود که نیک کازینو، بازیگر آمریکایی نیز در این جزیره است. در نتیجه به محل اقامت او رفته و از او می‌خواهد که در فیلمش بازی کند. نیک در ابتدا امتناع می‌ورزد اما بعد با آشنایی با این نویسنده ایتالیایی، پیشنهاد او را می‌پذیرد. ساخت فیلم آغاز می‌شود و با وجود مشکلات فراوان و تردید‌های دوباره نیک، نسخه پایانی فیلم تولید می‌شود. بالاخره در مراسم انتخاب بهترین بازیگر، نیک کازینو، بار دیگر به عنوان بهترین بازیگرِ فیلم‌های اکشن نئوریالیستی انتخاب می‌شود.