شخصیتها:
اتوساکا یو : نوجوانی که از قدرت تسخیر بدن افراد برای 5 ثانیه اش در جهت بهتر شدن وضعیت تحصیلی و منافع شخصیاش استفاده میکند. یو در طول اثر متوجه نیروی واقعی خود یعنی دزدیدن تواناییهای نوجوان دیگری با قدرتهای متفاوت میشود و برای هدفی والا از آن استفاده میکند . او به نائو توموری نیز علاقمند میشود.
توموری نائو : دانشجوی سال اولی و رئیس شورای دانش آموزی آکادمی هوشینومی است . او که خود قدرت نامرئی شدن دارد ، موظف به پیدا کردن و هشدار دادن به افرادی با توانایی های فراطبیعی است. نائو به سراغ یو میرود و او را به دلیل توانمندیاش به عضوی از شورای دانش آموزی دعوت میکند. در ادامه نیز به او علاقمند میشود.
اتوساکا آیومی : خواهر کوچک و دلسوز یو است که قدرت ویرانگری دارد.
اتوساکا شونسکه : برادر بزرگتر یو و آیومی است که از قدرت سفر در زمان برخوردار است. او که برای نجات دارندگان قدرت ، آکادمی هوشینومی را از طریق سفر در زمان ایجاد کرده است ، به دلیل استفاده از این قدرت نابینا میشود و دیگر قادر به سفر در زمان نیست. شونسکه تصمیم میگیرد تا با پاک کردن حافظه یو و آیومی مسیری جدا و به دور از خطر برای آنها ایجاد کند.
آکادمی هوشینومی : دانشگاهی به ظاهر تحصیلی اما به هدف جمع آوری نوجوانانی که از توانمندی فراطبیعی برخوردار هستند. ماموریت اصلی بر عهده شورای دانش آموزی این آکادمی است . این شورا به دنبال اطمینان از ایمنی دارندگان قدرت از سازمان هایی است که به دنبال بهرهبرداری از قدرت آنهاست . همانند کاری که با برادر نائو کردند.
داستان اثر:
یو که در ابتدا از توانایی اش برای خود ، زندگی تحصیلی و اجتماعی فربیکارانه را ساخته بود ، بار دیگر از طریق استفاده از آن برای تقلب و رفتن در مدرسهای نمونه استفاده کرد. او پس از موفقیت در این مرحله به طور غیر منتظرهای با نائو توموری مواجه میشود. یو پس از آشنایی و فهمیدن درباره موقتی بودن تواناییاش توسط نائو به آکادمی هوشینومی منتقل میشود و به عضویت شورای دانش آموزی آنجا در می آید. اعضای دیگر این شورا هرکدام نیرویهای متفاوتی دارند که در مسیر پیدا کردن نوجوانانی با تواناییهای فراطبیعی به آنها کمک میکند. یو ، نائو و اعضای دیگر شورای دانش آموزی در این مسیر نوجوانان زیادی را متوجه وضعیت موقتی که با این توانایی بدست آورده اند و دعوت به حضور در آکادمی هوشینومی میکنند.
پس از مدتها، در یکی از جلسات شورا، متوجه فردی با قدرت ویرانگری میشوند و این موضوع زمانی پیچیده میشود که به آیومی مشکوک هستند. آنها علیرغم تلاشهای زیادی برای مطمئن شدن از توانایی آیومی نتوانستند از او محافظت کنند و با حادثه تلخی که برای آیومی در مدرسه افتاد ، نیروی ویرانگری او فعال شده و کشته میشود. یو که بعد از این ماجرا افسرده میشود و وضعیت اصلا خوبی ندارد ، سعی میکند تا دوباره از نیرویش برای اعمال ناشایست استفاده کند اما با نائو مواجه میشود و با کمک های او بار دیگر سرپا میگردد.
بعد از مدتی کوتاه یو متوجه خاطراتی در حافظهاش میشود که در گذشته وجود نداشتند. او متوجه میشود که قبلا همراه برادر بزرگتری که هرگز او را به یاد نمیآورد و دیگر دارندگان قدرت توسط سازمانی دستگیر شده و درحال نقشه ای برای فرار هستند و پس از موفقیت برادرش در سفر در زمان ، توانستهاند به زندگی عادی برگردند . این درحالیست که شونسکه همچنان برای محافظت از دارندگان قدرت تلاش میکند و توانسته موفقیتهای زیادی کسب کند. یو همچنین متوجه توانایی اصلیاش یعنی دزدیدن توانایی دیگران میشود و به عنوان فردی که قدرتش از همه بالاتر است تصمیم میگیرد تا با گرفتن نیروی برادر نابینایش در زمان سفر کند و خواهر کوچکترشان را نجات دهند و موفق نیز میشود.
بعد از این ماجرا حادثه تلخ دیگری رخ میدهد که یو تصمیم میگیرد پس از اعتراف به علاقه خود به نائو به سراسر جهان سفر کند و تا قبل از پایان نوجوانی و نابودی نیرویش ، نیروی تمام صاحبان قدرت را به سمت خود جذب کند تا خطرهای احتمالی را از بین ببرد. او که در این مسیر سختی های زیادی را تحمل میکند پس از پایان ماموریتش برمیگردد و بار دیگر با نائو ملاقات میکند با اینکه به طور واضح او را به یاد نیاورده است.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد شارلوت