نقد و بررسی انیمیشن کوکو (Coco)

کارتون کوکو بهترن بود وقتی این کاتون امد نگاه کردم یک حس عجبی دارد

رویای عجیبیه

بهترین فیلم سینمایی بود که دیدم واقعا عالی بود پیشنهاد میکنم شما هم ببینید

بهترین فیلم سینمایی بود که دیدم واقعا عالی بود پیشنهاد میکنم شما هم ببینید

سلام لطفا نقد کوکو 2 رو هم برید تا ببینیم می تونیم پخش کنیم برای بچه ها یا نه

عالی

عالی

عالی

عالی

خوب بود بد نبود می تونست بهتر بشه

انیمیشن نکات قابل توجه زیادی دارد که از نگاه تربیتی ظرفیت پرداختن بدانها وجود دارد و متاسفانه کدومو از آن غافل است

پررنگ‌ترین مفهومی که این انیمیشن قصد دارد به کودک انتقال دهد، نقش خانواده است. در ابتدای انیمیشن \" خانواده \" مانع پیشرفت، رشد، و رسیدن به آرزوهاست اما به مرور کودک این را در می‌یابد که در مواقع خطر هیچکس اندازه‌ی خانواده نمیتواند نجات بخش باشد. نحوه‌ی تعامل صحیح، مطرح کردن خواسته‌ها با خانواده از دیگر نکاتی است که میشود به آن تکیه کرد. به علاوه این انیمیشن تلاش برای رویاها و ناامید نشدن و خود باوری را در بر دارد.

