- کارگردان: فرزاد موتمن
- نویسنده: زامیاد سعدونیان، فرزاد موتمن
- نام تهیه کننده: جواد نوروز بیگی
- نام بازیگران: الناز شاکر دوست, امیر جعفری, افسانه چهره آزاد, آزاده صمدی, سینا حجازی و مهدی سلطانی
- نام شخصیت ها:
مهتا: مهتا دختری جوان و دانشجوی رشته پزشکی است. او عاشق سینماست موسیقی کلاسیک و روز دنیا را می شناسد. او دوست دارد به خواهر بزرگترش که همیشه خودش را با او مقایسه می کرده است کمک کند و در پی این کار به او از نظر روحی نزدیک تر شود. مهتا دوستی ندارد و در برقراری ارتباط دوستانه و عاشقانه مشکل دارد. او برای هدفش شبانه از خانه بیرون زده تا راز خواهرش را بفهمد در نهایت درک می کند که اگرچه مریم بیشتر چیزهایی که او همیشه می خواسته است را دارد و به دنبال جلب توجه بوده اما متوسط بودن و خود بودن بهتر است.
مریم: خواهر بزرگتر مهتاست. او دختری زیبا، عاشق سینما اما فاقد استعداد بازیگری است. او پس از ناکام ماندن در ورود به سینما و جلب توجه کارگردانی به نام داوود مرادی، قرص م یخورد و خوابی خود خواسته و طولانی مس رسد. او نیمه ی دیگر شخصیت مهتا است و در پایان فیلم پس از شنیدن صحبت های مهتا و تمام شدن فیلمنامه ی مرادی از خواب بیدار می شود.
داوود مرادی: کارگردانی با سواد سینمایی بالا و شریف که مدتی است تصمیم گرفته است به جای ساختن اثار دیگران خودش فیلمنامه ی خودش را بنویسد امام این تصمیم بعد از 4 سال به ثمر ننشسته است و وضعیت مالی و روحی او را کلا بهم ریخته است. از همسرش جدا شده و تنها زندگی می کند. دست رد او به سینه مریم (خواهر مهتا) او را از ورود به سینما ناامید کرده و باعث شده از واقعیت به خواب و خیال پناه ببرد.
طناز: زنی میانسال با تمایلات چپ گرایانه که یک کافه ی شبانه دارد. به شهره کمک می کند تا زخم هایش را درماان کند. به مهتا و مرادیان به نگرفتن پول سفارش هایشان لطف می کند. امریکا درس خواننده اما بعدا به ایران برگشته به نظر می رسد او نیز در وضعیت شهره و وضعیت روسپی گری دست داشته باشد. ( اشاره مستقیمی در فیلم به این مساله نمی شود اما نشانه هایی ما را به این مفهوم می رساند.)
علی نامور: پسرجوانی که سینمام یخواند اما عاشق نواختن و ساز و خوانندگی است. عضو یک گروه موسیقی زیرزمینی و غیرقانونی است که به طور شبانه تمرین می کنند. او آشنای قدمی تر خواهر مهتا است و به طور اتفاقی او را در کافه می بیند و تلاش می کند تا با او دوست شود. او به مرادیان و طناز مدیون است و برای آن ها هر کاری از دستش بربیاید انجام می دهد.
امیر: دوست شهره است که و همزمان برای مردی به نام غلامی کار می کند ابتدا به نظر می رسد که از آسیب دیدن شهره عصبی و غیرتی شده و به دنبال ضارب او می گردد اما در آخر مشخص می شود او برای گیر انداختن جوانی که به رئیس ضربه زده که اتفاقا ضارب شهره نیز هست راه افتاده است.
شهره: دختری جوان که به خاطر خانواده اش عازم خانه ضامن پدرش شده اما مورد حمله مردی ناشناس قرار گرفته است. حالا هم به اصرار امیر می خواهد ضارب را بشناسد و هم اینکه طلبکار پدرش را پیدا کند تا صبح پدرش دستگیر نشود.
شریفیان: مرد ثروتمندی که آپارتمان خالی و سوپرمارکت مال اوست. آنقدر ثروتمند است که تهیه کننده سینما باشد از پرداخت بلاعوض قسط اول فیلمنامه به مرادیان نترسد. شاگرد سوپرمارکتش از اعتماد او سواستفاده کرده است و از خانه اش برای انجام اهداف بهره برده است. او بعد از فهمیدن این ماجرا با خشونت او را تنبیه می کند و از کار اخراج .
کشور سازنده: ایران
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : سعید ارزیاب
۶ اسفند ۱۴۰۱
به درد بچه ها نمیخوره
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد سراسر شب