آنچه لازم است والدین بدانند
درون و بیرون داستان زندگی دختری بهنام «رایلی» است که هم دنیای درون ذهن او و هم دنیای بیرون ذهنش نمایش داده میشود. درون ذهن رایلی احساساتی زندگی میکنند که رفتارهای رایلی با هدایت آنها انجام میشود. از کودکان درباره تفاوت رفتار شخصیتهای ذهن رایلی (شادی، غم، خشم، ترس و نفرت) سؤال کنید و بپرسید که نتیجه تصمیمات هرکدام چه چیزی بوده. به آنها کمک کنید تا ضرورت شاد بودن و عاقبت ناخوشایند عصبانیت را متوجه شوند. یکی از اتفاقات مهم داستان رفتارهای اشتباهی است که رایلی به خاطر گمشدن خاطرات اصلی و شخصیت شادی درون ذهنش انجام میدهد. این رفتارها (بیادبی با والدین، تصمیم به ترک خانه، بدرفتاری با دوستان و غیره) بهعنوان رفتارهای نادرست نمایش داده میشوند اما بهتر است با یک گفتگو ساده کودکان را متوجه نادرست بودن آنها و پیامدهای هر رفتار کنید. به پشیمانی رایلی از رفتار نادرستش اشارهکنید و به کودکان یاد بدهید تا مانند رایلی درباره ناراحتیهایشان صحبت کنند و احساساتشان را با شما درمیان بگذارند. ممکن است کودکان در فهم پیامهای ضمنی داستان مانند اهمیت صداقت و دوستی که در صحنه جزیرههای تشکیلدهنده شخصیت رایلی به نمایش درمیآید، به راهنمایی نیاز داشته باشند.
خلاصه: ممکن است فهم دنیای درون و بیرون ذهن رایلی برای کودکان دشوار باشد. درباره رفتارهای نادرستی که درنهایت باعث پشیمانی میشود و علت و نتایج آنها با کودکان گفتگو کنید.
ادامه متن با فرزندان خود صحبت کنید درباره
رفتارهای رایلی که تحت کنترل شخصیت خشم انجام میشد چه نتایجی داشت؟
از بین شخصیتهای درون ذهن رایلی کدام را ترجیح میدهی؟
ادامه متن داستان اثر
انیمیشن درون و بیرون، داستان دختری بهنام رایلی از اهالی مینهسوتا است. او با پدر و مادرش زندگی شادی دارد. عاشق هاکی است و دوستان صمیمی دارد. اما درون ذهن این دختر اتفاقات جالبتری میافتد. در برج کنترل احساسات او، پنج نفر زندگی میکنند. جوی(شادی)، غم، خشم، ترس و نفرت. آنها با کمک هم احساسات رایلی را در هرروز کنترل میکنند و در پایان خاطرهی هرروز را در یک گوی ذخیره کرده و به حافظه میفرستند. اما بین تمام خاطرات، گویهای طلایی رنگ، خاطرات اصلی رایلی هستند. لحظههای مهم زندگی رایلی که جزیرههای هویت او را ساختهاند. جزیره خانواده، جزیره دوستی، جزیره صداقت، جزیره مسخرهبازی و جزیره هاکی که اولین گُل زدن رایلی را ثبت کرده است. اکثر خاطرات رایلی تا الآن که 11 ساله شده شاد هستند و این به خاطر تلاشهای جوی است. او تمام روز تلاش میکند و با کمکهای او رایلی خاطرات شادی را در کنار خانوادهاش میسازد. تا اینکه یک روز رایلی و خانوادهاش برای زندگی به سانفرانسیسکو میروند. از آن روز شخصیت غم در برج کنترل احساسات، دوست دارد تمام گویهای خاطرات را لمس کند (با این کار گویها، آبی رنگ و عمیقاً غمگین میشوند). رایلی سعی میکند در سختیهایی که شهر جدید برای خانواده به وجود آورده، در کنار خانوادهاش باشد. اما رفتن به مدرسه جدید، دلتنگی برای دوستان قدیمی و نداشتن تفریح در سانفرانسیسکو باعث غمگینی او شده. درواقع باوجود مثبت اندیشیهای جوی و تلاش برای شاد نگهداشتن رایلی در خانه جدید، غم در به دست گرفتن کنترل احساسات موفقتر است. جوی با خودش فکر میکند که اصلاً چرا باید غم وجود داشته باشد؟! در همین کشمکش میان غم و شادی، غم یکی از خاطرات را غمگین میکند و میخواهد آن را در کنار گویهای طلایی و اصلی قرار دهد. اما جوی جلوی او را میگیرد و همه گویهای اصلی بیرون میافتند. گویها، جوی و غم به سمت قفسههای حافظه بلندمدت سقوط میکنند. تا زمانی که غم و شادی بتوانند راه برگشت به برج کنترل احساسات را پیدا کنند، رایلی خاطرات اصلیاش را ازدستداده و از آن سختتر، کنترل احساساتش به دست نفرت، ترس و خشم افتاده. همین باعث میشود رایلی برای اولین بار در برابر پدر و مادرش پرخاش کند. او با دوست قدیمیاش هم دعوا میکند و جزیره دوستی او فرومیریزد. به خاطر شکست در هاکی، عصبی میشود و بازی را ترک کند. پس دومین جزیره هویت او یعنی جزیره هاکی هم نابود میشود. از برج کنترل احساسات که حالا در دست خشم، ترس و نفرت است، یک تصمیم جدید به ذهن رایلی میرسد. رایلی تصمیم میگیرد بدون اطلاع خانوادهاش به مینهسوتا برگردد. او برای گرفتن بلیط، یواشکی کارتپول مادرش را برمیدارد و جزیره صداقت هم در هویت او از بین میرود. جوی که میبیند تنها جزیره خانواده برای رایلی باقیمانده، سعی میکند هرچه زودتر به برج برگردد. او از یک شخصیت تخیلی که مربوط به دوران بچگی رایلی هست در حافظه بلندمدت کمک میگیرد تا راه برج را پیدا کند. رایلی در راهِ رفتن است و جزیره خانواده او در حال فروریختن. جوی و غم بعد از تلاش خیلی زیاد بالاخره موفق میشوند به برج برسند. جوی حالا فهمیده که غم برای چهکاری وجود دارد. او از غم میخواهد که کنترل احساسات را به دست بگیرد. غم کار خودش را شروع میکند و موفق میشود رایلی را از تصمیمش منصرف کند. رایلی با ناراحتی پیش خانوادهاش که نگران او شدهاند برمیگردد. غم، خاطرات اصلی او را غمگین میکند و رایلی در آغوش خانوادهاش گریه میکند و به آنها میگوید که دلش برای مینهسوتا تنگشده. حالا جوی وارد عمل میشود و رایلی در آغوش خانوادهاش احساس شادی میکند. در نهایت گویهای طلایی و خاطرات اصلی رایلی با غم و شادی همراه میشوند و جزیرههای هویت او دوباره ساخته میشوند.
ادامه متن
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : خانم موسوی
۷ تیر ۱۴۰۱
سلام شناخت احساسات اولین مرحله در مدیریت کردنشون هست. خلاقیت این اثر جالب هست اما مثل تیغ دو لبه هست همون طوری که داره کمک می کنه که احساسات رو عینی کنه می تونن محدودشون هم بکنه یعنی جلوی خلاقیت و ابتکار رو هم بگیرد اشکال بعدی برای جامعه ی ایرانی بستر داستان هست که کاملا سبک زندگی آمریکایی است و همزادپنداری رو باهاش برای جامعه ی ما سخت می کنه. اما برای اینکه باب صحبت رو با کودکمون دربارهی احساس اش باز کنیم مناسبه
بزرگسال
توسط : یآسمن گودرزی
۱۰ فروردین ۱۴۰۰
اینساید اوت به خوبی دست کودک را میگیرد و او را با مفاهیم عمیق روانشناسی آشنا میکند. آن ها را به گونهای ساده سازی میکند که نه تنها کودک که بزرگسال نیز میتواند از آن لذت ببرد. آشنایی با احساسات اولین و مهمترین قدم برای تسلط به آنهاست. از این حیث میتوان بعد از دیدن این انیمیشن، با کودک هرروز دربارهی احساساتش صحبت کرد و آنها را با انیمیشن تطبیق داد. از این راه میتوان او را با مفاهیمی چون خود کنترلی آشنا کرد .
