نقد و بررسی انیمیشن آناستازیا (Anastasia)

انیمیشن «آناستازیا»، تم کودکانه دارد، با این حال کاراکترها همگی بزرگسال هستند و محوریت داستان، مسائل عاشقانه و رومانتیک است. می‌توان مهم‌تریم پیام فیلم را محبت و عشق دانست. داستان، حول دختری است که برای یافتن هویت خود، راهی سفری ماجراجویانه می‌شود؛ او با اینکه خاطرات کودکی‌اش را به فراموشی سپرده ولی هنوز هم در اعماق قلبش، احساسی غریب از گذشته‌ی دور، سنگینی می‌کند. او در نهایت مادربزرگ خود را می‌یابد، مادربزرگی که این همه سال دوری، نتوانسته چیزی از عشق او نسبت به نوه‌اش بکاهد. مسئله‌ی عشق به خانواده در این محصول مشهود است. البته بیشتر داستان را ماجرای عاشق شدن آناستازیا و دیمیتری تشکل داده است.

در بیشتر محصولات رسانه‌ای کودک و نوجوان، مباحث عاشقانه و ازدواج وجود دارد که نشان‌دهنده‌ی اهمیت و ضرورت تشکیل خانواده است. ولی متاسفانه همیشه از ازدواج تنها بعد عاشقانه و احساسی آن معرفی می‌شود، در صورتی که در واقعیت این تمام ماجرا نیست.

سوال اینجاست تماشای چنین محصولاتی چه اندازه می‌تواند برای مخاطب کودک و نوجوان مفید باشد؟ برای رده‌ی سنی کودک، مسئله‌ی عشق و ازدواج ضرورت ندارد و محتوا باید متناسب با نیاز هر رده‌ی سنی تعیین شود.

با توجه به تغییرات جسمی و روحی در نوجوانان، باید گفت آنچه که اهمیت دارد، دریافت اطلاعات صحیح از موضوع ازدواج است. با در نظر گرفتن این که نوجوانان به ویژه دختران از نظر عاطفی در شرایط حساسی قرار دارند، و از طرف دیگر هنوز از تجربه‌ی کافی در زندگی برخوردار نیستند، بهتر است مسائل عاشقانه در محصولات رسانه‌ای، قدری با عقلانیت همراه باشد به طوری که بتواند برای آن‌ها، بار آموزشی داشته باشد. می‌توانید به صلاح‌دید خودتان و با در نظر گرفتن نیاز فرزندان ، گاهی در مورد ازدواج با آن‌ها گفت‌وگو کنید. اگر تجربیاتی متناسب با سن و سال فرزندتان دارید، می‌توانید در اختیار آن‌ها قرار دهید. از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، نوع رفتار ما و نحوه‌ی برخورد ما با مسائل روزانه‌ی زندگی، نقش بزرگی در نگرش و رفتار اجتماعی مطلوب فرزندان خواهد داشت. نمی‌توان از فرزندان انتظار داشت در تصمیماتشان عاقلانه و واقع‌گرایانه عمل کنند در حالی که خودمان احساسی و عجولانه رفتار می‌کنیم.

صحنه‌هایی که راسپوتین قصد کشتن آناستازیا را دارد، برای کودکان کم سن و سال می‌تواند مضطرب‌کننده باشد. رده‌ی سنی تعیین شده، مطابق نسخه‌ی اصلاح شده است.

خلاصه:

بیشتر داستان، ماجرای عشق بین آناستازیا و دیمیتری است. نظر به اینکه، دریافت اطلاعات صحیح و واقع‌گرایانه نسبت به موضوع ازدواج برای رده‌ی سنی نوجوان اهمیت دارد، تماشای بیش از اندازه‌ی محصولاتی که به ازدواج نگاهی صرفا عاشقانه و رمانتیک دارند، آسیب‌زا خواهد بود.

در صورت صلاحدید و با توجه به روحیه و نیاز فرزندتان می‌توانید در مورد ازدواج با او به گفت‌وگو بنشینید.

چرا ازدواج مهم است؟ یا چرا مسئله‌ی ازدواج، شیرین و جذاب است؟ فکر می‌کنی ازدواج چه سختی‌هایی می‌تواند داشته باشد؟ (البته نباید بچه‌ها نسبت به ازدواج دیدگاه منفی داشته باشند) ویژگی یک همسر خوب از نظر تو چیست؟ به نظرت وظیفه‌ی زن/ مرد (بستگی به جنسیت فرزندتان) در زندگی مشترک چیست؟

به نظرت ازدواج چه اندازه می‌تواند رمانتیک باشد؟ فکر می‌کنی در اقوام و فامیل، روابط بین همسران باهم چه اندازه شبیه فیلم‌های عاشقانه است؟ روابط بین تازه عروس دامادها با افرادی که سال‌ها از ازدواجشان گذشته، چه تفاوتی دارد؟ فکر کردن روی این تفاوت، به نوجوانان کمک می‌کند قدری واقع‌بینانه به مسئله‌ی ازدواج فکر کنند و بدانند همان قدری که در ابتدای ازدواج، هیجان حاکم است، در ادامه، آن چه روابط همسران را مستحکم می‌کند آرامش، محبت و احترام است.

