آنچه لازم است والدین بدانند
داستان فیلم درباره زنی است که بعد از تعطیلی کارخانه و مرگ همسرش دچار افسردگی میشود و همچنین با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. او مجبور به زندگی در ماشین میشود و برای کسب درآمد به مناطق مختلف سفر میکند. او درخواست خواهرش را برای سکونت در خانه او نمیپذیرد. همچنین با درخواست دیوید برای زندگی در کنار آنها نیز موافقت نمیکند. او سعی میکند استقلال خود را حفظ کند و از کسی درخواستی نداشته باشد. حتی به خواهرش تاکید میکند که پولی که از او قرض گرفته را حتما به او پس میدهد. این فیلم وضعیتی از شهروندان آمریکا را به مخاطب جوان نشان میدهد و او را با واقعیتهای موجود در آن کشور بهتر آشنا میکند. زندگی در شرایطی که هیچ حمایتی مناسبی از افراد آواره و محتاج توسط دولت نمیشود. آنچه در این کشور در جریان است تنها پول است و اگر کسی نتواند درآمدی کسب کند محکوم به فراموشی و مرگ است. زندگی یکساله فرن بسیار غمگین و ناامیدانه است، لحظات شادی کمی را در فیلم شاهد هستیم و رنجهای افراد آواره به نمایش گذاشته میشود. در برخی صحنهها این افراد از خودکشی و مرگ سخن میگویند. در نسخه اصلی فیلم برخی از صحنههای رقص و نمایش برهنگی نیز به تصویر کشیده شده است.
خلاصه: نمایش زندگی و دشواری شماری از شهروندان آمریکا، افسردگی و درد و رنج افرادی که دچار مشکلات مالی شدهاند، فضای یاس و ناامیدی حاکم بر فیلم، صحبت از خودکشی و مرگ در برخی صحنههای فیلم
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : مریم فروزان کیا
۵ خرداد ۱۴۰۰
فیلم رو که دیدم تازه متوجه تناقضی که در دنیای واقعیه خودشون وجود داره با اونی که به نمایشش میگذارن شدم. جدیدا تبلیغات تبدیل ون ، ماشین و ... به مکانی برای زندگی خیلی زیاد شده و به اصطلاح خودشون بهش میگن Vanlife انواع ماشین ها قابلیت تبدیل به محلی رو برای زندگی دارن براشون کابینت میگذارن، جایی برای خواب و ... بیننده ایی مثل ما بخصوص اگر عاشق طبیعت و سفر هم باشه به سرعت جذب چنین سبک زندگی میشه حتی خیلی از بلاگرهای ایرانی در خارج به نمایشگاه هایی میرن و این نوع از ماشین ها رو تبلیغ میکنن در حالیکه در این فیلم دقیقا به افرادی با این سبک زندگی بی خانمان گفته میشه و در فرهنگ اونا جایگاه بدی دارن از واقع گرایی فیلم خوشم اومد اینکه مشکلات این سبک از زندگی رو تا حدودی به نمابش گذاشت. مثلا ورود حشراتی مثل مورچه به ماشین، پنچر شدن وسط ناکجا آباد و نبود امکانات و ... منو به فکر فرو برد. انزوای خانم هم برای من جالب توجه بود انگار تمام دنیای اون در دنیای شوهری خلاصه شده بود که با رفتنش کاملا اون دنیا نلبود شده و هیچ حایگزینی براش نداشت کاراکتر زن حتی تلاشی برای خوب کردن حال خودش نداشت حتی جایی هم که اون مرد به شخصبت زن پیشنهاد زندگی در خانه پسرش رو داد بازهم نپذیرفت و اون محل رو ترک کرد هرچند که موندن در اونجا و خوابیدن روی تخت رو دوست داشت و این فضای غمبار و تنهایی در تمام فیلم کاملا محسوس بود. دوربین و سکانس ها هم برای من کمی حالت سردرگمی داشتن، انگار خود نویسنده و کارگردان هم نتوتسته بودن جمعش کنن و پیامشون رو به مخاطب برسونن ولی بازی بازیگر نقش اول فوق العاده بود خیلی خوب حالش، حالتش رو نشون داده بود این فبلم خوبی بود اما فقط برای یکبار دیدن کافیه به نظر من دلیلی برای دوباره دیدنش نیست
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد سرزمین آواره ها