آنچه لازم است والدین بدانند
داستان امام رضا و آهو، یک داستان تاریخیمذهبی است که همهی ما بارها آن را شنیدهایم. آنچه در این انیمیشن کار را متفاوت کرده است، روایت این ماجرا از دید حیوانات است. حیوانات به شیوهی کودکانه و لطیفی با هم صحبت میکنند و از رفتار انسانها دلگیر هستند. این موقعیت مناسبی است که تفاوتهای زیستی بین ما و حیوانات را برای فرزند خود بازگو کنید. حیوانات احساس و عاطفه دارند و اگر مورد مهر و یا قهر انسانی قرار بگیرند، درک میکنند. سوی دیگر ماجرا امام رضا به تصویر کشیده شده است. چهرهی امام رضا نمایش داده نمیشود و تنها هالهی نوری آن را پوشانده است. ممکن است بعد از تماشای این سکانسها، فرزندتان علت این امر را متوجه نشود. خوب است با زبانی کودکانه، فلسفهی این موضوع را برای او روشن کنید.
خلاصه: این انیمیشن موقعیت خوبی را فراهم میآورد که فرزند خود را دربارهی موقعیت حیوانات و خطراتی که آنها را از جانب انسانها تهدید میکند، بیان کنید.
ادامه متن با فرزندان خود صحبت کنید درباره
چرا حیوانات جنگل به تیزپا و مادرش، چشمعسلی، پناه دادند؟ آیا آنها با وجود اینکه میدانستند جانشان به خطر میافتد، کار درستی کردند؟
چرا حیوانات جنگل از انسانها میترسیدند؟
ادامه متن داستان اثر
بادپا، تیزپا و چشم عسلی سه آهو هستند که یک خانوادهی سه نفره را تشکیل میدهند. بادپا که پدر خانواده است، در پی حملهی شکارچیان، خود را فدا میکند تا همسر و فرزندش نجات پیدا کنند. چشمعسلی و تیزپا بعد از مرگ بادپا، قدم به جنگل مخوف میگذارند و در آنجا با دیگر حیوانات آشنا میشوند. حیوانات جنگل علیرغم آنکه برای آن دو دلسوزی میکنند اما میلی به ماندن آنها ندارند زیرا معتقدند هرجا که آهوها باشند، سر و کلهی شکارچیان نیز پیدا میشود. نهایتا به ناچار تصمیم میگیرند مدتی به تیزپا که بیمار شده است و مادرش جایی برای استراحت بدهند. چشمعسلی برای نجات پسرش راهی جنگل میشود تا راهی پیدا کند. در سوی دیگر داستان، شکارچی فقیری به همراه فرزند معلول و همسرش زندگی میکند. او زمانی که چشمعسلی را در جنگل میبیند، تصمیم میگیرد او را به دام بیاندازد و موفق میشود. شکارچی، خوشحال از اینکه بالاخره توانسته است شکار خوبی را به دست آورد، اقدام به بریدن سر چشمعسلی میکند که ناگهان امام رضا از راه میرسد و از شکارچی میخواهد که آهو را آزاد کند. امام ضمانت میکند که آهو پس از رسیدگی به فرزندش دوباره بازگردد. مرد شکارچی امام را نمیشناسد اما به حرف او گوش میدهد و آهو را رها میکند. در فاصلهی رسیدن چشمعسلی به تیزپا، امام در خانهی مرد شکارچی میماند و زمانی که فرزند معلول مرد را میبیند، او را شفا میدهد. چشمعسلی پس از آنکه مطمئن میشود تیزپا حالش بهتر است، طبق ضمانت امام، پیش شکارچی باز میگردد.
ادامه متن جزئیات اثر
کارگردان/ مولف: سید علیرضا گلپایگانی/ بهنام دلداده
نویسنده/ مترجم: داوود امیریان / بهنام دلداده
ادامه متن
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد آقای مهربان