نقد و بررسی بازی Death Stranding

داستان و روایت پردازی نسبتاً پیچیده و حد بالا در بازی، ترس، ابهام، وجود موجودات وحشت برانگیز غیر قابل مشاهده یا ناواضح در اطراف بازیکن، جهان پسآخرالزمانی، مرگ، تفسیر متفاوتی از دنیای پس از مرگ و بازگشت مردگان به همین دنیا، درگیری، بددهانی، عریانی جزئی و ... از محتواهای موجود در این بازی است. این بازی شرایط لازم برای دریافت مجوز انتشار قانونی در کشور را دارا نبوده است.

یکی از اشاره‌هایی که به نام این بازی شده است مربوط به خودکشی دسته جمعی نهنگ‌ها است که نشانه‌هایی از چنین واقعه‌ای را در بازی نیز می‌توان مشاهده نمود. به نوعی می‌توان گفت دث استرندینگ انفجار بزرگی است که همه چیز را به سمت زوال و انقراض می‌کشاند. همچنین درون‌مایه اصلی بازی مربوط به مرگ و زندگی است و این مسئله زمانی خود را بیشتر در بازی نشان می‌دهد که بدانیم شخصیت اصلی بازی پس از مرگ به جهان دیگری به نام دنیای وارونه فرستاده می‌شود. البته مسئله مرگ دسته جمعی نهنگ‌ها را می‌توان با انقراض دسته جمعی انسان‌ها و نابودی کره زمین نیز مقایسه نمود. این انقراض به دلیل انفجارهای نامتعارف در کره زمین (Voidout) که ناشی از تبدیل شدن یک جسد به موجوداتی به نام BT است بوجود می‌آید و خلاصه در بازی دث استرندینگ با چالش همیشگی حیات تمدن انسانی روبرو هستیم. این همان جایی است که شخصیت اصلی بازی یعنی «سم پورتر بریجز» ایفای نقش می‌نماید. او کسی است که اصلاً نمی‌میرد و مرگ را به قول معروف دور می‌زند. او در تلاش است تا شهرهای به هم ریخته کشور آمریکا را به هم‌دیگر متصل نماید. این اتصال در بازی از طریق شبکه‌ای با نام کایرال به وقوع می‌پیوندد. شبکه کایرال به عنوان یک رابط بین دنیای واقعی و دنیای برزخ (Beach) شناخته می‌شود و به همین دلیل سم باید سعی کند تا این ارتباط را بین شهرهای مختلف برقرار نماید. طبق معمولِ این چنین بازی‌ها، زمان بازی پساآخرالزمانی است و محل بازی هم در کشور ایالات متحده داستان خود را شکل می‌دهد.

اما در مورد شخصیت اصلی بازی دث استرندینگ یعنی سم پورتر بریجز باید گفت که او در حقیقت مأمور تحویلی برای سازمان بریجز است. بریجز یک شرکت ارتباطی است که توسط آخرین رئیس جمهور زن آمریکا تأسیس شده و سیستم ارتباطی کایرال نِتوورک را ساخته است و سم هم به نوعی برای این شرکت کار می‌کند. اما سم دارای ویژگی‌های شخصیتی خاص دیگری نیز هست. او دارای سندروم دام است و به دلیل داشتن یک نوع فوبیا از برقرار کردن تماس فیزیکی می‌ترسد. اما با این وجود او می‌تواند حضور موجودات عجیب یا همان بی‌تی‌ها را احساس کند. BT یا بی‌تی‌ها (Beached thing) موجوداتی مانند روح هستند که به دلیل پدیده انفجار دث استرندینگ از دنیای پس از مرگ به این دنیا آمده‌اند. همچنین بی‌تی‌ها توانایی مشاهده انسان‌ها را ندارند و با استفاده از صدا (حتی صدای نفس کشیدن) متوجه حضور انسان‌ها می‌شوند. شخصیت دیگر بازی فراجایل است که می‌تواند این موجودات عجیب را ببیند. یک شخصیت تأثیرگذار دیگر در بازی نوزادی زودرس است که بی‌بی یا BB (Bridge Baby) نام دارد و سم می‌تواند از طریق او بی‌تی‌ها را ببیند. از همین رو یک ارتباط جالب بین بی‌بی و سم معرفی می‌شود و در لحظاتی از بازی صدای گریه و خنده این نوزاد متناسب با فعالیت‌های سم به گوش می‌رسد. شخصیت‌های مختلف در این بازی توسط هنرپیشگان معروفی بازی شده‌اند و همین موضوع باعث به بهتر شدن شخصیت‌پردازی در بازی کمک نموده است. به عنوان نمونه برای شخصیت سم از هنرپیشه هالیوودی Norman Mark Reedus بازیگر معروف سریال واکینگ دد استفاده شده است. همچنین در مورد شخصیت پردازی باید این مسئله را نیز اضافه کنیم که طراحی چهره شخصیت‌های بازی بسیار طبیعی است و در کنار گیم‌پلی نزدیک به واقعیت بازی به غوطه‌وری و درگیری بیشتر بازیکن کمک می‌نماید. البته موجودات دیگری مانند کچرها، Gazerها، MULEها و ... نیز در بازی معرفی می‌شوند.

