نقد و بررسی انیمیشن جو گرگه (جو گرگه )

انیمیشن «جو گرگه» روایت داستان پسر کوچکی به نام جو است که به همراه دوستانش، نینا و بادی، در خلیج لاک‌پشت‌ها زندگی می‌کنند. آن‌ها به کشف هویّت و فرهنگ بومی‌شان تشویق شده و برای کمک به جامعه، دست به ماجراجویی‌های سرگرم‌کننده‌ای می‌زنند. آن‌ها با استفاده از قدرت‌هایی که در دورن خود حس می‌کنند با مشکلات و اتفاقات پیش‌آمده‌ی شهر مقابله می‌کنند.

این انیمیشن که برای همه‌ی سنین مناسب است دارای پیام‌های مثبت زیادی است. یکی از مهم‌ترین نکاتی که در این انیمیشن دیده می‌شود دادن مسئولیت به کودکان است. مسئولیت‌هایی که خودباوری و اعتماد‌به‌نفس را در کودکانمان شکوفا می‌کند و باعث موفقیت‌های آن‌ها در سنین بالاتر می‌شود.

از کودکانمان بخواهیم درمورد علایقشان صحبت کنند. آن‌ها را برای کارهایی که دوست دارند تشویق کنیم و یاری دهیم. از آن‌ها بپرسیم که چه کترهایی را دوست دارند؟ در طی روز و زمانی‌که با دوستانشان هستند چه چیزی باعث ناراحتی و چه موضوعاتی سبب خوشحالی آن‌ها شده است؟ رفتار و عکس‌العمل آن‌ها در این موضوعات چگونه بوده است؟ با این کار  به آن‌ها در تشخیص رفتار و عکس‌العمل درست و نادرست کمک می‌کنیم و همین سبب می‌شود که در سنین بالاتر به مشکلات رفتاری برنخورند.                                                                  

خلاصه: کودکانمان را در تشخیص کار درست و نادرست و عکس‌العمل نسبت به این رفتارها یاری کنیم و به آن‌ها رفتار صحیح را آموزش دهیم.

انیمیشن «جو گرگه» داستان پسر کوچکی به نام جو است که به همراه دوستانش، نینا و بادی، در خلیج لاک‌پشت‌ها زندگی می‌کند. آن‌ها به کشف هویّت و فرهنگ بومی‌شان تشویق شده و برای کمک به جامعه، دست به ماجراجویی‌های سرگرم‌کننده‌ای می‌زنند.

جو معتقد است که روح گرگ در او دمیده شده و قدرت و منطق گرگ را داراست. نینا نیز روح سیاهپوش را کمک خود می‌داند و بادی نیز قدرت و روح خرس را در وجود خود حس می‌کند. هریک از آن‌ها در مشکلات و کارها از روح درونشان کمک می‌گیرند و در پایان هر داستان، براساس موضوع داستان، یک یا چند نکته‌ی اخلاقی و تربیتی بیان می‌شود.

کارگردان: ویرجینیا فایندلی/VirginiaFindlay

نویسنده: Alexander Barالکساندر بار