نقد و بررسی انیمیشن ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی ۲ ( Cloudy with a Chance of Meatballs 2)

انیمیشن «ابری با احتمال بارش کوفته‌قلقلی 2» در ادامۀ قسمت اول انیمیشن، به تلاش‌های فلینت لاکوود جوان برای مخترع‌شدن و نجات دنیا می‌پردازد. به‌جز تلاش‌گری و ناامید‌نشدن که مانند قسمت اول به چشم می‌خورد، این بار مفهوم دوستی اهمیت زیادی پیدا می‌کند. پس از تماشای این انیمیشن کودکان می‌توانند با راهنمایی شما فهم کامل‌تری از مفهوم دوستی و اهمیت آن به‌دست آورند. اهمیت حضور خانواده در به‌دست‌آوردن موفقیت از موارد مثبت انیمیشن برای کودکان است که در کار تیمی فلینت و پدرش نمایش داده می‌شود. می‌توانید دربارۀ عوامل موفقیت فلینت نظر کودکان را بپرسید و توجه آن‌ها را به نقشِ پررنگ پدر جلب کنید.

در این انیمیشن، دانشمند محبوب فلینت، او را فریب می‌دهد و از اعتماد او سوء‌استفاده می‌کند. این داستان نشان می‌دهد که دوستان و خانواده، مورد اعتمادترین افراد هستند و به بقیه (حتی اگر قهرمان دوران کودکی‌ات باشند) خیلی هم نباید اعتماد کرد. اگر فکر می‌کنید ممکن است کودکان نیت‌های چستروی را درک نکنند، یا متوجه اشتباه فلینت لاکوود و پشیمانی او نشوند، با یک پرسش‌و‌پاسخ ساده به آن‌ها در فهم روند داستان کمک کنید. اجازه بدهید کودکان یک‌بار داستان را برای شما تعریف کنند و اگر فهم کاملی به‌دست نیاورده‌اند کمکشان کنید.

به‌خطر‌افتادن زندگی شخصیت‌ها به‌دست شخصیت پلید داستان که زمانی مورد اعتماد بوده است، می‌تواند برای کودکان ترسناک باشد. درصورت ترس، با کودکان همدلی کنید و به آن‌ها راه‌کار عملی ارائه دهید تا بتوانند بر ترس خود غلبه کنند. می‌توانید کودکان را در آغوش بگیرید و با توجه به پایان خوش داستان، آن‌ها را تشویق کنید تا ادامۀ داستان را دنبال کنند.

در بعضی صحنه‌ها، از شخصیت‌های مختلف کلمات ناپسندی می‌شنویم که به دلیل تقلیدپذیری کودکان بهتر است نادرست‌بودن کاربرد این کلمات را به آن‌ها توضیح دهیم. اگر فکر می‌کنید تماشای غذاهای زنده باعث خیال‌پردازی‌هایی در کودکان می‌شود، دربارۀ دنیاهای کارتونی که در واقعیت وجود ندارد به آن‌ها بگویید. لازم است والدین دقت کنند که در نسخۀ اصلی انیمیشن، بین فلینت و دوست جدیدش سم، روابط عاشقانه نمایش داده می‌شود که ممکن است برای کودک خود نپسندند.

خلاصه: سوء‌استفاده از اعتماد قهرمان اصلی داستان ممکن است کودکان را دچار ترس، یا بی‌اعتمادی کند. اهمیت دوستی و نقش والدین در رسیدن به موفقیت از موارد مثبت داستان است.

فلینت لاکوود چه اشتباهی انجام داد؟ (به اشتباه او در اعتماد‌کردن به غریبه و بی‌توجهی به دوستانش اشاره کنید)

اگر جای فلینت بودی به حرف چستروی گوش می‌دادی، یا دوستانت؟

فلینت چگونه توانست اشتباهش را جبران کند؟

چه عواملی باعث موفقیت فلینت شد؟ (به جز تلاش به همکاری فلینت و پدرش برای رسیدن به هدف اشاره کنید)

اگر موجوداتی ببینیم که برای ما عجیب هستند، باید آن‌ها را از بین ببریم؟

فکر می‌کنی فلینت لاکوود از این ماجراجویی چه درس‌هایی گرفت؟

خلاصه: فکر می‌کنی فلینت لاکوود از این ماجراجویی چه درس‌هایی گرفت؟

این داستان دربارۀ مخترع جوانی به‌نام فلینت لاکوود است که معمولاً اختراعاتش دردسرساز می‌شوند. آخرین اختراع او دستگاهی بود که از میان یک ابر، آب را به غذا تبدیل می‌کرد و غذا می‌بارید؛ اما طوفان غذاهای غول‌پیکر باعث شد فلینت دستگاهش را خاموش کند. حالا یک مخترع بزرگ به‌نام چستروی که قهرمان دوست‌داشتنی فلینت است، قصد دارد دستگاه را پیدا کند و بدزدد. دستگاه فلینت در گوشه‌ای از جزیره هنوز درحال کار‌کردن است و غذاهای خوشمزه؛ اما زنده به‌وجود می‌آورد! همبرگرها، میوه‌ها و بقیۀ خوراکی‌ها، در کنار خانواده‌هایشان درحال زندگی‌کردن هستند. چستروی به بهانۀ خطرناک‌بودن این موجودات جدید، از فلینت می‌خواهد دستگاه را برایش پیدا کند تا باهم نابودش کنند. دوستان فلینت متوجه فریب‌کار‌بودن چستروی می‌شوند و از فلینت می‌خواهند به او گوش نکند؛ اما فلینت که مجذوب قهرمانش (چستروی) است، به حرف دوستانش بی‌توجهی می‌کند و چستروی را به دستگاه می‌رساند. در آنجا چستروی چهرۀ پلیدش را به فلینت نشان می‌دهد؛ او دستگاه را می‌دزدد و فلینت را از بلندی پرت می‌کند. خوشبختانه «مارشمالوهای بامزه»، فلینت را نجات می‌دهند و پیش پدرش می‌برند؛ اما دوستان فلینت و عدۀ زیادی از خوراکی‌ها به‌دست چستروی زندانی شده‌اند. فلینت با کمک پدرش عملیات نجات را آغاز می‌کند تا اشتباهش را جبران کند. تیم پدر و پسر با کمک هم موفق می‌شوند هم دوستان و هم غذاها را نجات دهند. چستروی پلید هم توسط یک ساندویچ غول‌پیکر بلعیده می‌شود و ماجرا به‌خوبی تمام می‌شود.