آنچه لازم است والدین بدانند
در ابتدای فیلم شخصیت اصلی همسرش را از دست میدهد واکنش او در برابر این چالش انکار است. در نتیجه زندگی کردن را کنار گذاشته و به جز جستوجو برای یافتن همسرش کاری انجام نمیدهد. به نحوی گوشهگیر و منزوی شده است. هم از دست دان عزیزان میتواند برای کودکان ترسناک باشد هم رفتار مگی در برابر این مسئله اشتباه است. هرچند هیچ صحنهی مستقیمی از مرگ برادلی نشان داده نمیشود، باید مراقب جریحهدار شدن احساسات کودک باشیم. مگی برای قهرمان شدن هدفی شخصی دارد. در عین حال که با ظلم مبارزه میکند و به یاری حیوانات میشتابد، هدف خود را هم کنار نمیگذارد و حتی برای رسیدن به هدف خود راه خطایی هم میرود. او آگاهانه دست به سرقت میزند و متاسفانه با همین کار به موفقیت هم میرسد. این نکته قابل توجهی است که شخصیت اصلی فیلم از راه نادرستی به موفقیت میرسد. شیرین عسل دوست و پشتیبان خیلی خوبی برای مگی است. او مگی را تنها نمیگذارد و او را میبخشد. مگی هم به او کمک میکند تا به رویای ابرقهرمان شدن برسد و بر ترسش از پریدن غلبه کند. در این فیلم دوستان جایگزین خانواده های از دست داده میشوند. در این فیلم ما یک جامعهی رسانه زده را شاهد هستیم. جامعه ای که خیلی زود قهرمان خود را قضاوت و طرد میکند. جامعه ای که طرفدار یک سلبریتی نمایشی و غیرواقعی است. همچنین نقد زیبایی به نظام سرمایهداری را شاهد هستیم. سرمایهدارانی که افراد را معروف میکنند تا از آنها به سود برسند. همه این نکات ریز را والدین میتوانند هنرمندانه و در حد سن فرزند خود با او در میان بگذارند.
خلاصه: از دست دادن عزیزان، دوستی واقعی، رسیدن به موفقیت از راه نادرست و نقد جامعه ی رسانه زده و سلبریتی پرور از نکات ریز و درشت و قابل توجه برای والدین است.
ادامه متن با فرزندان خود صحبت کنید درباره
آیا رفتار مگی پس از از دست دادن همسرش درست بود؟
اگر یکی از عزیزانت را از دست بدهی چه احساسی خواهی داشت؟
ادامه متن داستان اثر
مگی و برادلی زوج خوشبختی هستند که در پروژه یک تونل زیرزمینی همکاری میکنند. بر اثر حادثهای تونل ریزش میکند مگی نجات پیدا کرده اما برادلی همانجا میماند. مگی با گذشت شش ماه همچنان در حال تلاش برای یافتن همسر خود است. تصور میکند اطلاعات مهمی در پرونده های پلیس وجود دارد که میتواند به او کمک کند اما به آنها دسترسی ندارد. او گوشهگیر شده و تنها کاری که میکند دراز کشیدن جلوی تلویزیون و شکلات خوردن است. تا اینکه یک سنجاب پرندهی نوجوان را در مغازهای از دست سارقین نجات میدهد. از آنجا به بعد این سنجاب پرنده که شیرینعسل نام دارد او را تشویق میکند تا یک ابر قهرمان باشد. مگی علاقهای به این کار ندارد اما با این فکر که میتواند به پروندهی پلیس دسترسی پیدا کند میپذیرد. آنها یک تیم تشکیل میدهند و شیرینعسل به رویای خود میرسد. پس از معروف شدن در شهر، سی سی که یک کوآلا باشخصیت به نظر میرسد، از مگی میخواهد مانند دیگر ابرقهرمان شهر فری فرفره، در تبلیغات بازی کند تا سود مالی به دست آورد که مگی نمیپذیرد. او دوست دارد فقط به مردم کمک کند. سی سی برای او پاپوش درست کرده و بدنامش میکند. مگی از اینکه نام نیک خود را از دست داده خشمگین است او پروندهی ریزش تونل را از اداره پلیس میدزدد و با شیرینعسل بدرفتاری میکند. شرین عسل هم که به نیت او پی برده او را ترک میکند. مگی با خواندن پروندهها متوجه اتفاقاتی که افتاده میشود. او از شرین عسل عذرخواهی میکند و با هم به سراغ مقصر آن حادثه میروند که کسی جز سی سی نیست. فری فرفره هم که متوجه بازی خوردنش از سی سی شده است با آنها همکاری میکند و در نهایت سی سی را شکست میدهند.
ادامه متن جزئیات اثر
کارگردان: Ricard Cussó ریچارد کاسو
نویسنده: Matthew James Kinmonth متیو جیمز کینمانتز
ادامه متن
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : محمد پرهام ثقفی
۱۵ مرداد ۱۴۰۱
عالی
بزرگسال
توسط : امیرعلی بحرینی
۱۷ تیر ۱۴۰۱
قهرمان بودن
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد وومبت مبارز