نقد و بررسی بازی بازی پرسونا (۵) (persona 5)

بازی خشونتی فانتزی دارد و در دنیایی انیمه‌ای روایت می‌شود. مبارزات بازی به صورت نوبتی دنبال می‌شوند و در آن می‌توان از انواع سلاح‌های سرد و گرم، جادو و ... استفاده کرد. خون ریزی در مبارزات بازی به چشم می‌خورد ولی به دلیل فانتزی و کارتونی بودن، اصلا واقعی نیست. همچنین صحنه‌هایی از شکنجه و آزار و اذیت نوجوانان و دختران جوان در بازی دیده می‌شود. سواستفاده جنسی نیز در بخشی از بازی موضوع مهمی است.

بازی مقوله‌ای به نام ترس، استرس یا اضطراب را در خود جای نداده است. با این حال، طراحی محیط‌های بازی و البته بعضی از شخصیت‌های منفی، کمی غیر عادی بوده و ممکن است برای بعضی افراد ترسناک باشد.

بازی داستان گروهی از افراد را روایت می‌کند که هدفشان ورود به حریم خصوصی و شخصیتی افراد دیگر و دزدین قلب آن‌ها است. با این که هدف آن‌ها خیر است، اما وسیله و اعمالشان همان دزدی و ورود به حریم دیگران محسوب می‌شود. در هر بخش از بازی، داستان یک شخصیت منفی روایت می‌شود که در هر بخش مشکلاتی نظیر کلاهبرداری، تعرض جنسی و ... به نمایش در می‌آید. در بازی انواع و اقسام الفاظ نامناسب به کار می‌رود و بازیکن می‌تواند از بازار سیاه به صورت قاچاقی خرید کند. در نهایت، بحث جنسی در بازی بسیار پررنگ بوده و در ابتدای بازی جزو مسائل اصلی، و در ادامه‌ی آن همیشه در پشت صحنه حضور دارد.

  بازی بیشتر از این که روی اکشن تمرکز کند، روی داستان، روابط شخصیت‌ها، زمان بندی و البته استراتژی بازیکن تمرکز دارد. هر یک از این موارد در بازی به واسطه‌ی دلیلی تقویت می‌شوند. هر دشمن ممکن است به نوعی خاص از جادو یا ضربه حساس باشد، پس بازیکن باید استراتژی مناسب برای مقابله با او را بچیند. روابط بازیکن با دیگر شخصیت‌ها، تاثیر زیادی در روند بازی دارد و در نهایت، بازی تلاش می‌کند که نشان دهد در حد توان، باید به دیگران کمک کرد.  بازی همچنین تلاش کرده یک شبیه ساز زندگی فانتزی و خیالی در ژاپن باشد. بازی به خوبی می‌تواند فرهنگ و نوع زندگی مردم در توکیو را به بازیکن نشان دهد.  

بازی یک عنوان نقش آفرینی شرقی است و به همین دلیل آشنایی با سیستم‌های بازی و البته مکانیزم مبارزات، در ابتدا ممکن است کمی سخت باشد. ولی با روند اموزشی مناسب بازی و البته آشنایی نسبی به مرور زمان، بازی چندان چالش برانگیز ظاهر نمی‌شود. معماهایی در بازی وجود دارد که چندان سخت نیستند. یکی از نکات چالش برانگیز بازی، تایم بندی درست وقایع است. بازیکن برای انجام هر ماموریت، زمانی مشخص دارد و باید تا قبل از پایان آن تایم، ماموریتش را انجام دهد.

بازی محیطی آزاد و نسبتا بسیار بزرگ را در ختیار بازیکن قرار می‌دهد تا به عنوان یک دانش اموز، در شهر بچرخد، کار کند، با مردم آشنا شود، صحبت کند و یا در عالم پرسونا، به دنبال افراد بدکار بگردد، ماموریت‌های جانبی را طی کند و قلب این افراد را دگرگون کند و در این بین آیتم‌های مخفی زیادی نیز وجود دارد که می‌تواند در حین مبارزه به کمک بازیکن بیایند. این دو مورد بازی را برای آن دسته از افرادی که به دنبال کاوش یا فعالیت آزادانه هستند، جذاب می‌کند. بخش بزرگی از بازی، روابط شخصیت اصلی با دوستانش، معلمانش، مردم شهر و دیگران است. این روابط با توجه به انتخاب دیالوگ و اعمال بازیکن ساخته می‌شود و بازی را برای آن دسته از افراد عاشق معاشرت به یک گزینه بی بدیل تبدیل می‌کند.