بررسی تخصصی انیمیشن Mulan

در این انیمیشن، حملۀ مغولان به چین نمایش داده می‌شود، با این حال صحنه‌های درگیری خیلی کم و با شدت پایین است. سپاه شانگ، وارد روستایی می‌شوند که توسط مغولان سوخته و از بین رفته است. کمی جلوتر اجساد سربازان ارتش چین را می‌بینند که روی زمین افتاده‌اند. این صحنه برای مدت کوتاهی و فقط از دور نمایش داده می‌شود. شان‌یو با افرادش به طرف افراد شانگ حمله می‌کنند و آن‌ها هم با گلوله‌های آتشین از خودشان دفاع می‌کنند. مولان با شلیک به کوه، باعث می‌شود افراد شان‌یو زیر برف‌های کوه دفن شوند. تنها آسیب‌دیدگی این نبرد، زخمی‌شدن مولان با ضربۀ شمشیر شان‌یو است. مولان و شانگ برای نجات امپراطور با شان‌یو وارد مبارزه تن‌به‌تن می‌شوند و زد‌و‌خورد اتفاق می‌افتد. مولان به طرف شان‌یو مواد منفجره پرتاب می‌کند و باعث کشته‌شدن او می‌شود. چند صحنۀ طنزآمیز از درگیری هم وجود دارد. اسب مولان، موشو (اژدهای کوچک مولان) را زیر سُم‌هایش لِه می‌کند. در کمپ آموزش سربازان ارتش، مولان برای مردانه‌رفتار‌کردن به «یائو» مشت می‌زند و باعث درگیری بین سربازها می‌شود. هنگام آموزش‌های رزمی، صحنۀ مشت‌زدن، خرد‌کردن سنگ با ضربۀ سر و رد‌شدن از میان تیرهای آتشین دیده می‌شود.

شخصیت «شان‌یو» رهبر مغولان است. او هیبت بزرگی دارد، در برخی صحنه‌ها به‌طور ناگهانی ظاهر می‌شود، امپراطور را گروگان می‌گیرد و سعی می‌کند قهرمان اصلی داستان (مولان) را بکشد. این شخصیت می‌تواند کمی ترسناک باشد. در صحنۀ ناراحت‌کننده‌ای، سربازان چینی وارد روستایی می‌شوند که سوخته و از بین رفته است، کمی جلوتر اجساد سربازان ارتش چین را می‌بینند که روی زمین افتاده‌اند. شانگ با دیدن کلاه‌خودِ پدرش می‌فهمد که پدرش کشته شده است و ناراحت می‌شود.

مولان برای شست‌و‌شو وارد آب می‌شود و قسمت‌هایی از بدن او به‌صورت برهنه به نمایش درمی‌آید. زمانی‌که مولان در آب است، مردها با بدن‌های کاملاً برهنه وارد آب می‌شوند (فقط قسمت‌هایی از بدن آن‌ها نشان داده می‌شود) که مولان از دیدن آن‌ها احساس شرم می‌کند و از آب بیرون می‌رود. شانگ با کنار‌رفتن پتو از روی مولان و دیدن بدن او (درحالی‌که بدنش باندپیچی شده) متوجه می‌شود او یک دختر است.

در این انیمیشن افتخار‌آفرینی برای خانواده و وطن برای تمام مردم و هم‌چنین مولان مهم شمرده می‌شود. مردم چین تلاش می‌کنند به امپراطوری خود خدمت کنند. آن‌ها شرکت در جنگ، ایستادن در برابر دشمن و حتی کشته‌شدن در این راه را افتخار خود می‌دانند. سنت‌های چینی در این انیمیشن، جنگ را فقط وظیفۀ مردان می‌داند و به زنان اجازۀ دخالت در کارهای مردانه و حتی اظهارنظر نمی‌دهد. با موفقیت مولان در شکست دشمن، همه متوجه می‌شوند که توانایی‌های افراد اهمیت دارد نه جنسیت آن‌ها.

مولان الگوی مناسبی از یک دختر شجاع است که نسبت به پدرش احساس مسئولیت می‌کند و برای حفظ جان پدرش به جای او، به کمپ سربازان ارتش می‌رود. او با تلاش و سخت‌کوشی تبدیل به یک سرباز قدرت‌مند می‌شود و با عقل و درایتش می‌تواند دشمن را شکست دهد. او برای سرافکنده‌نشدن پدرش تلاش زیادی می‌کند و در‌نهایت موفق می‌شود از طرف امپراطور مدال افتخاری برای او ببرد.

این داستان در زمانی اتفاق می‌افتد که مغولان از دیوار بزرگ چین عبور کرده و به این کشور حمله می‌کنند. کودکان با تماشای این انیمیشن می‌توانند با بخش‌هایی از فرهنگ و تاریخ چین آشنا شوند.