نقد و بررسی فیلم اولین شیفت کاری (First Shift)

فیلم که قرار است ادامه داشته باشد در واقع داستانِ آدم‌هاست. آدم‌هایی که هرکدام گذشته‌ای دارند و این گذشته زخم‌هایی بر قلبشان گذاشته و باعث شده تا تبدیل شوند به کسی که اکنون هستند. گاهی شاید زخم‌ها، غم‌ها و سختی‌های زندگی باعث شود تا انسان‌ها گوشه‌گیر شوند و یا از جامعه و مردمِ آن، فاصله بگیرند. اعتماد خود را به اطرافیان از دست بدهند و تمایل به تنهایی و انزوا داشته باشند اما در مقابل کسانی نیز با وجود تجربه‌های تلخ فراوان، هنوز زندگی را سرشار از شادی می‌بینند و سرزندگی و طراوات خود را به اطرافیان منتقل می‌کنند.

آنجلا در این فیلم اینگونه بود و توانست، "دِئو" ی گریزان از ارتباط با مردم را به زندگی امیدوار کند و ثابت کند که هنوز هم می‌توان به دیگران اعتماد کرد. ممکن است هرکسی در زندگی چنین تجربیاتی داشته باشد به ویژه برای نوجوان در میان گروه همسالان و دوستانشان، رخ‌دادن اتفاقاتی که باعث انزوای آن‌ها شود بسیار محتمل است. خوب است که در مورد ارتباط فرزندان با دوستان و دنیای اطرافشان، دقت داشته باشیم و اگر متوجه موضوعی در عدم برقراری ارتباط در آنان شدیم، علت را پیدا کرده و سعی در حل آن داشته باشیم. این فیلم نشان می‌دهد که گفتگو یکی از بهترین راه‌های حل مشکلات به خصوص در ارتباط با اطرافیان است. ابزاری که همیشه برای دوستی و ارتباط عمیق با فرزندان بر آن تاکید کرده‌ایم.

بهتر است بدانید در این فیلم شاهد قتل و خودکشی و خشونت هستیم که از طرف مجرمین و خلافکاران و یا معتادان به مواد مخدر روی می‌دهد. در نتیجه قبل از تماشا به رده‌بندی سنی اثر توجه کنید.

شخصیت‌ها:

آنجلا: افسر پلیسی که تازه ترفیع گرفته و به نیویورک منتقل شده است. دِئو: افسر پلیسِ نیویورک که تنها زندگی می‌کند. پاول: برادرِ آنجلا که به مواد مخدر اعتیاد دارد و زمانی در جنگ عراق حضور داشته است.

داستان اثر:

آنجلا تازه به نیویورک منتقل شده و قرار است تا اولین شیفت کاریِ خود را در کنار دِئو سپری کند. دِئو که اصلا دوست ندارد یک همکار جدید داشته باشد، سعی دارد تا با او ارتباط برقرار نکند اما آنجلا برعکسِ او بسیار اجتماعی است و با شوق و علاقه تلاش می‌کند به او نزدیک شود تا همکاری خوبی داشته باشند. اولین روز کاری آن‌ها در کنار هم با تحویل یک بسته به دادستانی آغاز می‌شود و با خبر یک قتل ادامه می‌یابد. وقتی آن‌ها قاتل را که در حال خودزنی است دستگیر کرده و به بیمارستان می‌برند، پیرمردی از دِئو می‌خواهد تا از سگش که تنها در خیابان رها شده مراقبت کند. دِئو می‌پذیرد و از اینجا به بعد سگِ آن پیرمرد نیز با آن‌ها همراه می‌شود. کمی به پایان روز نمانده که با تماسِ پاول، آنجلا به خانه او می‌رود و با صحنه خودکشی برادرش مواجه می‌شود. دِئو و آنجلا پایان روز خود را با به اشتراک‌گذاشتن جزییات زندگی‌های خصوصی خود با یکدیگر، سپری می‌کنند و از آن به بعد این دو به همکارهای خوب هم تبدیل می‌شوند.

کارگردان: Uwe Boll نویسنده: Uwe Boll تهیه‌کننده: Uwe Boll بازیگران: Gino Anthony Pesi Kristen Renton Garry Pastore James McMenamin Willy C. Carpenter Brandi Bravo Daniel Sauli کشور سازنده:آمریکا شرکت سازنده: Event Film Hit and Run Productions Rollin Studios Public Disply of Affection مخاطب اثر: بزرگسال