داستان از یک نمایش ژاپنی شروع شده که در حقیقت روایتگر پدر و فرزندی است که جزء عوامل آن تئاتر هستند. در یکی از شبها که آن دو برای خوردن شام بیرون میروند پدر کشته میشود و پسر نوجوان با دیدن صحنه، به این فکر میافتد تا ساز و کاری قدرتمندانه برای خود دست و پا کند و همین طور هم میشود. چندین سال بعد آن پسر رئیس گروهی خلافکار است. گروهی که شخصیت اصلی بازی هم عضو آن است. شخصیت اصلی بازی ایچیبان کاسوگا یک خلافکار جوانمرد! است. او هر چند یک دزد است اما دلی مهربان دارد. در بخشی از داستان بازی او علی رغم پیشینه خلافکاری اش با یکی از دوستانش به دلیل فروش سیدیهای مستهجن به بچه های کم سن و سال درگیر شده و او را کتک میزند تا پولها را بگیرد و به بچه ها پس بدهد. کلا شخصیت ایچی جالب است. او روی موهایش حساس است. البته قیافه او در ابتدا و اواسط بازی متفاوت خواهد بود. اما در کل ایچیبان ساده و دوست داشتنی به نظر میرسد. هر چند قیافه خشمگین او (در ادامه بازی) با موهای سیخ سیخیِ از بناگوش دررفته اش وحشتناک است و شما را احتمالا یاد یک ببرِ آماده شکار بیندازد. گفتنی است که ایچیِ ساده دل در داستان بازی علاقه خاصی به بازی dragon quest دارد. ساده دلی ایچیبان آن جا بیشتر خود را نشان میدهد که او در نقش یک یاکوزا باید به یکی از اهالی محل برای باز کردن چاه فاضلاب کمک کند!
رابطه ایچیبان و رییسش خوب است و به خاطر او به یک قتل نکرده اعتراف میکند و راهی زندان می شود. ایچیبان بعد از آزاد شدن از زندان متوجه می شود که گروه خلافکاری که برای آنها کار میکرده از بین رفته و رییس او هم به گروه دیگری پیوسته و به نوعی به ایچیبان خیانت کرده است. در نهایت درگیری بین او و رییسش پیش میآید و این ایچیبان است که خود را در نقش یک دوره گرد زباله پیدا کن، باز مییابد، اما در تلاش است تا مجددا وارد یاکوزا شود و علت خیانت رییسش که حق استادی! (البته در خلافکاری) به گردن او دارد را متوجه شود.
این بازی به صورت تک نفره قابل بازی است و حالت آنلاین ندارد ولی به صورت آفلاین تا 4 نفر میتوانند با هم بازی کنند. گیم پلی مبارزه ای زد و خوردی بازی به صورت نوبتی است یعنی یکی شما میزنید و یکی حریف مقابلتان یا نفر بعدی. با موفقیت در مبارزات پول و تجربه بدست میآورید و لول آپ میشوید و از این طریق در حقیقت ویژگیهای مختلف شخصیتی خود را نیز کامل میکنید. در این ویژگیهای شخصیتی حتی میتوانید با کمک کردن به زنی که مشروب خورده است مهربانی هم بدست بیاورید.
شما به عنوان بازیکن، داستان بازی را از طریق سینماتیک و کات سینهای بازی، دیالوگها و گیم پلی متوجه میشوید. البته باید صبور باشید و گاهی اوقات چندین برابر گیم پلی بنشینید و با دقت به دیالوگهای بازی گوش دهید. پس اگر اهل قصه هستید و فقط دنبال بزن بزن نیستید احتمالا تا پایان بازی دوام میآورید. البته نگران متوجه نشدن داستان بازی نباشید چرا که کار دوبله انگلیسی بازی خوب انجام شده است و نیازی نیست بروید و زبان ژاپنی بیاموزید و اگر زبان انگلیسیتان خوب باشد کار شما راه خواهد افتاد.
ایچیبان و دوستان او هر کدام دارای شخصیتهای مربوط به خودشان هستند و شاهد یک نقشآفرینی در تک تک کاراکترهای بازی هستیم. حتی دقت در تعمیق روابط دوستانه و رفیق بازی بین ایچی و آنها در بازی قرار داده شده است تا با سینما رفتن و رستوران گردی روابط خود را با آنها عمیقتر کنید تا برسید به آنجا که باید برسید. (البته آنجا که طراح بازی خواسته برسید)
بازی 16 مرحله اصلی دارد و میتوان گفت که بیش از 30، 40 ساعت هم گیم پلی دارد که البته همهاش گیم پلی نیست و بخش زیادی مربوط به دیالوگ، داستان، کات سین و ... میباشد. چرخیدن در شهر یوکوهاما به خاطر پویایی خوبی که در گذران امور شهری میبینیم شما را به ژاپن گردی دعوت میکند تا در شهر جهان باز یوکوهاما بچرخید و بگردید. البته بازی هم گیم پلی اصلی در کوچه پس کوچهها و جاهای تنگ و تاریک شهر یوکوهاما دارد و هم مینی گیمهایی سرگرمکننده. برای برخی از مراحل باید توازن مبارزات را از طریق تهیهکردن تجهیزات خاصی به انجام برسانید. گرافیک انیمه طوری بازی هم کمک کرده است تا از طریق درشتنماییها و همین طور طنازیهای به ظاهر مسخره، احساسات دنیای بازی به بازیکن منتقل گردد.
بازی 16 مرحله اصلی دارد و می توان گفت که بیش از 30، 40 ساعت هم گیم پلی دارد که البته همه اش گیم پلی نیست و بخش زیادی مربوط به دیالوگ، داستان، کات سین و ... می باشد. چرخیدن در شهر یوکوهاما به خاطر پویایی خوبی که در گذران امور شهری می بینیم شما را به ژاپن گردی دعوت می کند تا در شهر جهان باز یوکوهاما بچرخید و بگردید. البته بازی هم گیم پلی اصلی در کوچه پس کوچه ها و جاهای تنگ و تاریک شهر یوکوهاما دارد و هم مینی گیم هایی سرگرم کننده. برای برخی از مراحل باید توازن مبارزات را از طریق تهیه کردن تجهیزات خاصی به انجام برسانید. گرافیک انیمه طوری بازی هم کمک کرده است تا از طریق درشت نمایی ها و همین طور طنازی های به ظاهر مسخره، احساسات دنیای بازی به بازیکن منتقل گردد.
گفتنی است که بازی آنچنان هم فضای واقعی مبارزات یاکوزایی را ندارد و مسخره بازیهایی در مکانیکهای بازی دیده می شود. پاشیدن دانه روی دشمن برای حمله کردن کبوترها به سوی آنها، ترساندن دشمن از طریق صحبت کردن با بلندگو (مثل همان کوری و رجز خواندن)، ضربه زدن به دشمنان با حالت رقصیدن و لباسهای خاص و مسخرهای که بر تن شخصیتهای بازی است و ... همه و همه از جمله مکانیکهای گیم پلی بازی "یاکوزا: شبیه یک اژدها" است.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد Yakuza: Like a Dragon