آنچه لازم است والدین بدانند
انیمهی «قلعهی متحرک هاول» با اقتباس از رمانی به همین نام به قلم «دایانا واین جونز» بریتانیایی ساخته شده است. این سینمایی، دهمین اثر از هایائو میازاکی است که در بین طرفداران انیمه به اثری محبوب بدل شده است.
سوفی در این انیمه، به قلعهی سرد و بیروح و کثیف هاول که بهنوعی غار تنهایی اوست وارد میشود. او کارش را با تمیزکردن محیط قلعه شروع میکند که میتواند بازتابی از درون آشفتهی هاول و خودش باشد. این پاکسازی بیرونی در آخر به پاکشدن درونی ختم میشود و اسباب موفقیت سوفی و هاول و دیگران را نیز به وجود میآورد. قلعهای که در سکانسهای اولیهی فیلم کاملاً سرد، تاریک و کهنه است و گرد و غبار از تمام نقاط آن فرو میریزد همچون خود هاول که تنها و بدون هدف زندگی میکند با ورود سوفی که نماد عشق و زندگی است جانی تازه میگیرد. شاید در ابتدا این سوفی باشد که به هاول نیاز دارد تا طلسم ایجاد شده بر روی خود را از بین ببرد و دوباره جوان شود، ولی در ادامهی داستان، شدت احتیاج روح تشنهی هاول به سوفی نیز آشکار میشود. سوفی نیز همچون هاول در تنهایی و طلسم پیری خود گیر افتاده است. این دو فرد در واقع یک درد مشترک دارند که این درد، انگیزهی آنها برای ادامهی رابطه و از پای ننشستن است و همین درد است که آنان را به سمت نجات یافتن هدایت میکند. در این خصوص شما میتوانید از اثرات شفابخش خودسازی که بهنوعی کمک به خود و حتی به دیگران محسوب میشود صحبت کنید و به فرزندان خود بیاموزید تا زمانی که نتوانیم خودمان را اصلاح کنیم، هیچ چیز در اطراف ما تغییر نخواهد کرد.
دربارهی شخصیت سوفی، در طی داستان بهتدریج متوجه میشویم که زمانی او به اندازهی کافی قوی میشود که بتواند روی پاهای خود بایستد و به این ترتیب نفرین او هم ضعیف میشود. با ضعیفترشدن نفرین در طول داستان، ظاهر واقعی سوفی آشکار میشود. او بالاخره ضعف اعتماد به نفسش را که نشأتگرفته از زیبانبودن یا مهمنبودنش میدانست از سر گذراند و با کمک به دیگران و دیدن ثمرات آن متوجه عمق و معنای زیبایی شد. او دانست که زیبایی از درون انسان نمایان میشود، نه از سطح و ظاهر. این یک پیام مهم است که میتواند موضوع گفتوگوی شما با فرزندتان قرار گیرد. در عصری که ظاهرنمایی بر خودسازی و اندیشهورزی ارجحیت یافته است، توجه به این موضوع و پررنگکردن آن در داستان این انیمه میتواند فرزند شما را نسبت به این امر دغدغهمند کند.
درب چندرنگ ورودی قلعه، هر رنگش حکایتی از ابعاد وجودی هاول دارد؛ مثلاً رنگ قرمز که به محل زندگی سوفی نزدیک بود پس از دلباختن به او و برای کمک کردن به سوفی ساخته شده بود. رنگ سیاه که منطقهی ممنوعه بود و هیچکس نمیدانست به کجا باز میشود اعماق ناخودآگاه و تاریک شخصیت هاول را نشان میداد. در مخاطرات داستان سوفی برای نجات جان هاول از در سیاه قلعه عبور میکند. با ورود به این سیاهی، او کودکی هاول را میبیند و متوجه میشود که چگونه با کالسیفر آشنا شده و رابطهی آنها چه بوده است. درواقع، هاول کالسیفر را که ستارهای در حال سقوط بود نجات داده است. به این صورت که ستاره را میخورد و قلبش را به او میدهد تا کالسیفر بتواند زنده بماند. کالسیفر نهتنها قلب قلعه است، بلکه همانطور که قبلاً هم ذکر شد، قلب واقعی هاول هم هست. وقتی کالسیفر در دوران کودکی خود هاول را ملاقات میکند، قلب هاول را میگیرد. همین نکته نشان میدهد که هاول واقعاً عاشق سوفی شده است، زیرا کالسیفر قلب اوست و سوفی آن را گرم میکند. بارها توسط هاول هم به تمایزهایی که کالسیفر بین سوفی و دیگران قائل میشود اشاره شده است. ژانر عاشقانهی این اثر در قالب استعارهها و کنایاتی از این قبیل خود را نشان میدهد.
یکی از مهمترین پیامهای این انیمه پیام ضدجنگ آن است. همه خوب میدانیم که صلح همیشه بر جنگ ارجحیت دارد. زمانی که میتوان صلح کرد احتیاجی به جنگ و خونریزی و نابودگری نیست، اما در اینجا ممکن است یک سؤال برای فرزند شما بهوجود آید. آن هم اینکه اگر یکی از طرفین دعوا قواعد صلح را زیر پا بگذارد، در آن زمان چه باید کرد؟ در اینجا شما میتوانید قوانین بینالمللی را برای فرزندان خود توضیح دهید و آنان را با سازوکار این موضوعات آشنا کنید.
در جریان یک جلسهی پرسش و پاسخ، توشیو سوزوکی، تهیهکنندهی این انیمه، این نکته را فاش کرد که میازاکی یک پیشدرآمد کوتاه در رابطه با داستان زندگی گذشتهی هاول، به نام «روزی که یک ستاره خریدم» (The Day I Bought a Star)، ساخته است. بهعنوان خلاصهی داستان، هم جادوگر ویست و هم مادام سالیمان آرزوی مالکیت قلب هاول را دارند. اما هاول در آخر هر دوی آنها را رد میکند و به همین دلیل جادوگر ویست او را تعقیب میکند و مادام سالیمان خدمتکارانی شبیه به او برای خود نگه میدارد.
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : ملودی حیدری
۲۷ مرداد ۱۴۰۳
خیلی قشنگ بود و ارزش 1000بار دیدن رو هم داشت ولی ممکنه برای سن زیر 10 سال کمی ترس ناک باشد
بزرگسال
توسط : یگانه عسگری
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
عالی کلی پیام آموزشی داشت که یکیش دوست داشتن خودت بود
بزرگسال
توسط : mim mamani
۱۰ دی ۱۴۰۲
فوق العاده ترسناک و مبهم بود .چهره پیرزن و شمایل کلاغ طور پسر و پر از صحنه هایی که مناسب افراد دارای تریپوفوبیا نبود
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد قلعه متحرک هاول