آنچه لازم است والدین بدانند
این فیلم براساس زندگی واقعی فردی به نام «فرانک اَبیگنیل» ساخته شده است؛ ماجرای پسری بسیار جوان که دست به جعل چک میزند آن هم با هویتهای متفاوت و از این منظر میتواند برای مخاطب بسیار جذّاب و هیجانانگیز باشد.
فیلم قبل از اینکه به کلاهبرداریهای فرانک بپردازد، پیشینهای از زندگی او برای مخاطب شرح میدهد. فرانک علاوهبر اعتمادبهنفس بالا، از بهرهی هوشی قابلتوجهی برخوردار است اما متأسفانه از استعداد و توانایی خود در مسیر درستی بهره نمیبرد. او زمانیکه در دبیرستان مشغول به تحصیل است، با فریب مسئولان مدرسه، به مدّت یک هفته کلاس زبان فرانسه را اداره میکند!
درادامه، معلوم میشود او بعد از طلاق والدینش، از خانه فرار میکند. اینکه چرا طلاق والدین این اندازه برای فرانک غیرقابلهضم بود ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد، اما شاید مشاهدهی خیانت مادرش بیتاثیر نبوده باشد. استنباط او این بود که مادرش بهخاطر مشکلات مالی با یک مرد ثروتمند رابطه برقرار کرده است. برای همین، فکر میکرد اگر وضع مالی پدرش دوباره مساعد شود، مادرش به خانه برمیگردد.
او بعد از بهدستآوردن ثروتی کلان، پدرش را متقاعد میکند که مادرش را به خانه برگرداند ولی زمانیکه متوجه میشود که دیگر امکان اینکه خانواده دوباره دور هم جمع شود وجود ندارد، کاملاً از هم میپاشد. بعد از این، او انگیزهای برای کلاهبرداری ندارد و حتی میخواهد دست از این کارها بکشد، اما میبینیم که او دیگر به این کار عادت کرده است.
براساس فیلم، مشاهده میکنیم یکی از حقههایی که فرانک بیشتر اوقات برای جلب نظر زنان استفاده میکند، همانی است که قبلاً از پدرش آموخته بود. بهطورخلاصه میتوان گفت تأثیر خانواده و نقش آن بر رفتارهای فرانک کاملاً مشهود است.
ممکن است این اثر با داستان زندگی واقعی این فرد کمی تفاوت داشته باشد، ولی درهرصورت، با توجه به آنچه در فیلم مشاهده میشود، خانواده علّت اصلی فرار او از خانه و حتی یادگرفتن برخی حقهها بود.
میتوانید با فرزندتان درمورد زمینههای شکلگیری رفتارهای ناهنجار این شخصیت گفتوگو کنید تا مخاطب نوجوان متوجه شود که فرانک ذاتاً علاقهای به کلاهبرداری نداشت، بلکه تحت تأثیر عوامل محیطی، خصوصاً خانواده، به سمت این کارها کشیده شد.
در آخر فیلم، فرانک با کمک یکی از مأموران FBI به نام کارل هنریتی، زندگی آبرومندانهای انتخاب میکند. او حتی دوباره میتوانست فرار کند اما احساس اضطراب و استرسی که بهخاطر فرار از تعقیبوگریزها تجربه کرده بود او را از این کار منصرف کرد.
در زندگی واقعی، «فرانک ابیگنیل» بیش از 30 سال با FBI، بهعنوان یکی از برجستهترین متخصصان در زمینهی کلاهبرداری از اسناد، جعل چک و ... همکاری کرد. او همچنین شرکت شخصی خود به نام «ابگنیل و شرکا» را راهاندازی کرد تا به دیگران یاد دهد چگونه از خود درمقابل کلاهبرداران محافظت کنند.
فرانک برای دسترسی به برخی اطلاعات، از زنان شاغل استفاده میکرد؛ در طول فیلم چندین مرتبه، رابطهی جنسی او با این زنان نشان داده میشود. ردهی سنی مطابق نسخهی زبان اصلی در نظر گرفته شده و اگر نوجوانان مایل به تماشای این اثر هستند، توصیه میشود حتماً از نسخهی سانسورشده استفاده کنید.
خلاصه: فرانک هوش و استعداد بالایی داشت و این وظیفهی والدینش بود که او را در مسیر درستی راهنمایی کنند، اما همانطورکه در فیلم مشاهده میشود، آنها از عهدهی این وظیفه بهدرستی برنیامدند، بهطوریکه بسیاری از رفتارهای ناهنجار او ریشه در خانواده دارد. اینکه فرانک ابیگنیل درادامه دست از کلاهبرداری میکشد و با راهنماییهای مردی به نام کارل، مسیر زندگیاش را تغییر میدهد امکان تأثیرگذاری رفتارهای ناهنجار او در مخاطب را به میزان زیادی کاهش میدهد. بهخاطر رفتارهای جنسی شخصیت اصلی،که اتفاقاً جذّاب هم نشان داده شده، توصیه میشود برای نوجوانان حتماً از نسخهی سانسورشده استفاده کنید.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد اگه میتونی منو بگیر