Innocence عنوانی در سبک اکشن ماجرایی و مخفی کاری است که کمی هم ترس چاشنی فضاسازی آن شده. بازی در سال 2019 برای کنسول های اصلی نسل هشتم و نهم، و البته رایانه های شخصی به بازار عرضه شده و تنها به صورت تک نفره و در بخش داستانی قابل انجام بوده و فاقد بخش آنلاین است. این بازی علاوه بر طراحی گرافیکی و فضاسازی فوق العادهاش، به خاطر مکانیزم های نسبتا جدید که در طراحی گیم پلی آن به کار رفته نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
در A Plague Tale: Innocence، بازیکن کنترل آمیشیا دو رون را از منظر سوم شخص به عهده می گیرد. در بیشتر بازی، بازیکن باید بیشتر از مکانیزم های مخفی کاری گیم پلی استفاده کند و تا حد امکان از درگیری مستقیم با دشمنان خودداری کند. همین موضوع یکی از دلایل جذابیت بازی است؛ شخصیت تحت کنترل شما دختری نوجوان است که قدرت بدنی بالایی ندارد و بیشتر به هوش و ذکاوت معروف است. به همین دلیل منطقی به نظر میرسد که نتواند با سربازان و شوالیه های ماهر به صورت رو در رو درگیر شود. هرچند در بخش هایی از بازی مجبور به درگیری خواهید بود. دشمنان اگر آمیسیا را بگیرند، فوراً او را خواهند کشت و شانسی در برابر آنها نخواهد داشت. آمیسیا مجهز به قلابی است که می تواند سنگ ها را برای شکستن زنجیرها، پرت کردن حواس دشمن، و یا بیهوش کردن آنها از ان استفاده کند. اگر سربازی کلاه خود نداشته باشد، بهترین راه همیشه ضربه زدن به سر برای بیهوش کردن او خواهد بود.
در سال 1348 میلادی، آمیشیا دو رون یک دختر 15 ساله فرانسوی از طبقه نجیب زاده است که در جریان جنگ صد ساله بین انگلیس و فرانسه در آکیتن زندگی می کند. برادر 5 ساله او، هوگو، از بدو تولد بیمار بوده است. مادر آنها، کیمیاگر است و در تلاش برای ابداع درمانی برای بیماری هوگو. در حین شکار با پدرش رابرت در جنگل، آمیشیا با ماده ای غیرعادی روی زمین برخورد می کند و سگش شیر به طرز وحشتناکی توسط موجودی نادیده خورده می شود. نیروهای تفتیش عقاید فرانسه به رهبری لرد نیکلاس در جستجوی هوگو به املاک دو رون می رسند و رابرت را اعدام می کنند و خادمان خانواده را سلاخی می کنند. بئاتریس به فرزندانش کمک می کند تا فرار کنند و به آمیشیا دستور می دهد که هوگو را نزد دکتری به نام لورنتیوس ببرد. حال اینکه چه ارتباط بین هوگو و بیماری اش با اتفاقات عجیب آینده وجود دارد، در ادامه داستان به مرور مشخص خواهد شد.
شهر در تصرف میلیاردها موش است. موش هایی وحشی و گرسنه که طی چند ثانیه میتوانند تنها استخوانی از قربانین به جا بگذارند و تنها راه فراری دادن آنها آتش و نور است. استفاده از این عنصر مخاطره آمیز متحرک و مهلک در محیط بازی موجب شده تا بیشتر معماها و پازل هایی که بازیکن باید آنها را حل کند، جنبه های جدیدی به گیم پلی بازی اضافه شود. نکته دیگر این است که بازیکن در تمام طول بازی باید مثل یک خواهر بزرگتر واقعی مراقب هوگو باشد. هوگو کودکی خردسال است و اگر تنها در گوشه ای رها شود ممکن است توجه دشمنان را به سمت آمیشیا جلب کند. شکل گیری رابطه خواهر و برادری بین این دو شخصیت یکی از جنبه های بسیار قدرتمند بازی است که تاثیر آن روی باورپذیری شخصیت های بازی، سیر داستان و حتی گیم پلی بازی کاملا مشهود خواهد بود.
آمیشیا میتواند برای آنکه آمادگی بهتری در برابر دشمنان داشته باشد، تجهیزات ابتدایی بسیاری برای خود بسازد. ساخت این تجهیزات با استفاده از قطعات و موادی که در محیط بازی پیدا میشوند انجام خواهد شد. اما با این حال مهمترین سلاح بازیکن برای مقابله با سیل موش ها همان نور و آتش است. موش ها در روشنایی روز خطری ندارند اما با فرا رسیدن شب، سایه ی شوم این موجودات موذی، مهلک ترین خطری خواهد بود که این شهر و ساکنانش تاکنون به چشم دیده اند.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد A Plague Tale: Innocence