نقد و بررسی بازی آخرین بازمانده از ما (The Last of Us)

شخصیت اصلی بازی با این که تمایلی به خشونت ندارد و تنها برای زنده‌ماندن از آن استفاده می‌کند، ولی با سلاح‌های گرم و سرد، دشمنانش را از سر راه برمی‌دارد. خشونت در بازی کاملاً واقع‌گرایانه و با جزئیات زیادی طراحی شده است. شخصیت اصلی برای مبارزه با دشمنانش می‌تواند به صورت مخفیانه آن‌ها را خفه کند، با مشت و لگد آن‌ها را بیهوش کند و یا با نارنجک آن‌ها را منفجر کند. دشمنان به دو دسته انسان و افراد آلوده شده به قارچ تقسیم می‌شوند که مبارزه با دسته دوم خشونت بیشتری دارد. از این میان می‌توان به له کردن و منفجر شدن سر حریف یا فروکردن چاقو در سر دشمن اشاره کرد. این دشمنان برای نابودی شخصیت اصلی یا دیگر انسان‌ها، به آن‌ها حمله می‌کنند و در صورت امکان، گوشت بدن آن‌ها را می‌کنند. صحنه‌هایی که برای مرگ شخصیت اصلی نیز طراحی شده خشونت بالایی دارند.

بازی در زمینه القای ترس بسیار قوی است. موجودات آلوده شده به قارچ همگی طراحی‌هایی عجیب دارند که لرزه بر اندام انسان می‌اندازند. بازیکن شخصیت‌های زیادی را در طول بازی مشاهده می‌کند که یا آلوده می‌شوند یا به طرز فجیعی کشته می‌شوند و رسماً بازیکن بازی را باید به تنهایی تمام کند و این حس تنهایی و عدم وجود کمک، همیشه همراه او است. فضای کلی بازی و طراحی محیط و شهر، نمایش دهنده‌ی دنیایی رها شده و خالی از امید به زندگی است که نوید مرگ می‌دهد. به صورت معمول شخصیت اصلی باید به تنهایی با دسته‌ای از انسان‌های دیگر مبارزه کند و در مواقعی نیز سیل عظیم انسان‌های آلوده شده به بازیکن حمله می‌کنند که استرس و هیجان بالایی دارد. به‌وفور جسدهای انسان‌های دیگر مشاهده می‌شود که در جای‌جای محیط افتاده‌اند. در قسمتی از بازی، رهبر یک کمپ انسان‌ها را قربانی کرده و از گوشت آن‌ها برای غذای دیگر افراد کمپ خود استفاده می‌کند. در طول بازی، بازیکن همیشه این استرس و ترس را دارد که با ایجاد صدا، موجودات آلوده را به سمت خود بکشاند.

در دیالوگ‌های شخصیت اصلی و مخصوصاً همراه او، به‌وفور از الفاظ نامناسب استفاده می‌شود. شخصیت‌های فرعی نیز در دیالوگ‌های خود اشاراتی جنسی دارند.  شخصیت اصلی در این دنیای آخرالزمانی، به مزدوری و قاچاق کالا مشغول است. در انتهای داستان نیز شخصیت اصلی با دروغ گفتن به الی، نجات کل دنیا را برای حفظ جان الی فدا کرد. اشارات همجنسگرایی در بازی وجود دارد.

بازی خشونتی بسیار بالا دارد؛ ولی شخصیت اصلی تنها زمانی دست به خشونت می‌زند که یا قصد دفاع از خودش را دارد، یا دفاع از دوستانش. شخصیت‌های مختلف همانند تس، خود را برای رهایی و نجات دوستانشان فدا می‌کنند که این امر نیز ارزش اشاره دارد. قابل‌ذکر است که بازی نشان می‌دهد انسانی، در شرایط سخت، دست به هر کاری می‌زند و هیچ چیز از او بعید نیست. بازیکن باید برای ادامه مسیر، منابع خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کند.

بازی چندین درجه‌ی سختی متفاوت دارد که بازی را برای هر بازیکنی قابل تجربه می‌کند. همچنین آموزش‌هایی در حین بازی به بازیکن داده می‌شود که اصول کلی را توضیح می‌دهند. مبارزات بازی در درجه‌های سختی مختلف، چالش‌های مختلفی دارند؛ ولی به‌صورت کلی چندان مشکل‌ساز نیستند. بعضی‌اوقات برای پیشروی در بازی، بازیکن باید تغییراتی در محیط ایجاد کند که فهمیدن این تغییرات ممکن است کمی مشکل باشد. هرچند که پس از مدتی، همراه شخصیت اصلی برای حل این مشکلات به او کمک می‌کند. زنده‌ماندن در دنیای بازی و مدیریت منابع در بعضی مواقع می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

بازی در سبک اکشن ساخته شده است پس مهم‌ترین خصیصه‌ی آن، مبارزات متعدد و فراوانی است که قرار است بازیکن در آن‌ها تعداد زیادی از دشمنانش را از سر راه بردارد که برای آن دسته از بازیکنان عاشق کشت‌وکشتار، بازی را جذاب می‌کند. این مبارزات در بستر داستانی اتفاق می‌افتند که جذاب، دارای کشش بسیار بالا، احساسی و با کارگردانی بی‌نظیر است. تکمیل خط داستانی و درخت مهارتی که برای شخصیت اصلی در نظر گرفته شده است، می‌تواند بازی را برای کسانی که به دنبال به‌دست‌آوردن قابلیت جدید و کشف ادامه‌ی داستان هستند، جذاب کند. بازی یک عنوان خطی نیست و بازیکن می‌تواند در هر مرحله در آن منطقه به آزادی هر جا که خواست برود و در مکان‌های مخفی یا گاهی اوقات حتی جلوی چشم بازیکن، آیتم‌های متعدد زیادی تعبیه شده است. از میان این آیتم‌ها می‌توان به مواد لازم برای ارتقای اسلحه، ارتقای شخصیت یا صرفاً اطلاعاتی راجع به دنیای بازی اشاره کرد که بازی را برای بازیکنان عاشق گشت و گذار بسیار مطلوب می‌کند. در بازی بعضی اوقات همراه‌های بازیکن، حرف‌هایی راجع به محیط یا شرایط برای گفتن دارند که بازیکن می‌تواند با تعامل با آن‌ها، این اطلاعات اضافی را کسب کند.