آنچه لازم است والدین بدانند
ماکیا حتی در میان باقی یورفها احساس تنهایی میکند. او همیشه با دیدن والدین دوستانش (کریم و لیلیا) احساس کمبود و رشد نکردن دارد. این احساس زمانی که اِریل نوزاد را پیدا میکند باعث میشود تا او برای تنها نگذاشتن بچه تصمیم به بزرگ کردنش بگیرد. او در مسیر پیدا کردن خانواده و احساس تعلق به افراد یا مکانی خاص، تصمیم میگیرد خانواده خود را همراه نوزادی که مثل خودش تنها است از ابتدا بسازد. اهمیت وجود خانواده و نقش آنها در رشد فردی، برای مخاطب جوان واضح نشان داده میشود.
اتفاقات برای ماکیا در حالی رقم میخورد که او یک یورف جوان است و ما شاهد رشد شخصیت او همراه با اریل هستیم. ماکیا برای بزرگ کردن اریل و البته رشد خودش همراه او به فداکاریهای زیادی دست میزند. شخصیت اصلی اثر به مخاطب نشان میدهد که برای رشد روحی و بلوغ فکری باید با تغییرات زندگی شجاعانه مواجه شد و گاهی از خود گذشتگی کرد. این نکته میتواند با کمک گفتوگو والدین و الهام گرفتن از کشمکشهای شخصیت ماکیا برای مخاطب جوان به شکلی واضحتر بیان شود.
تاثیر انتخاب در آینده و زندگی انسان به خوبی در انیمه نمایش داده شده که میتواند نکته خوبی برای بحث و گفتوگو باشد. ماکیا با انتخاب مسیر مادری برای اِریل راه خود را از باقی یورفها جدا میکند و این مسئله زندگی خودش، اِریل و دیگران را دچار تغییرات میکند. اثر به بینندگان نوجوان و جوان خود نشان میدهد که هر انتخاب میتواند مجموعهای از پیامدهای مثبت و منفی را به دنبال داشته باشد.
امپراطوری مزارته دختران یورف را برای ادامه نسل و بچهدار شدن میدزدند و نگاه کاملا ابزاری نسبت به دختران کم سن در خیلی از صحنههای انیمه به شکلی انتقادی نشان داده شده است. لیلیا شخصیتی است که بیشترین آسیب را از این رفتار میبیند؛ تا حدی که به خودکشی فکر میکند. درک این نگاه انتقادی و نوع به تصویر کشیدن پیچیده آن در اثر میتواند برای برخی مخاطبان خصوصا افراد نوجوان گیجکننده و نامفهوم باشد.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد ماکیا : زمانی که گل موعود شکوفه می دهد