نقد و بررسی کتاب پنگوئنی که سردش بود

داستان این کتاب درباره پنگوئنی است که سردش است و نمی‌خواهد مانند دیگران پنگوئن‌ها برای شکار در آب سرد شنا کند. این داستان به پذیرش خود و درک تفاوت‌ها، دوستی، حل مسئله و کمک به یکدیگر می‌پردازد. در پایان کتاب اطلاعاتی درباره پنگوئن‌ها به کودک ارائه می‌شود.

یکی از نکات قابل توجه این است که افزایش روزافزون کتاب‌هایی با موضوعات پذیرش خود، پذیرش تفاوت‌ها و... ممکن است تاثیر عکس گذاشته و کودک را به سمت فردگرایی، خودمحوری و ... سوق دهد؛ بخصوص که در دوره فعلی این تفاوت‌ها می‌تواند انحرافات و اختلالات و به طور کلی اقلیت‌های جنسی را نیز دربر بگیرد و متاسفانه رد و نشان آن در برخی کتاب‌های کودک هم دیده شده است. پس چه بهتر که کتاب‌های مورد استفاده کودک از تنوع موضوعی برخوردار باشد، میان موضوعات مختلف تعادل برقرار شود و از بین کتاب‌های با موضوعات یکسان (بویژه موارد اشاره شده) بهترین گزینه‌ها انتخاب شود.

کتاب فعلی با توجه به اینکه پنگوئن ویژگی‌ای بر خلاف طبیعت وجودیش دارد و این مورد بعنوان تفاوت مطرح شده است، ممکن است کمی حساسات‌برانگیز باشد؛ هرچند نمی‌توان به صورت صد در صد گفت، اما بهتر است قبل از خرید این موضوع را با توجه به حساسیت‌های خود و سطح درک کودکتان ارزیابی کنید.

نکته دیر اینکه میلو از جانب والدینش کمک یا همدلی دریافت نمی‌کند و کلا والدین نقشی ندارند؛ در مقابل وقتی نهنگ به او پیشنهاد سفری می‌دهد که ممکن است خوشش بیاید، او قبول می‌کند. در زندگی حیوانی، این موضوع، قابل توجه و اهمیت نیست اما میلو صرفا یک حیوان نیست؛ او شخصیت کتاب کودک است و کودک می‌تواند با او همذات‌پنداری و در نتیجه، اعتماد به غریبه‌ها و قبول کمک آن‌ها، در نظرش بی خطر جلوه نماید. پس بهتر است اگر این کتاب را با فرزند خود خواندید، درباره درست یا غلط بودن این کار با او گفتگو و تبادل نظر کنید.

میلو، پنگوئن کوچولویی که بر خلاف هم‌نوعان و حتی مادر و پدرش، همیشه سردش است. او حتی برای شکار ماهی هم نمی‌تواند در اقیانوس سرد شیرجه بزند. نهنگ که از مشکل او باخبر شده است به میلو پیشنهاد می‌دهد همراهش به سفری برود که مطمئن است خوشش می‌آید و ... .