نقد و بررسی انیمیشن ایکابود و آقای تاد (The Adventures of Ichabod and Mr. Toad)

 گورکن زمان حساب و کتاب از حجم زیاد کار عصبانی شد و فریاد کشید. مردمی که از قورباغه نارضایتی داشتند برای گرفتن پولشان به درب عمارت آمدند و در را محکم کوبیدند. موشی و موش کور قورباغه را در اتاقش زندانی کردند تا جنون از بدنش خارج شود. آقای دادستان در دادگاه سر موشی و سریل داد زد. دادگاه تاد را محکوم کرد و او را به زندان بردند. پس از فرار تاد، تعقیب و گریزی بین تاد و ماموران اتفاق افتاد و ماموران به سمت او شلیک می‌کردند. پای تاد به وزنه سنیگنی وصل است. هنگامی که موش کور می‌خواست سند را از جیب وینکی بردارد نگهبانی به سمت او تیر پرتاب کرد. بین دوستان تاد و افراد وینکی درگیری اتفاق افتاد و افراد وینکی اجسام تیزی مانند چاقو و شمشیر به سمت آنها پرتاب کردند. تعقیب و گریزی بین افراد وینکی و افراد تاد در حین بردن سند اتفاق می افتد.

زمانی که ایکابود تلاش می‌کرد تا کاترینا را تصاحب کند، بین او و برامبونز رقابتی اتفاق افتاد و درگیری داشتند. هنگامی که برامبونز می‌خواست ایکابود را بترساند در تعریفاتی که از روح و شبح جنگل داشت، تصاویری از چاقو و جسم تیز و کشنده دیده می‌شد. در جنگل بین ایکابود و سوارکار بی سر تعقیب و گریز شدیدی اتفاق افتاد و ایکابود یک بار از دره پرتاب شد. سوارکار ترسناک به سمت ایکابود یک کدو تنبل آتشین پرتاب کرد.

 تمام صحنه ها جنبه فانتزی دارند. درداستان تاد، وقتی پلیس به سراغ تاد می آید او می‌ترسد. برای گرفتن سند از وینکی تاد و دوستانش در شب تاریک از رودخانه گذشتند و گذشتن از آنجا خطرناک بود. زمانی که مخفیانه در حال برداشتن سند بودند هرلحظه ممکن بود وینکی بیدار بشود و این صحنه کمی نگران کننده بود. در تعقیب و گریز بین افراد وینکی و دوستان تاد، این نگرانی وجود دارد که افراد وینکی بتوانند به آنها غلبه کنند.

در داستان ایکابود، در ابتدای قصه تصویر یک قبرستان نمایان است. تعاریف برامبونز از روح جنگل ترسناک به نظر می‌رسند. ایکابود تنها در جنگل است و از صداهای خوفناک می‌ترسد. ایکابود در جنگل یک درخت را به شکل یک شبح دید و ترسید. یک سوار بی سر از راه رسید و تعقیب و گریز هولناکی بین او و ایکابود اتفاق افتاد.

 در داستان ایکابود، ناهنجاری اجتماعی بیشتر از داستان آقای تاد است. در داستان آقای تاد عموم ناهنجاری ها جنبه کمدی و فانتزی دارند اما در داستان ایکابود جنبه کمدی معیار در سطح پایین‌تری قرار دارد و بهتر است کودکان این انیمیشن را تماشا نکنند.

در داستان تاد، خوش‌گذرانی های تاد به تصویر کشیده می‌شود و او به بهانه اینکه سرشار از حس زندگی است، کارهای خلاف عرفی انجام می‌دهد. تاد با اسبش سریل زمین‌های کشاورزی را خراب کرد و به خانه های مردم آسیب رساند. موشی و موش کور وقتی سعی داشتند تاد را از کالسکه پیاده کنند شلوار او از پایش کنده شد. تاد به عشق ماشین از دیوار فرار کرد. تاد به واسطه جنون افراطی اش عمارت قورباغه را با یک ماشین دزدی معامل کرد. موش های صحرایی یک ماشین را دزدیده بودند. وینکی صاحب رستوران درباره تاد به دادستان دادگاه دروغ گفت. وینکی در رستورانش نوشیدنی های نامتعارف دارد. سریل با لباس مبدل زنانه تلاش کرد تاد را فراری بدهد. تاد یک قطار را دزدید و فرار کرد. افراد وینکی در عمارت قورباغه نوشیدنی های خلاف عرف می‌خوردند.

در داستان ایکابود، برامبونز برای جوانان بیکاری که نشسته بودند نوشیدنی ریخت. ایکابود زمانی که در را برای یک دختر شیرینی فروش باز می‌کرد یکی از شیرینی های او را دزدید. ایکابود از غذاهای شاگردانش دزدی می‌کند. دختران شهر لباسهای غیر متعارف بر تن دارند. کاترینا لباسی نامتعارف بر تن دارد. تمامی مردان شهر با دیدن کاترینا دور او حلقه می‌زنند و برای دستیابی به او تلاش می‌کنند. ایکابود در رویاهایش کاترینا را بوسید. ایکابود یک اسب دزدید تا برای مهمانی به خانه کاترینا برود. در خانه کاترینا جشن بود و همه در آنجا می‌رقصیدند.

 طمع مانند یک آفت است و می‌تواند یک زندگی را نابود کند و برای دیگران نیز دردسر آفرین باشد. دوستی و همدلی افراد با یکدیگر می‌تواند همواره در سختی ها نجات بخش باشد. شاد بودن با افراط گرایی در خوش‌گذرانی تفاوت دارد و این افراط گرایی حتی می‌تواند نابودگر یک زندگی و شادی های واقعی نیز باشد.

موشی و موش کور و گورکن دوستان تاد هستند که در تلاشند به او کمک کنند تا خودش را نابود نکند. گورکن دلسوزانه به تاد کمک می‌کند و تلاش می‌کند آسیب هایی که تاد به مردم زده را جبران کند. سریل به عنوان یک دوست خوب به تاد کمک می‌کند و به نفعش در دادگاه شهادت می‌دهد. موشی، موش کور و گورکن حرف های تاد را قبول می‌کنند و به تاد کمک می‌کنند تا سند عمارت را از وینکی پس بگیرد.