نقد و بررسی کتاب کمیک ایلیا؛ طلسم سایه

ایلیا بعنوان شخصیت اصلی و ابرقهرمان، سر امتحان دست به تقلب می‌زند آن هم با سواستفاده از نیرو‌های ابرقهرمانیش، که برای کودک 8 یا 9 سال مناسب نیست حتی اگر خودش با این موضوع غریبه نباشد.

خشونت در قالب دعوای بین امیرعلی و مهیار نمایش داده می‌شود که به جدیت فصل قبل نیست. مهیار در چهارشنبه‌سوری در کمال بدجنسی و خونسردی نارنجک‌هایی به سمت خانه‌ها پرت می‌کند و پسر دیگر از سر انتقام باز همین کار را می‌کند.

پیام مثبت:

مهم‌ترین پیام این داستان، ظلم‌ستیزی و دفاع از مظلوم، امید و تسلیم‌ناپذیری، پرهیز از بدجنسی و کینه‌ورزی است.

امیدآفرینی:

ایلیا در مواجهه با مهیار دو بار شکست می‌خورد، خجالت‌زده و ناامید می‌شود اما یاد می‌گیرد باید در مواجهه با چالش‌های متفاوت راه‌های متفاوت را امتحان کند. او درنهایت نیز بر دشمن پیروز می‌گردد؛ که به معنای پیروزی نهایی حق علیه باطل است. هرچند که در دنیای واقعی ممکن است رسیدن به این پیروزی نهایی بسیار دور و زمان‌بر باشد.

خانواده‌محوری:

در داستان مهیار خانواده نقش قابل قبولی ایفا می‌کند.

ظلم‌ستیزی، مهمترین بعد شخصیت امیرعلی است تا او را تبدیل به الگوی مثبتی برای نوجوان کند. او مانند هر نوجوان یا هر انسان دیگری به خاطر شکست‌ها، سرزنش‌ها و تمسخرها، ناامید می‌شود اما یاد می‌گیرد که برای پیروزی و موفقیت باید راه ‌های دیگری را امتحان کند.

تا حدی به شخصیت مهیار و علت رفتارهایش پرداخته می‌شود. به طور کلی پیرنگ داستان منسجم است اما ایرادات جزئی وجود دارد، مثلا فاصله دو چهارشنبه سوری چندماه است و... . پیام‌ها برای مخاطب 8 سال نیز قابل درک است.