میگل پسر دوازده ساله ای ست که در خانواده ی ریورا زندگی میکند که در آن موسیقی از چند نسل قبل تر ممنوع شده است. از آن هنگامیکه زنی بنام ماما آمیلدا توسط همسر موسیقی دان خود ترک میشود و او مجبور میشود تنها دختر خود را به تنهایی بزرگ کند میگل اما با وجودتمامی فشار ها از سوی مادر مادر مادربزرگش، عاشق موسیقی است و همواره این شعار معروف ارنستو دلاکروز که الگو و اسطوره ی زندگی اوست را دنبال میکند (برای رسیدن به رویایت هرکاری که لازم است انجام بده) بنابراین او تصمیم میگیرد تا توانایی خود را در مسابقه استعداد یابی ثابت کند اما مادربزرگ میفهمد و گیتار او را میشکند او مجبور به دزدیدن گیتار دلاکروز میشود اما این راه او را بدنیای مردگان میکشاند او در آنجا با هنرمند خوش ذاتی بنام هکتور و تمامی اعضای مرده خانواده خود ملاقات میکند از جمله ماما آمیلدا. او تا طلوع آفتاب فرصت بازگشت بدنیای زندگان را دارد وگرنه برای همیشه در آن دنیا گیر خواهد کرد اعضای خانواده اش میخواهند او را بشرط آنکه دنبال موسیقی نرود بدنیا برگردانند اما میگل با آنان مخالفت کرده و از دست آنها مبگریزد و به جست و جوی دلاکروز محبوبش که گمان میکند پدر مادر مادربزرگش است میرود تا از او بخواهد که او را بدنیا بازگرداند. در مسابقه ای شرکت میکند که جایزه اش رفتن نزد دلاکروز است اما خانواده بار دیگر او را می یابند و میگل دوباره اقدام به فرار میکند. در نهایت او با کمک برنده مسابقه پیش دلاکروز میرود اما ناگهان متوجه میشود که دلاکروز آن مرد را میشناسد چرا که او هکتور آهنگساز دلاکروز بوده است و تمامی آهنگهایی که دلاکروز را معروف کرده اند متعلق به هکتور بوده که توسط ارنستو دلاکروز به قتل رسیده و آهنگ هایش دزدیده شده اند میگل سرخورده از شنیدن این راز همراه هکتور توسط دلاکروز به چاهی عمیق انداخته می شود اما در آنجا پی میبرد که هکتور جد وی می باشد مردی که بخاطر به قتل رسیدن هرگز نتوانسته به نزد خانواده برگرده و مطرود شده. و چون در دنیای زندگان فراموش شده اکنون درحال محو شدن و نابودی ابدی است. میگل به او قول میدهد که پیش از محو شدن هکتور به دنیا بازگردد و عکس او را لب طاقچه بگذارد.(اشاره به یک باور مکزیکی) اما عکس در دست دلاکروز است میگل و خانواده سعی در پس گرفتن عکس دارند اما موفق نمیشوند ارنستو عکس را از بین میبرد اما طی ماجرا هایی راز دلاکروز بر تمامی مردگان شهر فاش میشود و از سوی آنها طرد می شود در نهایت بار دیگر میمیرد عاقبت میگل به دنیای زندگان باز میگردد به نزد مامان کوکو میرود و سعی در به یاد آوردن هکتور توسط مامان کوکو که اکنون دچار آلزایمر می باشد میکند کوکو پدر را بخاطر نمی آورد میگل در اوج ناامیدی به سراغ گیتار هکتور میرود و شروع به نواختن آهنگی میکند که هکتور برای دخترش مینواخته آهنگ حافظه ی خاموش کوکو را بیدار میکند و او پدر را بخاطر می آورد عکسی از پدر را نشان میدهد که در روز مردگان سال بعد کنار عکس مامان کوکو قرار میگیرد. و عاقبت تنفر خانواده از موسیقی از بین میرود در این انیمیشن موسیقی و اثر آن در روح و قلب و زندگی انسان نمایش داده میشود و اصرار میگل برای رسیدن به رویای خویش اما اگر در خانواده ای این گزینه مورد پسند نیست لازم است به کودکان یادآور شویم که هر کس رویای منحصر به خود را دارد و باید بدنبال استعداد خویش برود. اگر قرار است انیمیشنی به کودکان راهی برای درک مسئله مرگ نشان دهد کوکو بهترین و سرگرم کننده ترین نمونه است البته این نکته که دلاکروز در دنیای مردگان بجای آنکه عقوبت اعمال پلید خود را پس بدهد همچنان در سرخوشی و راحتی زندگی میکند با آموزه های دینی ما مغایرت دارد و ما باید به فرزندانمان یادآوری کنیم که انسان نمیتواند از عقوبت اعمال دنیای خود قسر در برود و سعی در تشویق آنها به انجام اعمال درست کنیم در گوشه هایی از فیلم نوشیدن شراب و چند صحنه ی عاشقانه وجود دارد که بهتر است والدین از آن باخبر باشند کوکو شاهکاری درباره ی ریشه های اجداد و اهمیت و مفهوم خانواده و احترام به مردگان و حمایت خانواده در رسیدن بچه ها به رویاهایشان است. خانواده میتواند درباره ی تلاش میگل در رسیدن به رویایش و راهی که میگل در پیش گرفته بود صحبت کنند، همچنین درباره ی دزدیدن گیتار توسط میگل و گوش ندادن حرف خانواده که البته میگل پشیمان میشود و عذر خواهی میکند. درین اثر چند صحنه ی خشن مانند درگیری خانواده با محافظان دلاکروز یا مسموم.کردنه هکتور توسط دلاکروز، پرت کردن کفش به سمت یگ ولگرد وجود دارد که لازم است درباره آنها با کودکان بحث و گفتگو شود، صحنه های ترسناکی هم مانند دنیای مردگان و اسکلتها و درگیری و تعقیب و گریز و.پرت شدن میگل و هکتور در ته چاه یا مرگ دلاکروز نیزوجود دارد که البته چون بیشتر جنبه فانتزی و خنده دار دارند میتواند از ترس و خشونت ماجرا بکاهد.

بنظرم این اثر بخاطر تاکیدش رو خانواده خیلی برای بچه ها خوبه درعین این که سرگرم کننده است.