آنچه لازم است والدین بدانند
«اگر باور نمیکنید از خودش بپرسید»، این جملۀ پرتکرار برادلی است. او پسری است که کسی به او اعتماد ندارد و فرصت خوبی برای اثبات خودش به او داده نشده است. در روند داستان برادلی به یک پسر راستگو و منظم تبدیل میشود که به جای نفرتداشتن از همهچیز و همهکس، دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند.
در این داستان خشونت و پرخاشگری برادلی تقبیح شده و در طول داستان حل میشود؛ اما در اینمورد نظرِ فرزندتان را دربارۀ علت رفتارهای پرخاشگرانۀ برادلی بپرسید، همچنین با او دربارۀ شکل صحیح ابراز احساسات و واکنشهای هیجانی برادلی در موقعیتهای دشوار صحبت کنید و از او بخواهید خودش را در موقعیتهای مشابه تصور کرده و تصمیم بگیرد.
ناهنجاری واضح و پرتکرار داستان، دروغگویی است که در مسیر تغییر برادلی این صفت او از بین میرود و دیگر ترسی از راستگویی ندارد. توصیه میشود با فرزند خود در رابطه با علت دروغگوییهایی مکرر برادلی در ابتدای داستان صحبت کنید.
مصادیق خشونتی که بیان میشود به همراه رنج و نکوهش و طرد برای شخصیت اصلی است و اگر کودک با زمانیکه برادلی تنها و خشن است، همذاتپنداری کند، در طول داستان میتواند با او مسیر بهترشدن را در پیش بگیرد. ترس اصلی در این داستان ترس از تنهایی و مسخرهشدن است و با کمکهایی که مشاور مدرسه به برادلی میکند، این درک در خوانندۀ نوجوان شکل میگیرد که خودش میتواند بر ترسهایش غلبه کند، به جمع همسالان وارد شده و تشکیل گروه دوستی بدهد.
این داستان، غم و تنهایی برادلی را به خوبی به تصویر میکشد، بهتر است دربارۀ احساسات برادلی در موقعیتهای مختلف با فرزند خود گفتوگو کنید؛ زیرا ممکن است با او احساس همذاتپنداری کند. از آنجاییکه دوستی در این سنین برپایۀ اعتماد شکل میگیرد، توصیه میشود بهطور ویژه دربارۀ روابط دوستانۀ برادلی با جف (دوست جدیدش) و مشاور مدرسه، با فرزندتان گفتوگو کنید.
خلاصه:
توصیه میشود دربارۀ شکل صحیح ابراز احساسات در موقعیتهای دشوار با فرزند خود صحبت کنید.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر