نقد و بررسی انیمیشن کاتاک نهنگ سفید شجاع (Katak: The Brave Beluga)

شکار نهنگ قاتل و خوردن فوک‌ها در یک صحنه بطور غیرمستقیم نمایش داده شده است. گاهی هم کاتاک و خانواده‌اش در آستانۀ خفه شدن قرار دارد اما زود نجات پیدا می‌کند.

تعقیب و گریزها، ظاهر نهنگ قاتل و خرس قطبی شکارچی و خطر مرگ برای خانواده کمی دلهره‌آور است.

همسالان و خواهر و برادرکاتاک او را تمسخر می‌کنند. آنها به دلیل اینکه کاتاک دیر به سن بلوغ رسیده است، به او لقب «ماهی گُلی» اطلاق کرده‌اند. هرچند در پایان عذرخواهی می‌کنند، اما عمل برچسب‌زنی اتفاق افتاده است.

کوچکی جثه، به معنای ضعیف و بی‌خاصیت بودن نیست. کاتاک با وجود افزایش سن، تغییرات ظاهری بلوغ را به کندی گذرانده است و این امر موجب تمسخر اطرافیان و خودکم‌بینی‌اش شده است. اما او با نجات پدربزرگ، غلبه بر نایف و جمع کردن خانواده در کنار هم ثابت کرد که بزرگ شده است و توانایی‌های زیادی دارد.

از طرفی دیگر، رفاقت جکلین و کاتاک، بیان‌کنندۀ این است که تفاوت‌ها مانع دوستی نیستند. در دنیای واقعی هم می‌بینیم که برخی حیوانات متفاوت با یکدیگر مهربان هستند.

کاتاک در میان اعضای خانواده تنها کسی است که با مادربزرگ ارتباط صمیمی برقرار کرده است و میراث او را محترم می‌شمارد. او برخلاف دیگران، خاطرات او را می‌شنود و باور می‌کند. و همین ویژگی او را از دیگران متمایز کرده و موجب نجات پدربزرگ می‌شود.

جکلین، دختر جیک نایف، با قاتل بودن پدرش مخالف است و حاضر است با کاتاک دوست و همراه شود. گاهی به پدر بی‌احترامی می‌کند اما زود پشیمان می‌شود. البته نباید فراموش کرد که شکار ضامن بقای حیوانات است.

پدر و مادر کاتاک در بیشتر اوقات منفعل هستند و درک درستی از فرزندشان ندارند اما مادربزرگ به نوه‌اش باور دارد و او را برای نجات پدربزرگ تشویق می‌کند.