گیم‌پلی بازی دث استرندینگ نیز شامل مبارزات اکشن و مخفی‌کاری است. مبارزات در بازی با استفاده از سلاح‌های مختلفی که در اختیار بازیکن است اتفاق می‌افتد و البته به جز مبارزات مستقیم، بازی مکانیک‌های مخفی کاری را نیز در اختیار بازیکن قرار داده است. یکی از کارهای مهمی که در بخش گیم‌پلی بازی باید توسط بازیکن انجام شود جابجا نمودن بسته‌های مختف توسط سم بریجز است. هرچند حمل کردن این بسته‌ها به ظاهر با مکانیک‌های پایه‌ای نظیر راه رفتن در گیم‌پلی بازی انجام می‌شود اما این مسئله زمانی واقعی‌تر می‌شود که بدانیم میزان قوت یا ضعف شخصیت بازی در حرکت کردن او موثر است و اگر او به اندازه کافی نیرومند نباشد در مسیر حرکت خود با مشکل مواجه می‌شود و مثلاً حتی نمی‌تواند از رودخانه عبور کند. همچنین قرار گرفتن در زیر باران هم می‌تواند منجر به فرسودگی بسته‌ها و تجهیزات بازیکن شود. تایم فال در حقیقت بارانی است که با برخورد به هر چیزی باعث می‌شود تا زمان نسبت به آن چیز سریع‌تر بگذرد و طبیعتاً گذشت زمان برای اجسام به معنی فرسوده شدن و از بین رفتن آنها می‌باشد.

در کل، بازی سعی کرده است تا بازیکن را اولاً در داستان خود درگیر کرده و سپس با این انگیزه او را در دنیای آزاد بازی رها نماید تا مسیر خود را از میان موجودات عجیب، برف و باران، کولاک، رودخانه و صخره، باران‌های مرگبار و ... باز کرده و با همراهی بی‌بی، بسته‌هایی را به مقاصد مشخصی برساند و بدین ترتیب مأموریت اصلی خود را در نجات زمین انجام دهد. البته در طی نمودن این مسیر، بازیکن می‌تواند از سازه‌های سایر بازیکنان استفاده کرده و به عنوان نمونه از باران‌های مرگبار تایم فال در امان باشد. ساختن سازه توسط بازیکنان با هدف کمک به سایرین یکی از قابلیت‌های آنلاین بودن بازی death stranding است و اینجاست که حتی بازیکنان می‌توانند نه صرفاً برای خود، بلکه با نیت کمک کردن به سایر بازیکنان جان‌پناه درست کنند و به این ترتیب یک رد پای خیر در محیط مجازی بازی از خود برجای گذارند تا سایر بازیکنان با استفاده از آن جان‌پناه‌ها بتوانند در مقابل چالش‌های محیطی بازی مقاومت کنند. در عوض بازیکنان می‌توانند به سازندگان جان‌پناه‌ها لایک بدهند و بدین ترتیب انگیزه درونی برای بازیکنان ایجاد می‌شود تا حتی بدون داشتن پاداش و ما به ازای بیرونی خاصی در بازی به دیگر بازیکنان کمک نمایند.