بررسی تخصصی کتاب Library Lion
شیر کتابخانه

دیدگاه کدومو

شیر کتابخانه، داستانی متفاوت از حیوانات است. شیر، سلطان جنگل که معمولاً برای همه ترسناک است، در این داستان، حیوانی است که انگار کمی بیشتر از انسانها میفهمد. وارد کتابخانه شده و تعجب و ترس همه را برانگیخته است، اما خیلی زود به همه میفهماند که با شیرهای دیگر در جنگل فرق میکند. کتاب دوست دارد و مایل است به همه کمک کند. این برای خانم مریودر، مدیر کتابخانه قابل پذیرش است. برای او فقط رعایت قوانین مهم است و شیر ما قوانین را میداند. اما برای آقای مکبی، مسئول ثبت نام نه. او که همیشه بخاطر دویدن در کتابخانه تذکر میشنید، حالا حضور یک شیر! برای او خیلی سنگین است. کتاب شیر کتابخانه، برندهی بهترین کتاب سال ۲۰۰۶ آمازون، میتواند جالب و خواندنی باشد.
شاخص های اثر
«گاهی برای سرپیچی از مقررات دلیل خوبی وجود دارد.» این جملهی طلایی، میتواند یگانه پیام داستان باشد. شیر در داستان، بهعنوان نمایندهی بیقانونترین موجود ازنظر انسانها، اتفاقاً حافظ قوانین است و اگر هم گاهی رعایت نکند، برای کار خود دلیل دارد. قوانین زاییدهی ذهن بشر است و میتواند، زیرسؤال برود، عوض شود، نادیده گرفته شود و... برای بیتوجهی به قانون باید دلیل موجهی داشت. اگر شیر نمیغرید، احتمالاً آقای مکبی خیال نداشت به مسئله رسیدگی کند. شاید بتوان گفت، داستان شیر کتابخانه، ولو درفضای غیرواقعی، داستان خوبیست برای تصویر یک ارتباط زیبا با حیوانات.
ادامه متنگذشته از مدال طلای سیر، بهعنوان منطقیترین حیوان داستانها، باید تشکری کنیم از خانم مریودر که پشت چهرهی غیرمنعطف مدیریتیاش، اتفاقاً قادر است موارد بیقانونی را از هم تفکیک کند. دویدن و غریدن شیر برای متوجه کردن مکبی، متفاوت است با دویدنهای همیشگی و پرسروصدای آقای مکبی؛ و خانم مریودر این را خوب میداند.
آنچه لازم است والدین بدانند
خواندن داستان شیر کتابخانه، تجربهی خوبیست برای ارتباط با حیوانات. هرچند که بسیار غیرواقعی مینماید اما تمرین تخیل خوبیست. از کودک بخواهید، جای عناصر شیر و کتابخانه را با عناصر دیگر عوض کند. مثلاً بهجای شیر در کتابخانه، یک انسان را قلمرو شیرها تصور کند، یا یک گوزن را در مترو! از برقرار کردن تعادل بین واقعیت و فانتزی در ذهن کودک غافل نشوید. به فراخور سن کودک، درمورد پیام داستان با او صحبت کنید. تصور کودک از قانون را بسنجید. از قوانین خانوادگی خود و دلایل رعایت نکردن قوانین توسط کودک را از او بپرسید. دربارهی ثابت بودن یا منعطف بودن قوانین با کودک خود صحبت کنید.
خلاصه: در کنار تمرین تخیل، در مورد دلایل زیرپا گذاشتن قوانین در خانواده یا حتی جامعه صحبت کنید.
با کودکان خود صحبت کنید درباره
بهجز شیر، چه حیوان یا موجود دیگری را میتوانی تصور کنی؟
اگر جای خانم مریودر بودی چه قوانینی برای کتابخانهات وضع میکردی؟
چرا آقای مکبی از شیر خوشش نمیآمد؟
میتوانی داستان را واقعیتر تعریف کنی؟ مثلا شیر به جای کتابخانه، وارد یک دهکده شود.
خلاصه: آیا قوانین، تحت هر شرایطی باید رعایت شوند؟
داستان کتاب
در یک کتابخانهی بزرگ و مرتب، خانم رئیسی مدیریت میکند که قوانین سختی دارد. در کتابخانهی او، سر و صدا و دویدن ممنوع است. جالب اینجاست که رعایت این قوانین برای همه واجب و کافی است. مهم نیست اگر کسی که وارد کتابخانه میشود، یک کودک باشد، بزرگسال باشد، یا اصلاً یک حیوان درنده باشد؛ قوانین کتابخانه را رعایت کند، کافیست. شیر داستان ما هم حتماً قوانین خانم مریودر را میداند که حتی بهتر از انسانها آنها را رعایت میکند. او انگار کمی با همنوعان خود متفاوت است. سروصدا نمیکند و پاهای پشمیاش، برای حفظ سکوت کتابخانه عالیست! برای خانم مریودر مهم نیست که او یک شیر است؛ شیر قوانین را رعایت میکند. اما انگار آقای مکبی، مسئول ثبت نام کتابخانه، چندان خوشش نیامده است. حضور حیوانات، آن هم یک شیر وحشی، در کتابخانه بیسابقه است. او حق دارد. اما شیر مهربانتر از آن است که کسی از او بترسد. به خانم مریودر کمک میکند، کتابها را مرتب کرده و به بچهها برای آوردن کتاب کمک میکند. جایزهی او، شرکت در ساعت کتابخوانی جمعی با بچههاست.
روزها گذشت، تا اینکه برای خانم مریودر یک اتفاق خطرناک افتاد؛ او برای آوردن یک کتاب، از صندلی افتاد و دستش شکست. و این شیر بود که باید آقای مکبی را خبر میکرد. اما آقای مکبی خیال نداشت که به شیر محل بگذارد. منظور حیوان زبانبسته را ملتفت نمیشد. حالا سلطان جنگل باید ابهت خود را با یک غرش اساسی به نمایش میگذاشت. شیر دو قانون را زیرپا گذاشته بود، دویدن و غریدن؛ همین کافی بود تا آقای مکبی به بهانهی گزارش به دفتر خانم مریودر برود و حقیقت را دریابد. اما دیگر دیر شده بود. شیر دریافته بود که بخاطر نارضایتی مکبی، دیگر جایی برای او در کتابخانه نیست. با رفتن او، تحمل وضعیت بیروح کتابخانه سخت بود. باید کاری کرد. آقای مکبی خودش خراب کرده بود و حالا خودش باید مسئله را حل میکرد.
جزئیات کتاب
کارگردان/ مولف: میچل نودسن_Michelle Knudsen
نویسنده/ مترجم: محبوبه نجفخانی
نام شخصیت ها:
شیر: شیر با ابهتی که با همنوعان خود متفاوت است؛ او عاشق کتاب است.
آقای مکبی: پیشخواندار کتابخانه است که ابتدا حضور شیر در کتابخانه به مذاق او خوش نمیآید.
خانم مریوِدر: مدیر بسیار منظام و سختگیر کتابخانه است و احساس میکند، شیر داستان قوانین او را خوب بلد است.
کشور سازنده: آمریکا
کمپانی سازنده: نشر آفرینگان(امور فنی: ققنوس)
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد