بررسی تخصصی انیمیشن Smallfoot
پاکوچولو

دیدگاه کدومو

انیمیشن «پاکوچولو» داستان موجودات افسانهای بهنام یتی است که سالها با دانستههای اشتباهی خودشان زندگی خوبی داشتند تا اینکه با پیداکردن یک انسان، متوجه میشوند دنیایی که در آن زندگی میکنند فراتر از تصور آنهاست. این انیمیشن فانتزی و کمدی، مخاطب را به راستگویی و جستوجو برای کشف حقیقت تشویق میکند و سختیها و شیرینیهای این راه را در ماجراجویی یتیها نمایش میدهد. کودکان میتوانند با راهنمایی والدین درسهای خوبی از این انیمیشن بگیرند.
شاخص های اثر
در این انیمیشن کمدی، صحنههایی از ضربهخوردن شخصیتها بهصورت خندهداری وجود دارد؛ مثل سقوطکردن یتیها در برف، برخورد محکم موتور به پرسی و برخورد میگو به درختان. انسانها از یتیها میترسند و در صحنههایی به سمت آنها شلیک میکنند؛ اما به کسی آسیبی وارد نمیشود. نقاشیهایی روی دیوارها وجود دارد که جنگ انسانها و یتیها را نشان میدهد؛ اما در پایان انسانها متوجه میشوند که یتیها موجودات مهربانی هستند و با آنها رابطۀ دوستانهای برقرار میکنند.
ادامه متناین انیمیشن کمدی است و بیشتر لحظات آن شاد و خندهدار است؛ اما صحنههای کوتاه ناراحتکنندهای هم پیش میآید، مانند زمانیکه میگو اعلام میکند یک پاکوچولو (انسان) دیده است، ولی یتیها فکر میکنند او دروغگوست و میگو را از دهکده طرد میکنند. در طول این داستان یتیها و انسانها از یکدیگر میترسند. رهبر یتیها میگو را به زیرزمین مخفیاش میبرد و از رفتارهای وحشیانۀ انسانها با یتیها میگوید و میگو را نگران و وحشتزده میکند. انسانها وقتی یتیها را در شهر میبینند، آنها را تعقیب میکنند و به سمتشان شلیک میکنند؛ اما در نهایت این ترس و دشمنی به دوستی تبدیل میشود. در یک صحنه درحالیکه تصور میکنیم پرسی انسان خوبی است، به میگو شلیک میکند. بعداً متوجه میشویم برای محافظت از میگو این کار را کرده است.
ادامه متندر صحنههای کوتاهی کلمات ناپسندی شنیده میشود، میگو به دوستش میگوید "احمق" و او را ناراحت میکند. او زمانیکه از کارهای خودش ناراحت است، میگوید حس میکنم یک "عوضی" هستم.
اهمیت کنجکاوی، کشف حقیقت و راستگویی، مهمترین پیامهای این انیمیشن هستند. یتیها، سالها با دانستههای اشتباه خود زندگی شادی را میگذرانند. رهبر یتیها برای محافظت از آنها، دربارۀ پاکوچولوها (انسانها) و تاریخ زندگیشان دروغ میگوید؛ اما ماجراهای بعدی به او میفهماند دروغگویی حتی اگر با نیت خوبی انجام شود، باز هم اشتباه است. یتیها یاد میگیرند کنجکاوی و سؤالپرسیدن آنها را به کشف حقیقت میرساند، حتی اگر کشف حقیقت سخت باشد. در طرف دیگر داستان، انسانی هست که میخواهد با نمایش یک یتی جعلی معروف شود و پول بیشتری بهدست بیاورد؛ اما درنهایت زندگی و شهرتش را بهخطر میاندازد تا یتیها را نجات دهد. دوستش به او میگوید که تو حالا چیز باارزشتری داری: درستی و صداقت. یتیها و انسانها یکدیگر را هیولا میدانند و از هم دوری میکنند؛ اما آنها یاد میگیرند که ترس از ناشناختهها نباید مانعشان شود. انسانها و یتیها کمکم شروع به شناخت یکدیگر میکنند و موفق میشوند رابطۀ دوستانهای را جایگزین سالها دشمنی کنند. یتی جوان داستان، در کنار دوستانش و با کمک آنها موفق میشود حقیقت را دربارۀ انسانها به همه ثابت کند. این دوستان یکدیگر را به کنجکاوی تشویق میکنند و به یکدیگر شجاعت میدهند تا برای کشف حقیقت خطر کنند. نقش پدران هم در این انیمیشن پررنگ است. پدر میگو او را به راستگویی تشویق میکند و از او میخواهد مردم دهکده را دربارۀ حقیقت، آگاه کند. پدر میچی او را دوست دارد و سعی دارد از دخترش و همۀ یتیها مراقبت کند. هرچند در ابتدا به همه دروغ میگوید؛ اما این کار او، از سر دلسوزی است و درنهایت کار درست را برای دخترش و یتیها انجام میدهد.
ادامه متن«میگو» یتی شجاع و راستگویی است. گفتن حقیقت دربارۀ دیدن یک انسان، برای او دردسرساز میشود، با این حال، او حاضر نیست دروغ بگوید. او برای کشف حقیقت دربارۀ وجودداشتن، یا نداشتن انسانها خطر میکند و بالاخره موفق میشود وجود انسانها را به همه ثابت کند. او فداکار است و زمانی که یتیها از دست انسانها فرار میکنند، خودش را طعمه میکند تا حواس انسانها پرت شود و دوستانش به خانه برسند. محافظ سنگها همیشه در فکر محافظت از یتیهاست، هرچند از راه اشتباهی این کار را میکند و به آنها دروغ میگوید؛ اما دخترش و یتیها را دوست دارد و زمانیکه آنها تحت تعقیب انسانها قرار میگیرند، او از یتیها دفاع میکند. میچی دختر کنجکاوی است. او با اینکه پدرش را دوست دارد، با او دربارۀ وجودنداشتن پاکوچولوها مخالف است و دوست دارد حقیقت را دربارۀ پاکوچولوها کشف کند.
ادامه متنآنچه لازم است والدین بدانند
انیمیشن «پاکوچولو» دربارۀ موجودات افسانهای بهنام یتی است که سالها با دانستههای اشتباه خودشان زندگی کردند؛ اما حالا گروهی از یتیهای جوان حقیقتهای جدیدی را کشف میکنند.
این انیمیشن بهخوبی جستوجو برای کشف حقیقت و اهمیت راستگویی را به کودکان نشان میدهد.
شما فرزندان خود را بهتر میشناسید، اگر فکر میکنید فهم پیام داستان یا علت وقایع برایشان دشوار است، با یک پرسش و پاسخ ساده و قابل فهم، آنها را در فهم روند داستان یاری کنید.
ممکن است کودکان از قهرمان داستان، «میگو»، الگو بگیرند، در اینصورت درکنار گفتوگو دربارۀ ویژگیهای مثبت میگو، میتوانید به اشتباه او در دروغگفتن به دوستانش و پشیمانی او از این بابت اشاره کنید.
با توجه به اینکه میگو و میچی در مقابل حرفهای بزرگترها ایستادگی میکنند و رهبر سنگها در مقام یک پدر به دخترش و تمام یتیها دروغ میگوید، بهتر است کودکان را متوجه دلسوزبودن پدر داستان بکنید و با آنها دربارۀ لزوم احترام به سنتها و حدود آن صحبت کنید. در گفتوگو با کودکان به آنها توضیح دهید که بهترین روش برای بیان عقاید مخالف با بزرگترها چیست. میتوانید به علاقه و احترام شخصیتهای داستان نسبت به بزرگترهایشان اشاره کنید.
ترس متقابل یتیها و انسانها از یکدیگر که درنهایت به دوستی تبدیل میشود، موضوع خوبی است تا با توجه به آن، به روابط اجتماعی کودکتان کمک کنید و به آنها توضیح دهید ظاهر دیگران ملاک خوبی برای قضاوت آنان نیست.
ممکن است صحنههایی از وحشت انسانها و یتیها از یکدیگر، باعث ترس کودکان در سنین پایین شود. در اینصورت ترس کودکان را جدی بگیرید و با آنها همدلی کنید. با توجه به پایان خوش داستان، میتوانید آنها را به تماشای ادامه انیمیشن تشویق کنید.
