نقد و بررسی انیمیشن اسنوپی تقدیم می‌کند: چیزهای کوچک هم مهم‌اند چارلی براون! (Snoopy Presents: It's the Small Things, Charlie Brown)

چرا 6 سال؟

 این اثر به دور از هرگونه صحنه خشونت‌آمیز و ناهنجار است و مناسب تماشا برای کودکان 4 الی 9 سال است. در این اثر کودکان یاد می‌گیرند که به دنیای اطراف و اتفاقات کوچکی که در آن رخ می‌دهد، توجه کنند.

نقش ما چیست؟

توجه به چیزهای کوچک و جزئیات آن‌ها می‌تواند یک الگوی آموزشی برای کودکان باشد. کودکان همیشه به اتفاقات بزرگ توجه می‌کنند در حالی که توجه به جزئیات هم مهم است. مثلا با دقت به رشد یک گیاه، نگاه کردن به بارش باران، دقت به صدای اجسام و یا بو کردن وسایل، به کودکان در آشنایی با دنیای اطراف‌شان و یادگیری نکات آموزشی کمک می‌کند. این روش یادگیری می‌تواند برای بچه‌ها جذاب هم باشد. به شما والدین عزیز توصیه می‌کنیم که فرزندتان را تشویق کنید که به جزئیات هر چیزی که در اطرافش در حال وقوع است توجه کند و درباره فرآیند و علت به وجود آمدن آن هم صحبت کنید.

شخصیت‌ها:

چارلی: پسری که مربی تیم بیسبال محله است و تیم‌اش را برای مسابقه با تیم پپرمینت پتی آموزش و آماده می‌کند.

سالی: خواهر کوچک‌تر چارلی که قرار است عضو جدید تیم باشد اما به دلیل عدم آمادگی، از تیم بیرون می‌رود و مشغول مراقبت از گلی که در زمین بازی روییده است، می‌شود.

پپرمینت پتی: مربی تیم قهرمان بیسبال که چند سال است تیم چارلی براون را شکست می‌دهد.

داستان اثر:

چارلی با رویای قهرمان شدن در مسابقه بیسبال محله و پیروز شدن بر پپرمینت پتی از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که زمان زیادی برای آماده شدن برای مسابقه بیسبال ندارد. او اعضای تیمش را دور هم جمع می‌کند و با تمرین و انگیزه دادن به تیم، به آن‌ها وعده پیروزی مسابقه را می‌دهد. سالی، خواهر کوچک‌تر چارلی که حالا پنج سالش شده است، اجازه عضویت در تیم بیسبال چارلی را دارد و می‌خواهد در مسابقه امسال بدرخشد و قهرمان تیم شود اما هنوز آمادگی لازم را ندارد و چارلی به او اجازه بازی نمی‌دهد. سالی در حال بیرون رفتن از زمین بازی اتفاقی با گلی که در آنجا روییده است مواجه می‌شود و با او صحبت می‌کند. سالی به گل عشق و محبت می‌ورزد و به او قول می‌دهد که از آن مراقبت کند. چارلی و تیم‌اش که آماده تمرین هستند به زمین بازی می‌آیند اما حضور سالی و مراقبتش از گل مانع تمرین و بازی آن‌ها می‌شود. چارلی با سالی صحبت می‌کند که از زمین بیرون برود اما سالی پای قولش ایستاده و راضی نمی‌شود گل‌اش را تنها بگذارد. چارلی برای راضی کردن سالی از لوسی کمک می‌گیرد اما لوسی هم موفق نمی‌شود و بعد از صحبت با سالی با او همراه می‌شود و باقی بچه‌ها را هم به مراقبت از گل و توجه به گیاهان و محیط زیست اطرافشان دعوت می‌کند. روز مسابقه فرا می‌رسد و از آنجایی که زمین بازی محلی برای گرد هم آمدن حامیان گل تبدیل شده است، پپرمینت خودش را برنده مسابقه اعلام می‌کند و چارلی رویای برنده شدن مسابقه امسال را نیز از دست می‌دهد. او اما به این باخت راضی نیست و تصمیم می‌گیرد گل سالی را در گلدانی بکارد تا زمین بازی خالی شود و آن‌ها بتوانند بازی کنند. اما این کار به نتیجه نمی‌رسد و چارلی و سالی با هم بر سر گل در گیر می‌شوند و گل از خاک در می‌آید و پژمرده می‌شود. چارلی که دیگر هم مسابقه را از دست داده و هم خواهرش را ناراحت کرده است، پیش سالی می‌رود و از او عذرخواهی می‌کند. آن‌ها بعد از این اتفاق تصمیم می‌گیرند که اطراف زمین را گلکاری کنند و فقط به برنده شدن اهمیت ندهند و به چیزهای کوچک زندگی‌شان توجه کنند.