به نظرت چرا در فیلم‌ها و انیمیشن‌ها، همیشه رسیدن دو عاشق به هم و ازدواج آن‌ها در پایان، به صورت قراردادی یک داستان شاد و مفرح عنوان می‌شود؟ در زندگی واقعی هم، ازدواج پایان همه چیز است یا برعکس شروع آن؟

در مورد مسئله‌ی ازدواج و تشکیل خانواده، فراموش نکنیم رفتار ما با همسرمان تاثیرگذارتر و مهم‌تر از گفت‌وگو خواهد بود.

خلاصه:

با توجه به اینکه، در این انیمیشن، عشقی آتشین و رمانتیک به تصویر کشیده شده، می‌توانید بنا بر مصلحت خودتان، با دیدگاهی منطقی و عاقلانه، گفت‌وگویی پیرامون ازدواج با فرزندتان داشته باشید.

مردی به نام راسپوتین، به خاطر کینه و حس انتقام جویی از خانواده‌ی رومانف، نیکلای دوم آخرین تزار روس، آن‌ها را نفرین می‌کند. در نتیجه مشکلات این خانواده بیشتر شده و انقلابیون قصر تزار را محاصره می‌کنند و خانواده‌ی تزار، ازجمله دختر هشت ساله‌ی او آناستازیا به همراه مادربزرگش ملکه دواگر، دست به فرار می‌زنند ولی آناستازیا از قطار جا می‌ماند و به خاطر ضربه‌‌‌ای که با سرش برخورد می‌کند، دچار فراموشی می‌شود.

10 سال بعد، او با اسم آنیا و با الهام از گردنبندی که جمله‌ی «با هم در پاریس» روی آن حک شده، یتیم‌خانه را به مقصد پاریس، ترک می‌کند ولی بدون داشتن ویزا، به او اجازه‌ی خروج نمی‌دهند. با راهنمایی یک پیرزن، او به نزد دو مرد به نام‌های ولادیمیر و دیمیتری می‌رود. این دو نفر، دربه‌در دنبال دختری با ظاهر آناستازیا هستند تا با تحویل دختر به مادربزرگش، پاداش بزرگی نصیبشان شود. ولادیمیر و دیمیتری به آنیا یاد می‌دهند شبیه یک شاهزاده رفتار کند تا بتوانند مادر بزرگ را فریب دهند. دیمیتری از خاطرات آنیا متوجه می‌شود، او آناستازیای واقعی است، از طرف دیگر، راسپوتین، که از زنده ماندن آناستازیا، به شدت ناراحت شده، به قصد کشت، چند بار به او حمله می‌کند ولی موفق نمی‌شود.

درنهایت، مادر بزرگ و آناستازیا به هم می‌رسند ولی آناستازیا به خاطر علاقه‌اش به دیمیتری، مادربزرگ را ترک می‌کند.

کارگردان: Don Bluth/ Gary Goldman

دون بلوث/ گری گولدمن

نویسنده: Susan Gauthier/ Bruce Graham/Bob Tzudiker/ Noni White

سوزان گوتیه/ بروس گراهام/ باب چودیکر/ نونی وایت

نام تهیه کننده: Don Bluth/ Gary Goldman

دون بلوث/ گری گولدمن

نام بازیگران:

Meg Ryan/ John Cusack/ Kelsey Grammer/Christopher Lloyd/ Hank Azaria/ Bernadette Peters/ Kirsten Dunst/ Angela Lansbury

مگ ریان/ جان کوزاک/ کلسی گرامر/ کریستوفر لوید/ هانک آزاریا/ برنادت پیترز/ کریستن دانست/ آنجلا لانسبری

نام شخصیت ها:

آناستازیا (آنیا): او کوچک‌ترین دختر نیکلای دوم، آخرین تزار روس، است. آناستازیا رابطه‌ی بسیار صمیمی و نزدیکی با مادربزرگش دارد، او به خاطر حوادث ناگوار، در یتیم‌خانه بزرگ می‌شود.

ملکه دواگر: او مادربزرگ آناستازیا است، بعد از اینکه نوه‌ی خود را گم کرد، در شهر پاریس ساکن می‌شود. او برای یافتن نوه‌ی عزیزش، مبلغ بسیار هنگفتی به عنوان پاداش درنظر می‌گیرد. برای همین، افراد سودجو از این فرصت استفاده کرده و دختران زیادی را به نام آناستازیا به او معرفی می‌کردند، به حدی که دیگر اجازه نمی‌داد کسی با نام آناستازیا با او ملاقات کند.

دیمیتری: او زمانی که پسری 10 ساله بود در قصر به عنوان خدمتکار کار می‌کرد. دیمیتری در زمان حمله به قصر، ملکه و نوه‌اش را از راهی مخفی فراری می‌دهد. او ابتدا می‌خواست با فریب، آنیا را به عنوان آناستازیا به ملکه معرفی کند ولی بعدا متوجه می‌شود، آنیا در حقیقت همان آناستازیاست.

راسپوتین: او مردی روحانی است که ذات خبیثی دارد، راسپوتین که وجودش انباشته از نفرت به خاندان رومانف است، روحش را می‌فروشد تا با نفرینی بدیمن، قدرت نابودی آن‌ها را به دست بیاورد ولی در نهایت، نفرین توسط آناستازیا باطل شده و راسپوتین نابود می‌شود.

کشور سازنده: آمریکا

کمپانی سازنده:

Twentieth Century Fox/ Fox Animation Studios/ Fox Family Films/ The Big Gun Project