نقد و بررسی انیمیشن پسر فضایی (Astro Kid (Terra Willy))

چرا 8 سال؟

داستان در یک سیاره ناشناخته می‌گذرد. جایی که هر لحظه با یک موجود عجیب و یا یک گیاه عجیب و غریب مواجه هستیم. هیولاهای بزرگی به نام هیولای سنگی به صورت مداوم ویلی را تهدید کرده و قصد دارند او را بخورند! و البته خطرات متعدد دیگر که به اصطلاح از زمین و آسمان برای ویلی می‌بارد! البته این میزان از ترس و اضطراب برای بچه‌های بالای 8 سال آسیب‌زا نخواهد بود.

نقش ما چیست؟

داستان این انیمیشن در یک سیاره ناشناخته می‌گذرد و پسری که در اثر تخریب سفینه فضایی‌شان ناخواسته در آنجا فرود می‌آید. پدر و مادر او دانشمندان فضایی هستند و او را طوری تربیت کرده‌اند که از خطر نمی‌ترسد و بلکه به عنوان یک کشف و کاوش جدید به آن نگاه می‌کند. او در کنار والدینش در حال کاوش است و آن‌ها مسئولیت عکاسی از چیزهای جدیدی که در فضا کشف کرده‌اند را به او می‌دهند. این رفتار آن‌ها برای والدین می‌تواند آموزنده باشد. در واقع چیزی که باعث شجاعت بچه‌ها خواهد شد، نحوه رفتار ما و کنش ما در مقابل اتفاقات تلخ و شیرین زندگی است. اگر آن‌ها ببینند که والدین در مواجهه با خطرات و بحران‌ها خونسردی خود را حفظ می‌کنند و به دنبال راه حل هستند، حتما آن‌ها نیز همین مسیر را در پیش می‌گیرند و می‌توانند در شرایطی که دیگر والدین را در کنار خود ندارند رفتار درستی بروز داده و عملکرد صحیحی داشته باشند. ویلی و خانواده‌اش در واقع کاوشگران فضایی بودند و ویلی به جمع‌آوری اطلاعات در سیاره ناشناخته با عکاسی از حیوانات و گیاهان آنچه می‌پرداخت. جستجوگری و کاوشگری همیشه برای بچه‌ها جذاب است. چرا که آن‌ها دوست دارند جهان را کشف کنند. شما هم می‌توانید بستر این جستجوگری را برایشان فراهم کنید. طبیعتگردی یکی از بهترین راه‌های شناخت و جستجو است و می‌تواند حس کنجکاوی بچه‌ها را ارضا کند. یکی از راه‌های دیگر خرید اسبا‌ب بازی‌هایی است که به ساخت یک چیز جدید و یا حل یک معما ختم می‌شوند. شما می‌توانید درباره داستان اثر و پیام‌ها آن با فرزندان خود گفتگو کنید و از آن‌ها سوال کنید: به نظر تو چرا ویلی آرامش خود را حفظ می‌کرد و سعی داشت اضطرابش را مدیریت کند؟ اگر تو جای او بودی چه می‌کردی؟ آیا تو هم به فضا و فضانوردی علاقه داری؟ به نظر تو چطور می‌شود یک فضانورد شد؟

شخصیت‌ها:

ویلیام (ویلی): پسر ده ساله‌ای که بسیار کنجکاو و باهوش است و در جریان یک اتفاق وارد سیاره‌ای ناشناخته می‌شود. باگ: ربات هوشمند و سخنگویی که ماموریت دارد از ویلی مراقبت کند. فلش: حیوان بامزه و مهربانی در سیاره ناشناخته که رفتاری شبیه به سگ دارد. وفادار است و البته جثه‌ای بسیار بزرگ دارد. او به ویلی کمک کند تا از خطرات سیاره در امان باشد و یک بار نیز او را از خطر مرگ نجات می‌دهد.

داستان اثر:

ویلی به همراه پدر و مادرش در سفینه فضایی مستقر در ایستگاه فضایی، زندگی می‌کند. درست وقتی آن‌ها تصمیم دارند به زمین بازگردند، یک شهاب‌سنگ با سفینه‌شان برخورد کرده و آن را تخریب می‌کند. ویلی و پدر و مادرش از یکدیگر جدا می‌شوند. ویلی که به توصیه پدر، سوار سفینه نجات شده بود، به بیرون پرتاب شده و در سیاره‌ای ناشناخته فرود می‌آید. رباتی به نام باگ که برای شرایط این چنینی، طراحی شده روشن شده و خود را به ویلی معرفی می‌کند. حالا باگ و ویلی تنها در جایی ناشناخته هستند که خطرات بسیاری در کمینشان است. آن‌ها باید منتظر سفینه جستجوگر بمانند که برای نجاتشان خواهد آمد. اما از آنجا که این انتظار طولانی می‌شود، یاد می‌گیرند که چطور در این سیاره زنده بمانند! هر روز کشف جدید و البته خطر جدیدی در انتظارشان است. زمان زیادی می‌گذرد تا اینکه باتری باگ تمام شده و خاموش می‌شود. ویلی برای یافتن باتری او، دل به دریا زده و به محل فرود سفینه‌شان که پر از هیولاهای سنگی و خطرناک است، بازمی‌گردد. او با کمک فلش، موفق می‌شود تا باتری را پیدا کرده و باگ را روشن کند. با ارسال سیگنال توسط باگ به سفینه جستجوگر، بالاخره آن‌ها نجات می‌یابند و ویلی، پدر و مادرش را ملاقات می‌کند.