آنچه لازم است والدین بدانند
«اگر باور نمیکنید از خودش بپرسید»، این جملۀ پرتکرار برادلی است. او پسری است که کسی به او اعتماد ندارد و فرصت خوبی برای اثبات خودش به او داده نشده است. در روند داستان برادلی به یک پسر راستگو و منظم تبدیل میشود که به جای نفرتداشتن از همهچیز و همهکس، دیگران را دوست دارد و دیگران نیز او را دوست دارند.
در این داستان خشونت و پرخاشگری برادلی تقبیح شده و در طول داستان حل میشود؛ اما در اینمورد نظرِ فرزندتان را دربارۀ علت رفتارهای پرخاشگرانۀ برادلی بپرسید، همچنین با او دربارۀ شکل صحیح ابراز احساسات و واکنشهای هیجانی برادلی در موقعیتهای دشوار صحبت کنید و از او بخواهید خودش را در موقعیتهای مشابه تصور کرده و تصمیم بگیرد.
ادامه متن با فرزندان خود صحبت کنید درباره
۱) چرا برادلی دروغ میگفت؟ اگر برادلی دروغ نمیگفت شرایط چه تغییری میکرد؟
۲) برادلی برای اینکه از جف حمایت و دفاع بکند، با دخترها دعوا کرد، او چه راههای دیگری برای حمایت از جف داشت؟
ادامه متن داستان اثر
برادلی چاکرز با اینکه پسری مهربان، خلاق و باهوش است؛ ولی خوبیها و تواناییهایش را فراموش کرده است. او پسربچهای خشن و پر از نفرت از چیزها و آدمهاست. او در مدرسه دوستی ندارد و هیچوقت تکالیفش را انجام نمیدهد. او حتی یک ستاره هم جلوی اسمش نیست. با همۀ اینها دانشآموز جدید کلاس، جف فیشکین برخلاف بقیه با او دوست میشود و به پیشنهاد «خانم ایبل»، معلم برادلی، والدینش اجازه میدهند تا با مشاور جدید مدرسه، کارلا دیویس ملاقات کند و کارلا به او کمک میکند تا مشکلاتش را حل کند و برادلی چاکرزِ مهربان و بااستعداد را دوباره زنده کند. برادلی با کمکهای خانم کارلا نمرات بهتری میگیرد و با همکلاسیهای خود ارتباط بهتری برقرار میکند.
ادامه متن
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر