نقد و بررسی فیلم آخرالزما Z اغاز پایان (Apocalypse Z: The Beginning of the End )

""فیلم آخرالزمان Z: آغاز پایان" روایت بیماری همه‌گیری است که انسان‌ها را به شکارچیانی خشن تبدیل می‌کند. در این حین، یک مرد معمولی که به خاطر مرگ همسرش در تصادف یک سال قبل، افسرده است، تلاش می‌کند زنده بماند تا بتواند به خانواده‌‌اش بپیوندد.

ویران‌ شهری که این فیلم، به تصویر می‌کشد همانند باقی آخرالزمان‌های زامبی، از دو گروه موجودات نابودگر تمدن و انسان‌های مبارز برای بقا تشکیل شده است‌. ترس عمومی از همه‌‌گیری در فیلم مذکور، یادآور روزهایی است که جهان با کووید ۱۹ مبارزه می‌کرد. بنابراین احساس و واکنش‌ کاراکترها برای مخاطب، ملموس است اما بین بیماران مبتلا به کرونا و ویروسی که در فیلم معرفی می‌شود، تفاوت‌هایی آشکار است. بیماران در این اثر، پس از ابتلا به موجوداتی آدم‌خوار تبدیل می‌شوند. اما آنها هوشیاری انسانی ندارند بلکه طبق غریزه‌ی شبه حیوانی عمل می‌کنند. هنگام تماشای اثر در این مورد گفت‌وگو کنید که کشتن این بیماران، قتل است یا شبیه دفاع از خود در برابر حیوانات درنده؟ حیوانات و انسان‌های زامبی‌‌شده را با هم مقایسه کنید. چه اشتراکاتی میان آنها است؟ اگر زامبی‌ها شبیه جانوران هستند پس چرا عشق و عاطفه ندارند؟

نجات‌یافتگان از بیماری، دو گروه هستند؛ افرادی در پی ریاست و عده‌ای که فداکارانه به دیگر انسان‌های سالم، کمک می‌کنند. درباره عملکرد انسان در شرایط بحرانی با هم گفت‌وگو کنید. خودتان را به جای شخصیت‌ها تصور کنید و ببینید اگر شما جای آنها بودید، قرنطینه خانگی را انتخاب می‌کردید یا تلاش برای بقای خودتان یا تشکیل گروه با بقیه‌ را؟ چه ایده‌هایی برای این روش‌های مختلف دارید؟ فایده و آسیب‌های هر روش چیست؟

کاراکترهای اصلی فیلم به ارتش اعتماد ندارند. شواهدی که در روند داستان وجود دارد این بی‌اعتمادی را موجه می‌کند. اگر به مباحث سیاسی و نقش و عملکرد دولت‌ها در بحران‌های اجتماعی علاقه‌مندید، می‌توانید در این مورد مباحثه کنید.

روایت سینمایی آخرالزمانZ: آغاز پایان در واقع در پایان فیلم شروع می‌شود. لذا هنگام تماشا از خودتان و دیگران بپرسید چه انتظاراتی از قسمت دوم فیلم دارید؟ به نظرتان خانواده‌ی"بلن" درگیر بیماری شده است؟ گروه کوچک نجات‌یافتگان به جزایر قناری می‌روند؟ این بیماری و عوامل مشابه آن چقدر می‌تواند دنیا را به پایان برساند؟

ترس حاکم بر فیلم و موقعیت‌های دلهره‌آوری که برای کاراکتر اصلی رقم می‌خورد، مخاطب را لبه‌ی صندلی نگه می‌دارد. لذا به خاطر جو پُر استرس اثر و مبارزه با تبر و تفنگ و انبوه جنازه‌، تماشای این اثر به افراد زیر ۱۶ سال توصیه نمی‌شود.

شخصیت‌ها:

مانل: وکیلی است که با مرگ همسرش به افسردگی دچار شده است. او برای الحاق به خواهرش، همه‌ی تلاشش را می‌کند.

پریچنکو: خلبانی است که به مانل کمک می‌کند از دست اوشاکوف فرار کند.

اوشاکوف: کاپیتان روسی است که با اسارت انسان‌های سالم می‌خواهد در جزیره به آنها ریاست کند.

لوکولو: گربه‌ی خانگی و بسیار محبوب مانل است.

بلن: خواهر بزرگ مانل که همواره مراقب او است‌.

داستان:

"" مانل" وکیل و صاحب شرکت پنل‌های خورشیدی به همراه همسرش" جولیا" در نزدیکی شب کریسمس از خواهرزاده‌اش مراقبت می‌کند‌. در مسیر برگشت به خانه هنگام بحث درباره بچه‌دار نشدن، تصادف می‌کنند که جولیا می‌میرد.‌ یک سال بعد، زمانیکه مانل دوران افسردگی خود را به همراه گربه‌ی خانگی‌اش، لوکولو، می‌گذراند، ویروس TSJ در اروپا در حال گسترش است. او به خواهش خواهرش که به جزایر قناری می‌روند، تصمیم می‌گیرد به آنها ملحق شود. اما دولت به علت شرایط اضطراری، راه‌های هوایی را می‌بندد.‌ مانل علی‌رغم اجبار ارتش به تخلیه جمعیت، در خانه پنهان شده و با آنها نمی‌رود‌. دو هفته‌ی بعد، با کاهش ذخایر تغذیه‌، مانل از خانه بیرون می‌رود. او با پیرزن همسایه، گابریلا، که به خاطر ویلچرنشینی نتوانسته محله را ترک کند، همراه می‌شود. مانل به کمک گابریلا از خانه‌‌ی همسایه‌ها مواد غذایی جمع‌آوری می‌کند‌. آنها از طریق امواج رادیو متوجه می‌شوند بازمانده‌ها به جزایر قناری می‌روند. فردا صبح زمانیکه مانل سراغ گابریلا می‌رود، گابریلا به‌ این دلیل که برای مانل دردسر درست نکند، خودکشی کرده است‌. مانل همراه لوکولو از دست گروه زامبی‌ها که در تعقیبش هستند، فرار کرده و به اسکله می‌رود. با یک قایق بادی به طرف افراد عازم به جزایر قناری می‌رود. اما در میانه‌ی راه توسط گروهی از ملوانان با رهبری کاپیتان اوشاکوف روسی، دستگیر می‌شود.‌ مانل با مشاهده جابه‌جایی اسلحه و کتمان وقایع کشتی، دیگر احساس امنیت نکرده و فرار می‌کند‌. هنگام فرار، یکی از اعضای گروه، پریچنکو، که خلبان است، با او همراه می‌شود. آنها زمانیکه به بیمارستان می‌روند تا گلوله‌ی پریچنکو را درآورند با پرستار لوسیا، راهبه‌ای به اسم خواهر سیسلیا و سه دختربچه آشنا می‌شوند که در آنجا پناه گرفته‌اند. لوسیا محل نگهداری و مسیر رسیدن به هلی‌کوپتر را به مانل نشان می‌دهد. با سررسیدن گروه اوشاکوف، مانل و همراهانش از میان دیگ‌های بخار به طرف هلی‌کوپتر می‌روند. زمانیکه مانل با جمعیت عظیمی از زامبی‌ها مبارزه می‌کند تا پریچنکو هلی‌کوپتر را روشن کند، گروه اوشاکوف از راه می‌رسند. مانل قفل در را باز می‌کند تا زامبی‌ها به گروه اوشاکوف حمله کنند‌. در آسمان، مانل موفق می‌شود با خواهرش تماس بگیرد. خواهرش ملتمسانه از او می‌خواهد از جزایر قناری دور بماند. دو جت جنگنده از آنها عبور می کنند، که نشان می دهد شیوع بیماری به قناری ها رسیده است."

کارگردان: کارلس تورنس تهیه کننده: آدریان گوئرا بازیگران: فرانسیسکواورتیز/ برتاوازکز/ خوزه ماریا یازپیک/ مارتاپوودا کشور سازنده: اسپانیا مخاطب اثر: بزرگسال_نوجوان