نقد و بررسی انیمیشن آینده (Iwaju)

این انیمیشن با موضوعیت کودک‌ربایی جلو می‌رود. یک گروه خلافکار سعی دارند با ربودن کودکان و اخاذی از خانواده‌های آن‌ها پول در بیاورند. آن‌ها چهره‌هایی مخوف و کمی ترسناک دارند. آقای مارتینز ربات می‌سازد و در طول نمایش این انیمیشن ربات‌های مختلفی در چهره‌های مختلف مشغول خدمت‌رسانی هستند. این مسئله ممکن است در کودکانی که سنین پایینی دارند اثر منفی بگذارد. پدر تولا گروگان گرفته می‌شود و او را مجبور می‌کنند تا اطلاعات سری را در اختیارشان قرار دهد. کولی یک پسر فقیر است که در طول نمایش اثر با او تحقیرآمیز برخورد می‌کنند. خطر دزدیده شدن، تولا، کولی و دیگر بچه‌های شهر را تهدید می‌کند. زد و خورد با کودک‌ربایان و تعقیب‌وگریز از مواردی است که در این بخش باید به آن توجه شود. زد و خوردها معمولا بدون آسیب جدی و خونریزی است.

نمایش میز قمار، ورق‌بازی و شرط‌بندی از ناهنجاری‌های این بخش است. توجه داشته باشید که در این بین تولا شخصیت مثبت و الگوساز نیز با آدم‌ربایان بازی می‌کند و از بازی لذت می‌برد. کولی از یک خانواده‌ی ثروتمند دزدی می‌کند با این توجیه که این مبلغ برای آن‌ها قابل توجه نیست. تولا زمانی که می‌بیند پدرش به قدر کافی برای او وقت نمی‌گذارد، پنهانی از خانه خارج می‌شود و حتی دروغ می‌گوید. شخصیت‌های منفی تتو و پوشش نامتعارف دارند.

پوشش زنان در این انیمیشن جذب و بدن‌نماست. تولا و کولی در اوایل داستان، رقص کوتاه و دونفره‌ای دارند. آن دو با یکدیگر دوست هستند و با هم وقت می‌گذرانند.

پیام مثبت:

هر فردی حتی اگر به نظر نرسد شایستگی‌های مخصوص به خود را دارد و می‌تواند در زمان و مکان مناسب نقش خود را به بهترین شکل ایف کند.  نباید هوش و استعداد و توانمندی اطرافیان را دست کم گرفت. رابطه‌ی دوستی بسیار ارزشمند است و نباید آن را با چیزی معاوضه کرد. تاکید بر اهمیت اتحاد و کارگروهی از دیگر پیام‌های این انیمیشن است. از دیگر پیام‌های مهم این اثر اهمیت به توصیه‌ها و هشدارهای والدین است.

امیدآفرینی:

آقای مارتینز از سمت محل کار خود به شدت تحت فشار است و هرکاری می‌کند نمی‌تواند رضایت آن‌ها را جلب کند. تنها در قسمت آخر این انیمیشن اختراعش شکل درستی به خود می‌گیرد و او در مقابل کارفرمای خود سربلند می‌شود. خانواده‌ی کولی فقیر هستند و او تحت فشار مالی قرار دارد. مادرش به او می‌گوید که زندگی هیچگاه عادلانه نیست و نوعی جبری‌گرایی را به او القا می‌کند. رابطه‌ی تولا با پدرش در ابتدا بسیار ناامید کننده است. به طوری که هرچه تولا تلاش می‌کند توجه پدرش را جلب کند موفق نمی‌شود اما در ادامه، او می‌تواند توانمندی‌های خود را ثابت کند و پدرش به او اعتماد می‌کند. رئیس خلافکاران از کولی می‌خواهد که تولا را بدزدد. کولی مجبور می‌شود به رفاقتشان پشت کند اما بعد پشیمان می‌شود.

خانواده محوری:

مادر تولا در این انیمیشن حضور ندارد. تولا در ابتدا با پدرش رابطه‌ی خوبی ندارد و پدرش به او محبت و توجه کافی نمی‌کند اما ر ادامه رابطه‌ی آن‌ها بهبود پیدا می‌کند. تولا با وجود بی‌مهری‌هایی که از جانب پدر خود می‌بیند به او بی‌احترامی نمی‌کند. کولی نیز پدر ندارد و به همراه مادر خود زندگی می‌کند. او نیز در تلاش است که مادرش را از فقر نجات دهد و او را به آرزوهایش برساند.