نقد و بررسی انیمیشن دو نفر لازم است (It Takes Two)

"دو نفر لازم است" انیمیشنی در مورد خانواده‌ی در آستانه‌ی طلاق است. زمانی که تنها فرزند خانواده از تصمیم والدین آگاه می‌شود، اشک‌هایش منجر می‌شود والدین به عروسک تبدیل شده و طی یک ماجراجویی با هم همکاری کنند. دایره‌ی بینندگان اثر مذکور 13+ است لیکن، مخاطب هدف آن افرادی هستند که رابطه عاطفی‌شان به بن بست رسیده است.

داستان یادشده نشان می‌دهد، ازدواج، فقط شروع است. تداوم یک رابطه‌ی عاطفی به مراقبت و همکاری هر دو طرف درگیر در رابطه نیاز دارد‌. محبت با وقت گذاشتن برای یکدیگر، قدردانی و مرور گذشته‌‌ی مشترک پرورش می‌یابد.

انیمیشن مذکور یادآوری می‌کند ساختن رابطه‌ی عاشقانه به این معنی نیست که دو نفر همواره باید تمام لحظات‌ و تجربه‌هایشان مشارکتی باشد. آن‌ها به خودشفقتی و فعالیت‌های فردی نیز نیاز دارند. قربانی شدن افراد مربوط به اوقاتی است که به خاطر ازدواج و فرزندپروری از علایق شخصی‌شان دست می‌کشند. نتیجه‌ی حاصل از نامهربانی نسبت به خود، تضعیف رابطه‌ی دو نفره است، چراکه طرف مقابل را مقصر دوری از علایق ایام تجرد می‌دانند.

دو نفر لازم است، در بازیابی رابطه‌ی آسیب دیده نقش درمانگر و مشاور خانواده را بسیار پررنگ نمایش می‌دهد. شخصیت کودک داستان برای دوستی مجدد والدین‌اش راهکار بسیار هوشمندانه‌ای می‌یابد. او به جای میانجی‌گری احساسی، از کتاب حکیم، که در اصل نماد‌ درمانگر خانواده است، کمک می‌گیرد. این نکته‌ای بسیار مفید برای گفتگو است. می‌توانید درباره‌ی کمک گرفتن از افراد بالغ، آگاه و متخصص یا برخورد هیجانی با مسائل مباحثه کنید. به نظر شما یک درمانگر و مشاور خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟ کتاب حکیم آن ویژگی‌ها را داشت؟

شخصیت کودک داستان همانند اکثر فرزندان طلاق، خود را مقصر جدایی والدین می‌داند. این کودکان مثل همه‌ی بچه‌ها چون والدین را مربی و الگوی اول خود می‌دانند، به نظرشان بعید است والدین اشتباه کنند. لذا خیال می‌کنند آن‌ها مرتکب اشتباهی شده‌اند که منجر به جدایی والدین شده است. انیمیشن یاد شده نشان می‌دهد والدین داستان متناسب با سن فرزندشان، برای بیان مسئله طلاق چهارچوب دارند. آنها با بیان این جملات که" مامان و بابا نمی‌تونند با هم زندگی کنند" برنامه‌ی جدایی‌شان را ابراز می‌کنند. در پایان اثر نیز با بیان "دعواهای ما تقصیر تو نیست. ما تو رو دوست داریم و به مراقبتت ادامه می‌دیم"، احساس گناه را از دوش او برداشته و با دادن امنیت روانی کمک می‌کنند از این بحران خارج شود.

شما چه آثار رسانه‌ای مشابهی با این مضمون دیده‌اید؟ آن آثار در مواجهه با این مسئله چه راه‌حلی پیشنهاد می‌کنند؟

شخصیت‌ها کودی: مردی عاشق باغبانی که محل کارش، خانه است. می: خانم شاغل و خلاق که مهندس بوده و به خوانندگی علاقه‌مند است. رز: تک فرزندی که می‌خواهد والدین‌اش دوباره با هم دوست شوند. کتاب حکیم: کتابی در باره عشق که به خواست رز به ترمیم رابطه آنها کمک می‌کند. داستان

"کودی" و "می" یک زوج متأهل در آستانه طلاق هستند. بعد از اینکه این خبر را به رز،دخترشان، می‌دهند او سعی می‌کند در بازی با عروسک‌های دست‌ساز خود که شبیه والدین‌اش هستند رابطه آنها را ترمیم کند. اشک‌های رز بر روی عروسک‌ها باعث‌ می‌شود والدین‌اش در بدن عروسک‌ها گرفتار شوند. دکتر حکیم که شکل انسان سازی شده‌ی درمانگر است به آنها می‌گوید وظیفه دارد رابطه آنها را ترمیم کند. در ابتدا، کودی و می تلاش می‌کنند خود را به رز برسانند چرا که خیال می‌کنند اشک‌های او باعث طلسم آنها شده است و دوباره اشک ریختن وی، طلسم را می‌شکند. دکتر حکیم همواره مانع پیشرفت تلاش آن‌ها می‌شود. آنها را مجبور می‌کند که با هم بیشتر همکاری کنند. در خلال همکاری برای بازگشت به جسم‌شان، ایام گذشته را مرور کرده، احساسات یکدیگر را کشف د از هم حمایت می‌کنند. رز در دنیای واقعی تلاش می‌کند رابطه والدین‌اش را اصلاح کند اما بدن‌های واقعی آنها خواب رفته‌اند. رز که هیچ واکنشی از پدر و مادرش نمی‌گیرد خیال می‌کند او را نادیده می‌گیرند. لذا رز فکر می‌کند او باعث از هم پاشیدن روابط والدین‌اش است. او تصمیم می‌گیرد از خانه فرار کند.‌ هنگامی‌که رابطه کودی و می اصلاح می‌شود آنها به جسم واقعی خودشان برمی‌گردند. وقتی متوجه نیت رز می‌شوند به او توضیح می‌دهند وی هیچ نقشی در به هم خوردن رابطه‌شان ندارد. آنها او را دوست داشته و همیشه مراقبش هستند.‌

کارگردان:Josef Fares

تهیه کننده:Aimar Bergan

بازیگران:Joseph Balderrama Annabelle Dowler Clare Corbett

کشور سازنده:سوئد

مخاطب اثر:نوجوان_بزرگسال