ممکن است کودکان با تماشای این انیمیشن، دربارۀ وجود داشتن یا نداشتن یتیها کنجکاو شوند یا دست به خیالپردازی بزنند. با کودکان دربارۀ دنیاهایی که فقط در انیمیشنها وجود دارد و واقعی نیست، صحبت کنید.
خلاصه: کشف حقیقت و راستگویی از پیامهای مثبت این انیمیشن است. به دلیل نمایش مخالفت با بزرگترها و دروغگفتن پدر، میتوانید با کودکان دربارۀ دلسوزی پدر و لزوم احترام به والدین در عین گفتن حقیقت گفتوگو کنید.
با کودکان خود صحبت کنید درباره
چرا نگهبان سنگ به یتیها دروغ میگفت؟ آیا به هر دلیلی دروغگفتن درست است؟
اگر نگهبان سنگ از ابتدا همه حقیقت را به یتیها میگفت، مشکلات بعدی پیش میآمد؟
چرا میگو قبول کرد دروغ بگوید؟ بعداً برای جبران دروغی که گفته بود، چهکار کرد؟
چرا میگو دربارۀ دیدن پاکوچولو دروغ نگفت تا از دهکده طرد نشود؟
چه ویژگیهای مثبتی در میگو وجود داشت؟
پدر میگو چه نقشی در تصمیمگیری میگو داشت؟ (به نقش راهنمابودن پدر برای گرفتن تصمیم درست اشاره کنید)
چرا پرسی تظاهر کرد که یتیها الکی هستند و او دیگران را فریب داده است؟ (به اهمیت فداکاری در روابط دوستانه اشاره کنید)
اگر مانند میچی بخواهی با پدرت مخالفت کنی، چطور مخالفتت را بیان میکنی؟
خلاصه: چه ویژگیهای مثبتی در میگو وجود داشت؟ او چه اشتباهی انجام داد و چگونه جبران کرد؟
داستان انیمیشن
موجودات افسانهای بهنام یتی، بالای کوههای هیمالیا زندگی میکنند. سنتهای آنها میگوید که انسانها وجود ندارند؛ اما یکی از آنها بهنام میگو یک انسان میبیند. او با کمک گروهی از دوستانش برای جستوجوی انسانها پایین کوه میرود و متوجه میشود تمام قوانین و سنتهایشان براساس دروغ نوشته شده است. او متوجه میشود رهبر یتیها بهخاطر نگرانی از رفتارهای وحشیانۀ انسانها، وجود آنها را انکار میکرده است؛ اما میگو و دوستانش که فهمیدهاند انسانها و یتیها بهخاطر درستنشناختن یکدیگر از هم میترسند، حقیقت را دربارۀ انسانها به یتیها میگویند و همهباهم تصمیم میگیرند از کوه پایین بروند و به انسانها نشان دهند که رفتار دوستانهای دارند. انسانها با دیدن رفتار دوستانۀ یتیها، دیگر از آنها نمیترسند و رابطهشان باهم صمیمانه میشود.
جزئیات انیمیشن
کارگردان: Karey Kirkpatrick, Jason Reisig / کری کرکپاتریک، جیسون ریسیگ.
نویسنده: Karey Kirkpatrick, Clare Sera / کری کرکپاتریک، کلر سرا.
نام تهیهکننده:Glenn Ficarra, Bonne Radford, John Requa / گلن فیکارا، بان ردفورد، جان ریکوآ.
نام بازیگران: Channing Tatum, James Corden, Zendaya / چنینگ تیتوم، جیمز کوردن، زندایا.
نام شخصیتها:
میگو: یک یتیِ راستگو به همه ثابت میکند که پاکوچولوها وجود دارند،
نگهبان سنگها: نگهبان قوانین یتیها که سرسختانه با وجودداشتنِ پاکوچولوها مخالف است، او برای محافظت از یتیها به آنها دروغ میگوید،
میچی: دختر کنجکاوِ نگهبان سنگها. او به میگو در اثبات وجودداشتنِ پاکوچولوها کمک میکند،
پرسی: مرد جوانی که به محل زندگی یتیها میرود و با آنها رابطۀ خوبی برقرار میکند.
کشور سازنده: آمریکا
کمپانی سازنده: Warner Animation Group / گروه انیمیشنی وارنر.
عکس های منتخب انیمیشن





نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد