نقد و بررسی انیمیشن جیرجیرک و مورچه (Cricket & Antoinette)

این انیمیشن پیام‌های مثبتی دارد که در بخش مربوطه به آن‌ها اشاره کردیم اما باید توجه کنید که زمینه‌ی این داستان عاشقانه است و روابط آنتونتا و کت در آن خارج از چارچوب خانواده رخ می‌دهد. این مسئله به قدری پررنگ است که ممکن است توجه فرزند شما به پیام‌ها و الگوهای مثبت داستان جلب نشود. آنتونتا به راحتی پدر خود را اصطلاحا می‌پیچاند و به دیدار کت می‌رود. او شب‌ها همانجا می‌ماند و از اینکه خانواده‌اش اطلاع ندارند اصلا احساس عذاب وجدان و شرم ندارد. همین شخصیت در انتها تبدیل به یک قهرمان می‌شود که ملکه از او دفاع می‌کند.  رفتار آنتونتا را به شدت تقبیح کنید. به فرزند خود بگویید اگر چنین اتفاقی بیفتد پدر و مادر بسیار آشفته خواهند شد و احساس نگرانی می‌کنند. ضمن اینکه ممکن است کسانی که بیرون از خانه آن‌ها را ملاقات می‌کینم انسان‌های درستکاری نباشند و امنیت ما را به خطر بیندازند.

خلاصه: درباره‌ی اهمیت پایبندی به خانه و خانواده و اعتماد نکردن به غریبه‌ها با فرزند خود صحبت کنید.

تفاوت آنتونتا با دیگر هم‌کلاسی‌هایش در چه بود؟

به نظر تو آنتونتا کار درستی می‌کرد که بدون اطلاع دادن به پدرش شب‌ها را بیرون خانه می‌گذراند؟

پدر آنتونتا از دوری او چه احساسی داشت؟

اگر به جای کت، یک جیرجیرک بدجنس وجود داشت که آنتونتا را اذیت می‌کرد، چه اتفاقی می‌افتاد؟

به نظر تو همه‌ی باورهایی که گذشتگان ما دارند غلط است؟

چگونه اگر باور غلطی وجود دارد، باید آن را اصلاح کرد؟

خلاصه: درباره‌ی رفتار آنتونتا با فرزند خود صحبت کنید. پدر آنتونتا از دوری او چه احساسی داشت؟

در شهر مورچه‌ها، جایی که آن‌ها تمدن خود را برپا کرده‌اند و قوانین و مقررات خود را دارند، دختری به نام آنتونتا زندگی می‌کند که در رشته‌ی معماری فارغ‌التحصیل می‌شود. او تصادفی با جیرجیرک‌ها ملاقات می‌کند و شیفته‌ی سبک زندگی آن‌ها و گروه موسیقی‌شان می‌گردد. مورچه‌ها از گذشته با جیرجیرک‌ها دشمنی داشتند و فکر می‌کردند سر و صدای آن‌ها باعث تخریب سازه‌ی مورچه‌ها می‌شود. یکی از آن جیرجیرک‌ها که کت نام دارد رفته‌رفته عاشق آنتونتا می‌شود. آنتونتا سعی دارد جیرجیرک‌ها را متوجه این موضوع کند که زمستان در راه است و باید برای خود سرپناهی بسازند اما آن‌ها وجود فصلی به نام زمستان را باور ندارند. آنتئودور، هم‌کلاسی و دلباخته‌ی آنتوننا است. او زمانی که معشوقه‌ی خود را در کنار کت می‌بیند، تصمیم می‌گیرد آلات موسیقی موسیقی جیرجیرک‌ها را نابود کند. پس از این اتفاق اختلافی بین آنتونتا و کت می‌افتد و آن‌ها از هم جدا می‌شوند. آنتونتا غمگین و دلشکسته به شهر مورچه‌ها بازمی‌گردد. در همین حین ملکه‌ی مورچه‌ها که سال‌ها بود ناپدید شده بود، پیدا می‌شود و به مورچه‌ها می‌گوید که باید تفکرات قدیمی خود را کنار بگذارند و با جیرجیرک‌ها دوست شوند. صدای جیرجیرک‌ها باعث تخریب خانه‌ی مورچه‌ها نمی‌شود بلکه این روش ساختن سازه است که اهمیت دارد. آنتونتا و کت در نهایت به وصال یکدیگر می‌رسند.

کارگردان مولف: لوکا روکاوینا / Luka Rukavina

نویسنده/ مترجم: لوکا روکاوینا / Luka Rukavina

نام تهیه کننده: دینو کارپن / Dino Krpan

نام بازیگران: تارا تالر / مارکو پتریک / فیلیپ ویدوویک Tara Thaller / Marko Petric / Filip Vidovic

نام شخصیت ها:

آنتونتا: او نوه‌ی ملکه‌ی مورچه‌ها است که بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه با یک جیرجیرک آشنا می‌شود و دوست دارد مانند جیرجیرک‌ها آواز بخواند.

کِت: کت یک جیرجیرک است که با دوستانش در محله‌ی خودشان زندگی می‌کند. او بعد از دیدن آنتونتا عاشق او می‌شود و با هم یک گروه موسیقی را تشکیل می‌دهند.

آنتئودور: هم‌کلاسی آنتونتا است و دوست دارد با او ازدواج کند. اما از آنجا که آنتئودور شخصیت منفعت‌طلب و شروری دارد، آنتونتا از او فاصله می‌گیرد.

کشور سازنده: کرواسی

کمپانی سازنده: Diedra