بزرگسال
توسط : سمیه صبیانی
۲۵ اسفند ۱۳۹۹
انیمیشن جذاب Inside Out “درون بیرون” یک انیمیشن روانشناسی است که این باعث میشود که بچه های خردسال نتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.در این انیمیشن احساسات رو به صورت شهودی می توان دید وشناخت .انچه برای بنده قابل تامل بود شناخت احساسات و به رسمیت شناختن همه انهاست .نقش پر رنگ خانواده و گفت وگو در محیط خانواده در کل اثر حس می شود و انچه باعث نجات رایلی می شود شاید همین موضوع است.
بزرگسال
توسط : محمدرضا جوانمردی
۱۶ اسفند ۱۳۹۹
معرفی احساسات درونی انسان به کودک کاری سخت و در عین حال جالب است. استفاده از کاراکترهایی خیالی و در عین حال جذاب برای معرفی احساسات کار جالبی به نظر می رسد. گذار از دوران کودکی و حرکت در مسیر رشد به سوی نوجوانی با تغییراتی در احساسات کودک همراه است که توجه و رسیدگی والدین را لازم دارد و در این انیمیشن این گذار و تغییر نشان داده شده است. شاید ظریف ترین نکته داستان هم همین باشد که آنچه نجات دهنده است و جلوی بروز مشکلات در نوجوان را می گیرد، خانواده است.
بزرگسال
توسط : ثمین نکوفر
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
سلام.تماشای این انیمیشن علاوه بر کودکان میتواند برای بزرگسالان نیز دارای جذابیت باشد.. این انیمیشن تا حدی توانسته است نشان دهد که احساسات و عواطف چطور میتواند تاثیراتی شگرف در زندگی خود فرد و اطرافیان داشته باشد و اگر احساسات نپخته و خام باشد اثرات مخربی در زندگی ایجاد میکند. میتوان با فرزندان در این زمینه صحبت کرد که اگر نتوانیم احساسات و عواطف را در لحظه مدیریت و کنترل کنیم اثراتی بیشتر از لحظه در زندگی ایجاد میشود که شاید نتوان هیچ وقت جبران کرد و بالعکس .پیام های مثبت و آموزنده در این انیمیشن بیشتر از ناهنجاری و الگوهای نامناسب دیده می شود و به نظر میرسد میتوان با همسان سازی رفتارهای مثبت این انیمیشن با اموزه های دینی به نتیجه دلخواه تربیتی دست یافت.
بزرگسال
توسط : راضیه کلانتری
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
سلام،اینکه احساسات مختلف و عملکردشون توضیح میده خیلی جالب هستش و به نظرم این انیمیشن یه پیام ویژه هم برای والدین داره که تو زمان تغییراتی مثل تعویض خونه یا مدرسه،به احساسات و عواطف بچه ها بیشتر توجه بکنند و باهاشون در این مورد صحبت کنند.
بزرگسال
توسط : راضیه کلانتری
۱۵ اسفند ۱۳۹۹
سلام،اینکه احساسات مختلف و عملکردشون توضیح میده خیلی جالب هستش و به نظرم این انیمیشن یه پیام ویژه هم برای والدین داره که تو زمان تغییراتی مثل تعویض خونه یا مدرسه،به احساسات و عواطف بچه ها بیشتر توجه بکنند و باهاشون در این مورد صحبت کنند.
بزرگسال
توسط : 09015****71
۷ مرداد ۱۳۹۹
سلام. این کارتون خیلی قشنگ بود . مفاهیم روانشناسانه زیادی هم توش بود. مثل انواع احساسات و کارکردشون در بدن، تاثیر خاطرات و تاثیر عوض کردن خونه در حالی بچه مخالفه و هنوز به مکان قبلی وابستگی داره. البته بعضی چیزهاش مثل کارهای عصبانی دختر بچه ، مثل فرار از خونه هم توش بود، اما پایان مناسبی داشت.
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد درون و بیرون