نقد و بررسی فیلم خالی از افسون (Disenchanted)

این فیلم، فضایی فانتزی و خیالی دارد. دنیای کارتونی و واقعی در کنار یکدیگر هستند. جیزل، قهرمان داستان، شخصیت دنیای زیرین یا همان دنیای کارتونی پری‌ها است که به دنیای واقعی تبعید شده است. در دنیای واقعی، همه چیز همیشه آرام و زیبا نیست و جیزل فکر می‌کند که کاش زندگی رویایی و شبیه پری‌ها داشت. یک زندگی که فقط در آن آواز بخوانی و در طبیعت عاشقانه و آزادانه قدم بزنی؛ اما او فراموش کرده بود که زندگی در دنیای قصه‌ها نیز همیشه زیبا نبوده بلکه ملکه‌ی شرور و بدجنس به دنبال از بین بردن خوبی‌ها و آزار مردم است و یا غول و اژدها ممکن است به شهر حمله کنند و از همه مهم‌تر، شخصیتی به نام مادرخوانده وجود دارد که دخترخوانده‌اش را آزار می‌دهد و حتی ممکن است او را بکشد! در نتیجه زندگی در دنیای واقعی و مواجهه با مشکلات به جای فرار از آن‌ها، از زندگی رویایی پری‌ها نیز زیباتر است.

نحوه مواجهه با نوجوانان و رفتار با آن‌ها نیز، موضوعی است که در فیلم قابل توجه است. مورگان که دختری نوجوان است، دغدغه‌های خاص خود را دارد اما این دغدغه‌ها توسط پدر و مادرش، پذیرفته نمی‌شوند و درکی از جانبشان اتفاق نمی‌افتد. جیزل سعی می‌کند به مورگان کمک کند اما مورگان از او می‌خواهد که به او اجازه دهد تا مشکلاتش را خودش حل کند اما جیزل باز به این موضوع بی‌اعتنایی کرده و بار دیگر او را از خود می‌رنجاند. هرچند این کارهای اشتباه از روی ناآگاهی بوده اما باعث به وجود آمدن شکاف در رابطه آن‌ها می‌شود تا جایی که مورگان، جیزل را نه با واژه مادر، بلکه با نام مادرخوانده، خطاب می‌کند. این موضوع توجه به نوجوانان و خواسته‌هایشان، می‌تواند برای والدین بسیار جالب توجه بوده و تلنگری به ذهنشان بزند.

خشونت و ترس برای رده سنی بالای 12 سال در این فیلم چندان قابل توجه نبوده و بیشتر فانتزی هستند اما برای رده سنی زیر 12 سال ممکن است اثر بیشتری داشته باشد. همچنین موضوع عشق دوره نوجوانی که در داستان مطرح می‌شود برای رده‌های سنی پایین، مناسب نیست.

در پایان توصیه می‌کنیم برای تماشا از نسخه‌های پالایش شده استفاده کنید.

خلاصه: فضای فیلم فانتزی، کمدی و عاشقانه است. تماشای آن می‌تواند تلنگری باشد برای توجه به نوجوانان و درک خواسته‌های آنان. برای تماشا از نسخه‌های پالایش شده استفاده کنید.

درباره داستان فیلم و شخصیت‌های آن با کودکانتان صحبت کنید و از آنان بپرسید:

چرا مورگان دوست نداشت به مونروویل برود؟

رفتار او با پدر و مادرش صحیح بود؟ آیا او متوجه اشتباه خود شد؟ اشتباهات او چه عواقبی داشت؟ آیا اساسا از نظر تو، او اشتباه می‌کرد یا کارش درست بود؟

آیا خوشبختی می‌تواند همیشگی باشد؟ با وجود مشکلات در زندگی باز هم می‌توان خوشبخت بود؟ چگونه؟ راه حل تو برای مواجهه با مشکلات در زندگی واقعی چیست؟

به جای استفاده از جادو و جنبل، بهتر است مواجهه عاقلانه‌تری با مشکلات داشته باشیم؟

آیا اساسا به نظر تو جادو و چوب جادویی وجود دارد؟

خلاصه: درباره داستان فیلم، شخصیت‌ها و تصمیماتشان برای مواجهه با مشکلات، با فرزندان خود صحبت کنید.

جیزل که از زندگی در نیویورک راضی و خوشحال نیست، تصمیم می‌گیرد تا به حومه شهر، جایی به نام مونروویل برود. مونروویل اما شهر کوچکی است که به روستا شباهت بیشتری دارد تا شهر و این برای مورگان اصلا دلچسب نیست. او مطابق اقتضائات نوجوانی، دوست دارد در شهری بزرگ و پرهیاهو زندگی کند، جایی که تکنولوژی پیشرفته داشته باشد و به نوعی امروزی‌تر باشد. مورگان که از این شرایط ناراحت است، مدام غر می‌زند. تا اینکه جیزل، آرزو می‌کند که ای کاش زندگی‌شان مانند پریان، زیبا و آرام بود و خوشبختی‌شان همیشگی بود. با این آرزو، مونروویل تبدیل به شهر پریان شده اما جیزل به جای پری مهربان قصه، تبدیل به فرد شرور و بدجنس داستان می‌شود. این آرزو اگر تا ساعت 12 شب باطل نشود، تا ابد همینگونه خواهد ماند. مورگان با کمک نانسی و ادوارد و همچنین رابرت، تلاش می‌کنند تا این سحر را باطل کنند. در پایان، آرزوی جیزل باطل شده و زندگی به روال عادی خود باز می‌گردد؛ با این تفاوت که مورگان، قدر زندگی در کنار خانواده و جیزل را بیشتر و بهتر می‌داند.

کارگردان/ مولف: Adam Shankman

نویسنده/ مترجم: Brigitte Hales, J. David Stem, David N. Weiss

نام تهیه کننده: Amy Adams, Barry Sonnenfeld  

نام بازیگران: Amy Adams, Patrick Dempsey, Maya Rudolph, Gabriella Baldacchino, Rachel Duff, James Marsden,  Idina Menzel, Yvette Nicole Brown, Jayma Mays, Kolton Stewart

نام شخصیت ها:

جیزل: دختری که در یک جنگل رویایی و جادویی تنها رها شده و توسط حیوانات، بزرگ می‌شود. در جوانی و وقتی تبدیل به دختری زیبارو شده، توسط یک جادوگر به چاه عمیقی پرتاب می‌شود و به سرزمین دیگری می‌رود که همان نیویورک است. جیزل در آنجا ازدواج کرده و پس از مدتی برای زندگی به مونروویل می‌روند. او با سرزمین پریان در ارتباط است و با یک چوبدستی جادویی، مونروویل را به سرزمین پریانی، تبدیل می‌کند. جیزل مهربان و خوش‌قلب است اما همه چیز مطابق میلش پیش نمی‌رود.

رابرت: عشق جیزل و همسر او. رابرت، همسری مهربان و همراه و همدل برای اوست.

مورگان: دختر نوجوان فیلم که در واقع دختر رابرت است و دخترخوانده جیزل محسوب می‌شود. مورگان مطابق رفتار نوجوانان سرکش، مغرور و جاه‌طلب است و از شرایط موجود راضی نیست.

نانسی و ادوارد: زن و شوهری که در سرزمین رویایی پریان، شاه و ملکه هستند. آن‌ها به جیزل کمک می‌کنند تا به آرزوهایش برسد.

مالوینا: زنی خودخواه و مغرور در شهر مونروویل که پس از آرزوی جیزل تبدیل به ملکه بدجنس و شرور شهر می‌شود.

تایسون: پسر نوجوانی که با مورگان رابطه‌ای عاشقانه برقرار می‌کند و در مقطعی به نجات جانش کمک می‌کند.

کشور سازنده: آمریکا

کمپانی سازنده: Walt Disney